امتیاز موضوع:
  • 95 رأی - میانگین امتیازات: 4.36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥

هيچوقت به خدا نگوييد: من يك مشكل بزرگ دارم
به مشكلتان بگوييد: من يك خداي بزرگ دارم
حاصل عشق مترسک به کلاغ مرگ یک مزرعه بود.....
 سپاس شده توسط frozen✘girl ، jojojo ، (nasim) ، خانوم گل ، serpico ، سوسن خانوم ، کایسا
آگهی
ببینم!!اونکه واسش میمردی کو؟! بگو کو، کجاس عزیزت دِ بگو؟!
تو کویری یا تو دریای جنوب
بگو اون کجا رهات کرده بگو؟
کو کجاس عزیز تو، ماه شبات؟ ساده ای، دیگه کنارت نمیاد
اونیکه تا تب میکرد، میمیردی تو
تو رو دوست نداره،دیگه نمیخواد
بگو کو عروس قصرِ قصه هات؟ اونیکه اشک و نشوندِه تو چشات
اونیکه میگفت میمونه، حالا کو؟!
دیدی باز بازی رو باختی، شدی مات!!!
. ҉ مـے روے !!!

.::هَـوایـتـ نـیـسـت::.

و بـہـ هـمـیـטּ راحـتـے .:: احـسـاسـات ِ مـטּ خَـفـه ::. مـے شَـونـב...

.::آبـے کـہــ روز آخـر پـشتـ سـرتـ ::. ریـخـتـمـ ؟!

.::آبـروے בلـمـ ::. بـوב... ҉
 سپاس شده توسط *RANGO* ، (nasim) ، mahdi24 ، خانوم گل ، سوسن خانوم ، کایسا ، white angel ، niloofar kh
اسمتو رو سیگار نوشتم برای اولین بار کشیدم تا بسوزی و فراموشت کنم اما نمی دو نستم با هر بار پوک ذره ذره میری تو نفسم و می شی همه چیزم
زندگی باور می خواهد
آن هم از جنس امید
که اگر سختی راه
به تو یک سیلی زد
یک امید از ته قلب به تو گوید
که خدا هست هنوز
 سپاس شده توسط frozen✘girl ، (nasim) ، خانوم گل ، سوسن خانوم ، کایسا
نه کم، نه زیاد،
هزار سال تمام
یعنی تمام عمر
تنها زیر پای خود را پاییدم و
از روی خود گذشتم.
تا امروز به برکت کلمات
به عطر آرام آسمان برکشیده شوم.
راه... دشوار بود و
دو دست من
از دعوت خودم به یکی خواب آسوده
خالی تر...!
حیرتا
بیدار نشین شب و روزی
که من بوده ام،
نه جغد به ویرانه ام دیده است و
نه واژه در دهان لال.
من
مقام خاک را
به توتیای نی از نماز ملکوت نوشته ام
تا به یاد آورم که از کجا آمده
چه کرده
و چرا آسمان را در خواب مومنان خسته
مرور می‌کنم.
پا بر خویش نهادن و از خود گذشتن
راه بر آمدن به آبی ها بود
راه رسیدن به آرامش.
من
پا برخویش نهادم و
از خود گذشتم
بی که بر آمدن از آفاق آفتاب را
خواسته باشم.
آبی ها خود به جانب ام آمدند.
آسمان ها، عشق، امید، آرامش
خود به جانب ام آمدند.
نه کم، نه زیاد،
او که
نظر به دعای دردمندان میهن من دارد
پیاله پرده پوش خویش را
به تشنگان چشم به راه باران
خواهد بخشید.
زندگــی ...
به من آموخــــت...
همیشه منتظر حمله ی ....
احتمالیه کسی باشم ..........
که به او...
محبت فراوان کــــــــــردم............
:499:
 سپاس شده توسط (nasim) ، mahdi24 ، خانوم گل ، کایسا ، پارسا دختر کش ، white angel
معلم میدانست ! فاصله هاچه به روزمان می آورند که خط فاصله را گفت ....... خط تیره

.
 سپاس شده توسط خانوم گل ، frozen✘girl ، سوسن خانوم ، (nasim) ، jojojo ، کایسا ، white angel ، پارسا دختر کش
صبرت که تمام شد،نرو
معرفت تازه از آن لحظه آغاز می شود
زندگی باور می خواهد
آن هم از جنس امید
که اگر سختی راه
به تو یک سیلی زد
یک امید از ته قلب به تو گوید
که خدا هست هنوز
 سپاس شده توسط کایسا
بغض قلم من ... بغضی است دیرینه
قلم بغض می کند .. من واژه تحویل می گیرم
من می نویسم ... کاغذ بی جان دفترم آرام می گیرد
من ... قلم ... واژه ... درماندگی
حال این روزهایم باید بهتر باشد
مگر نه اینکه بهار آمده است؟!
بهار ... تازگی ...
روزگار غریبی است ... بهار هم با ما ناسازگار شده
آسمان هم بغض کرده
خوش به حال آسمان .. وقتی دلگیر است
چشمان ابریش باران می شود
دردش را همه حس می کنند
همه همدرد باران می شوند
اما حال چشمان من .. ابری هم که باشد
بارانش را فقط من می بینم و آینه
بیچاره آینه اتاقم ... بر بخت سیاهش باید گریست
بگذریـــــــــــــــــــــم
برای درد کشیدن ... برای گفتن از دردواره ها همیشه فرصت هست
مگر نه؟
بخند
چشمان آینه بی قرارند
بخند
بغض آینه هم ترکید
بخند
پ.ن: چشمانت مهمان باران شد در سجاده مهر دعایم کن
دل نوشت: می خندم چون این غم من است بخند چون درد را باید خندید
 سپاس شده توسط jojojo ، خانوم گل ، (nasim)
مي ترسم!....
من ازروزگار سنگدل از بايد ها
مي ترسم از آغاز هر سرنوشت واز طلوع هر زيبايي
من از روح سرگردان زندگي
از گريزان بودن ياران مي ترسم
از ان چه هستيم وهست مي ترسم!....
از جاده ي بي انتهايي كه عاقبت مرا آواره ي خود خواهند ساخت مي ترسم!
از لحظه ها و ساعتهايي كه مرا همانند خودشان بي عاطفه كردند.
مي ترسم از خود فراموشي هاي دلهاي پاك...
مي ترسم!........
25r30 دوست دارم فقط بخندم واسه همه چي25r30
 سپاس شده توسط jojojo ، خانوم گل ، (nasim)
فرقی نمی کند بگویم یا نگویم فاصله دورت نمیکند در خوبترین جای اندیشه جا داری
زندگی باور می خواهد
آن هم از جنس امید
که اگر سختی راه
به تو یک سیلی زد
یک امید از ته قلب به تو گوید
که خدا هست هنوز
 سپاس شده توسط خانوم گل ، (nasim) ، ٍELHAM
همه می خواهند جای تو رو بگیرند ..بی انکه بدانند... تو هم دیگر جایی نداری
 سپاس شده توسط خانوم گل ، (nasim) ، پارسا دختر کش ، niloofar kh ، Armina


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان