02-07-2017، 9:35
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
|
مشاعره (نسخه دوم) |
|||||
02-07-2017، 9:35
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
03-07-2017، 9:14
توان گفتن آن راز جاودانی نیست!
تصوری هم از آن باغ ارغوانی نیست!
03-07-2017، 12:20
تا توانی دلی بدست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
05-07-2017، 8:36
دیگر بهار در سبد روزگار نیست
دیگر «قرار» نیست نه! دیگر قرار نیست
05-07-2017، 14:54
تویی دریا منم ماهی چنان دارم که میخواهی
بکن رحمت بکن شاهی که از تو ماندهام تنها
05-07-2017، 14:58
آرزومُرد وجوانی رفت وعشق ازدل گریخت
غم نمی گردد جدا ازجان مسکینم هنوز رهی معیری
05-07-2017، 15:08
زلف بر باد مده تا ندهی بربادم
06-07-2017، 15:02
من آن طبیب زمینگیر زار و بیمارم
که هرچه زهر به خود میدهم نمی میرم...
06-07-2017، 15:05
من نگویم که مرازقفس آزادکنید
قفسم برده به باغی ودلم شادکنید
06-07-2017، 15:06
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم | |||||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|