ارسالها: 40
موضوعها: 10
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 232
سپاس شده 193 بار در 53 ارسال
حالت من: هیچ کدام
21-05-2012، 16:49
روی بلندیهای باور زندگی کردم
در من نگاهی رو به دنیا وا نشد، هرچند
یکعمر چون دیوار با در زندگی کردم
همدستِ تیغِ دشمنانم بود، اما من
با سایهام مثل برادر زندگی کردم
میدانم اما بازوان تو نمیدانند
در سرزمینی شعلهپرور زندگی کردم
در گوشِ مرگم نغمهای سر کن، که از آغاز
من با همین اللهاکبر زندگی کردم
کُشتم برای خَلقِ خویی تازه خُلقم را
حس کردم آندم با تو بهتر زندگی کردم
آیا به غیر از مکث در کیفیت چشمت
کار مهم دیگری در زندگی کردم؟
من هم سرم را دوست دارم، میشد اما کاش
برگردم آنجایی که بیسر زندگی کردم
ارسالها: 173
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 347
سپاس شده 383 بار در 210 ارسال
حالت من: هیچ کدام
حکمت وزیدن باد رقصاندن شاخه ها نیست
امتحان ریشه هاست ...
شاید مثل حکمت تو
زندگی باور می خواهد
آن هم از جنس امید
که اگر سختی راه
به تو یک سیلی زد
یک امید از ته قلب به تو گوید
که خدا هست هنوز
ارسالها: 859
موضوعها: 163
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 1862
سپاس شده 3392 بار در 1511 ارسال
حالت من: هیچ کدام
اقا اجازه ,روی لبم بود,غیب شد
مهتاب نه,نسیم نه,ای وای! نمی شود
من گریه ام گرفت,به من صفر می دهید؟
فردا جواب می دهم! ایا نمی شود؟؟
فردا ولی به میمنت چشمهای تو,
مهمانی ست,نوبت املا نمی شود
فردا دوباره نام تو را بخش می کنم
فردا دوباره بغض دلم را وا می کنم....
ارسالها: 2,158
موضوعها: 89
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 12094
سپاس شده 17465 بار در 8411 ارسال
حالت من: هیچ کدام
25-05-2012، 14:52
(آخرین ویرایش در این ارسال: 06-06-2012، 16:07، توسط pink devil.)
نکنه نمیبینی گریه هایم؟؟
به چه میخندی تو؟؟
فهمیدم به گریه هایم!!
به زجه هایم!!
چرا میخندی ایا خنده دار است؟؟
بگو ببینم درد عشق بد نیست؟؟
اری بد است!!
نمیخواهم ببینم تورا...برو!!
تنهایم بگذار....
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!