مشاعره

[(nasim)]

زندگاني گر كسي بي عشق خواهد من نخواهم / راستي بي عشق زندان است برمن زندگاني

(شهريار)

[خانوم گل]

یار مارا از جدایی غم نبود
درغمش مجنون عاشق کم نبود.

[.ali.]

در ايران زمين شاه ظالم کجاست /هوا خواه آزادگي پس چرا بي صداست
چرا خامش و غم پرستيد، هاي/کمر را به همت نبستيد، هاي
چرا اينچنين زار و گريان شديد / سر سفره خويش مهمان شديد

[ps3000]

در اين سراي بي كسي كسي به در نميزند/ به دشت پر ملال من پرنده پر نميزند

[(nasim)]

درد عاشقي را دوايي بهتر از معشوق نيست / شربت بيماري فرهاد را شيرين كنيد .
(عصري تبريزي)

[ps3000]

دل گفت وصالش به دعا باز توان يافت/عمريست که عمرم همه در کار دعا رفت
دي گفت طبيب از سر حسرت چو مرا ديد/هيهات که رنج تو ز قانون شفا رفت

[(nasim)]

تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده / بي انكه وعده باشد در انتظار بوده .

[ps3000]

همه را دُکان شکسته ره خواب وخور ببسته / به اميدآن نشسته ،که زگوشه اي درآيي

[(nasim)]

يك نفر امد و صدايم كرد و رفت / در قفس بودم رهايم كرد و رفت .

[ps3000]

تا کي اي جان اثر وصل تو نتوان ديدن/که ندارد دل من طاقت هجران ديدن