×{♥ بُغـــض قَـَـلَــــم " نُسخـــه ی ســہ "♥ } ×

[~~sweet love~~]

میگفت شنیدم همسایه مان خیلی مومن است

نمازش ترک نمی شود

زیارت عاشورا می خواند.

مسجد میرود

انسان با خداییست

لحظه ای دلم گرفت

در دل فریاد زدم باور کنید من هم ایمان دارم

نماز نمیخوانم ولی لبخند روی لبهای مادرم خدا را به یادم میاورد

دستهای پینه بسته پدرم را دستهای خدا میبینم

زیارت عاشورا نمیخوانم ولی گریه یتیمی در دلم عاشورا برپا میکند

ولی هر روز از آن دخترک فال فروش ...

فالی را میخرم که هیچوقت نمیخوانم

مسجد من خانه مادربزرگ پیر و تنهایم است

که با دیدن من کلی دلش شاد میشود

خدای من نگاه مهربان دوستی است که در غمها تنهایم نمیگذارد

برای من تولد هر نوزادی تولد خداست

ای دوست , خدای من و خدای همسایه یکیست

فقط من جور دیگری او را میشناسم و به او ایمان دارم

خدای من دوست انسانهاست نه پادشاه آنها ...

[ashkyakhee]

آخـرین تـه سـیـگـــــــــــارهـایـم را

در شـیـشـه ای خـواهـم ریـخـت و

بـه دریــــــــا خـواهـم انـداخـت

شـایـد در سـاحـلـی دور

خــــــــــاکـسـتـر لـحـظـه هـایـم

الـهـام بـخـش شـعـر دخـتـری شـونـد

کـه سـالـهـاسـت

واژه هـایـش در گـلـو گـیـر کـرده انـد..

[ashkyakhee]

این روزها
زندگی را حراج کرده اند
زیر قیمت دنیا
یا خدا می خرد
یا شیطان می خورند
و باور کن
این پاره خط
روز به روز
کوتاه تر می شود

[ashkyakhee]

دو نخ مانده تا شب تمام شود

هرچه دود کردم شبیه تو نشد

هرچه آتش زدم ، فوت کردم

هرچه آرام ماندم ، سکوت کردم

شب شبیه نگاه تو نبود

دود ، موج گیس تو نشد

دو نخ مانده تا کولی آوازش تمام شود

دو نخ مانده تا من تمام شوم

هرچه دود کردم خیال تو نشد...

[سحرزلزله]

mamno00on

[ashkyakhee]

همیشه از "چوب خدا" ترسوندنمون
ولی حتی یه نفر هم به "بوس خدا" امیدوارمون نکرده!!!

[bahare_021]

برایِ هر اتفاقی..
میتوان پاسخی یافت.
جز برایِ رفتنهای نابهنگام..
شاید رفتن ، خود پاسخِ یک اتفاق است..
هیچکس نمیداند..
جز آنکه رفته است......

[Armina]

تمــام غصــه هــايي را ؛

كه برايــش خــوردم ،

بــالا آوردم ..

طعــم بيــهودگي ميــداد !×!

دلم را بالــا مــي آورم با اين انتخــابش ! ..

[pink devil]

درد دارد وقتــي ...
همـ ـه چيـ ـز را مي داني و مــ ـدام غصـ ـه مي خوري...
و او مي خنـ ـدد و فکــ ـــر مي کند که نمـی دانـي...!!!

[Armina]

✖ مـטּ بــَراے تو چَتـ ـرے بیشــ نـَبوבґ ،

بــــآراטּ ڪِـہ تَماґ شــُב فَراموشَـــґ کـَرב ـے ..

تو تـَنـهـ ـآ هَـґ قـבґ بارآنـے میخوآستـ ـے ؛

اَمّــــا ..

مَـטּ خـوב ِ بــــــــاراטּ شــُבґ بــَعـב از آט .. ✖