مشاعره

[shahzade]

منم آن که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کار ساز بنده نواز
نیازمند بلا گو رخ از غبار مشوی
که کیمیای مراد است خاک کوی نیاز

[serpico]

ز نهار مگو سخن به جز راست / هر چند تو را در آن ضرر هاست

[shahzade]

تو را من چشم در راهم
به سعي ام تا ز دل يك ديده بگشايم
ببينم من فراخي را خبر گيرم من از يارم
تو را من چشم در راهم

[black devil]

مژده ی وصل تو کو کز سر جان برخیزم/طایر قدسم و از جام جهان برخیزم

[shahzade]

ما نوشتیم و گریستیم
ما خنده کنان به رقص بر خاستیم
ما نعره زنان از سر جان گذشتیم ...

کسی را پروای ما نبود.
در دور دست مردی را به دار آویختند :
کسی به تماشا سر برنداشت

[serpico]

فقط و فقط یک بیت بکار ببرید


تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است / ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

[shahzade]

ترا من چشم در راهم
شباهنگام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت
نمیکاهم

[black devil]

تو را برای وفای تو دوست می دارم/وگرنه دلبر پیمانه شکن فراوان است

[behnaz99]

تا توانی دلی بدست اور//دلشکستن هنر نمی باشد

[serpico]

دوست ان است که گیرد دست دوست / در پریشان حالی و در ماندگی