گاهی باید رفت . . . .
سرنوشت مینویسد و من عاجزانه تسلیم میشوم . . .
اگر روزی از کنار هم گذشتیم به یاد آشنایی لبخند خواهم
سرنوشت مینویسد و من عاجزانه تسلیم میشوم . . .
اگر روزی از کنار هم گذشتیم به یاد آشنایی لبخند خواهم
|
نظرسنجی: شما عضو کدوم گروهین؟! این نظرسنجی بسته شده است. |
|||
گروه1 | 5 | 55.56% | |
گروه2 | 0 | 0% | |
گروه3 | 4 | 44.44% | |
در کل | 9 رأی | 100% |
*شما به این گزینه رأی دادهاید. | [نمایش نتایج] |
جمله های کوتاه عـــ ـــــ ــــاشــ ـقــــ ــــــ ـــــانـــــ ـه...!!! |
||||||||||||||||||||
گاهی باید رفت . . . .
سرنوشت مینویسد و من عاجزانه تسلیم میشوم . . . اگر روزی از کنار هم گذشتیم به یاد آشنایی لبخند خواهم
03-01-2013، 9:57
شاید سالها بعد در گذر جادها بی تفاوت از
کنارم بگذری و بگویی این غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود
03-01-2013، 10:02
خسته ام از این انتظار ، سخت است بی خبر بودن از یار،
آن یاری که مرا در راه نفسگیر زندگی همیشه همراهی میکند ، آن یاری که هوای دلم را بارانی میکند مثل یک روز بارانی ، به لطافت همان بارانی که من عاشقانه دوستت دارم...
03-01-2013، 14:35
خــُـوش بــِﮧ حـآلـشــْــ
خــُـوش بــِﮧ حـالِ اوِیـے ـکهـ..... ســـــالـها بـَـعد وقتے درِ آغـوشـــَــتـــ آرِامـ ـگـرفتــِهـ اسـتـــْـــ زیــرِ ـگــُـوششـ زمـزمــِـﮧ میکــُنـے ـقــَبلتــَـر از اوِهــآ... هـَمـﮧ سـوء ـتــَفـاهمــ بــُـودنــد!!
03-01-2013، 14:40
يه وقــــتایی که دلت گـرفته ؛
بغض داری ، آروم نـیستی ! دلت بـــراش تـنگ شده .... حـوصله ی هـیـچـکسو نـداری ! به یــاد لحظه ای بیفت کـه : اون هــمه ی بی قـراری هــای تـو رو دیـــد؛ امــا .... چـشمـاشـو بست و رفــت ... !!!
04-01-2013، 1:27
تو که میدانی تمام وجودم هستی
این شعر را برای تو نوشتم تا بخوانی و بدانی همه ی زندگی ام هستی نه قافیه دارد ، نه ردیف ، نه آهنگ دارد نه طنین اینها همه حرف دلم بود ، همین!
04-01-2013، 12:08
از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست
بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست غمدیده ترین عابر این خاک منم من جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیست در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا مانند کویری که در آن قافله ای نیست می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست
04-01-2013، 12:12
همیشه می گویی ترک کن این سیگارهای لعنتی را
، به تو قول می دهم که به زودی ترک کنم . . . این توء لعنتی را ! ”
04-01-2013، 14:31
به سلامتی خاطرات که خیلی عجیبند ....
گاهی اوقات میخندیم به روزهای که گریه می کردیم گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که می خندیدیم
04-01-2013، 14:36
عَــزیـزَم...!
چـــهـ زیــبآ اجـــــرآ مے کــُنــے... خــَط بــه خَــط تَــمآم خــوآســــته هــآیَم رآ... گــــُفــــته هـآیَم رآ... امــــآ... بَــرآی دیــــگَرے...
| ||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|