مشاعره (نسخه دوم)

[best girl-shiva]

درسیاهی پیش می آمد،جسمش ازذرات ظلمت بود
چون به من نزدیکترمیشد،ورطه ی تاریک لذت بود

[best girl-shiva]

ای باباپس چراکسی شعرنمیذاره؟؟؟

[KᏙ¥றᏙƝ]

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام

---

بیایددیگه

[best girl-shiva]

ماتکیه داده نرم به بازوی یکدیگر
درروحمان طراوت مهتاب عشق بود
سرهایمان چوشاخه ی سنگین زبازوبرگ
خامش برآستانه ی محراب عشق بود

[KᏙ¥றᏙƝ]

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
زبامی که برخاست مشکل نشیند

[best girl-shiva]

دل نیست این دلی که به من دادی
درخون تپیده آه رهایش کن
یاخالی ازهوی هوس دارش
یاپای بندمهرووفایش کن

[KᏙ¥றᏙƝ]

نشان ز عالم آوارگی نبود هنوز
که ساخت عشق تو آواره‌ی جهان ما را

[best girl-shiva]

ازدیدگان روشن من بستان
شوق بسوی غیردویدن را
لطفی کن ای خداوبیاموزش
ازبرق چشم غیررمیدن را

[KᏙ¥றᏙƝ]

آه و افسوس از آن روز که در دشتِ بلا/بود آن خسرو بی لشکر و یاور تشنه!

[fat.k]

هر کسی را سیرتی بنهاده ام
هر کسی را اصطلاحی داده ام