بدترین شیطونیت تو دوران بچگیت چی بوده ؟ (+عکس) عکس شیطون داره ها بدو بیا دیگه

[#ɗѳkɦtɑʀʝɑɦɑɳɑɱi]

بادخترعموم میرفتیم توکوچه دزدگیرماشیناروفعال میکردیم :29dz:

[هانیه خانوم]

خخخ یادش بخیر .. یه بار یه گربه گرفتیم ...من و مبینا دوستم... از دم آویزونش کردیم بهش صبحونه کره دادیم دو روز بعد مرد هنوز عذاب وجدان دارم ...بیچاره

[ایرانی666]

خخخ از داعش بد تر هستی من زنگ خونه مردم میزدم ال فرار

[*مونا*]

میرفتم خونه همسایمون خودمونو لوس می کردیم می گفتیم شکلات بده این درو می بست روی من من میرفتم سر کوچه گریه وجیغ میزدمبعد به من می گفتن چرا گریه می کنی م گفتم زری خنگه بهمون شکلات نداد همهم غش می کردن از خنده

---

یه بار رفتم خونه عمم دستم رو صندلی گیر کرد بعد از کلی گریه و خوب شدن زنگ زدم 110 مادر و عمم بودن بیرون اومدن تو گفتن چی شدهبا تفنگ گفتم دستم رفت لایه صندلی بیرونش اوردم  
قیافه پلیسا :N56:    
قیافه من  
قیافه مامان وعمم وقتی قضیه رو گفتم بهشون :97: قیافه مامانم  :84: قیافه عمم
قیافه من اون لحظه که مامانم دعوام کرد

[ѕтяong]

1و2و7خخخخ

[*مونا*]

من میرفتم بالای پشت بوم بعد رو سر مردم آدامس و آب میریختم البته الانم میکنم اینکارو

[فافا1212]

من همرو خیس میکردم.
پسر همسایه پائینمونم خیلی زدم.فک کنم الان منو ببینه تیکه بزرگم گوشمه یه سال ازم کوچیکتربود

[_behi_151]

1 و 2و 3و 4
اینا فقط یه گوشش بودن

[~*¤®§(* CITY STAR*)§®¤*~ˆ°]

میرفتیم تو پارک کتک کاری پسرااااا ای حال میداد:moi::moi::moi:

[*sohillll*]

آب میریختیم رودخترا