نقطه ضعف و اعتراف نامه

[sp_go]

یه با بچه بودم دستمو کرم لا در اسانسور ببینم چی میشه که دیدم
عزیزای دلم به فرزندانتون بگید از این کارا نکنند

[wushu]

یه بار رفتم یه کیسه زبالرو پر از اب کردم سرشو بستم بعد از زیر خونمون یه عابر میگذشت بعد پرت کردم سرش تو کلش ترکید بعدش بعله عزیزای گل خاله دلم براتون بگه یارو اومدم بالا ترسیدم اومد درو زد از لا در دیدم بابام بوده زدم پلاستیکو تو سرش

[ADOLFO_PIRELLI]

یه بار با یه بنده خدایی حرفم شد
هب جای این که با حرف جوابشو بدم یکی خوابوندم زیر گوشش
شرمنده دوستان عزیز!

[night vampire]

یه بار یه بنده خدایی لیز خورد افتاد زدم زیر خنده بعدش اومدم برم خودم خوردم زمین همه بهم خندیدن...

[sp_go]

من همیشه به همه دل می بندم نمی تون از دیگران جدا شم

[destiny]

هیچ وقت به رنگ قرمز و آبی شیر دست شویی اعتماد نکنین

[wushu]

یه بار داشتم با دختر همسایمون وقتی بچه بودم بازی میکردم گفتم بیا قایم موشک اون چشم گذاشت من رفتم قایم شدم خواستم برم تو خونه خودمون قایم شم پیدام نکنه اشتباهی یه طبقه زیادی رفتم من... نفهمیدم اشتباهی رفتم تو یه خونه دیگه درشم باز بود رفتم تو با خیال راحت بعدش رفتم یه لیوان اب خوردم دستشویی هم رفتم بعد دقت کردم دیدم چه قدر خونمون فرق کرده اتاقم چه فرق کرده یهو دیدم یکی از تو حموم اومد بیرون خوشحال خندان یه مرد گنده بود من فک کردم بابامه رفتم بغلش کردم یارو فک کرد من پسر بزرگشم گفت مهدی چه قدر لاغر شدی گفتم بابا عوضش تو خیلی چاق شدی زد زیر خنده بعد اومد بوسم کنه چشم تو چشم شدیم یارو داد زد وای این کیه کمک من فرار کردم زدم بیرون از خونه مرده هم عین کلی ها داد میزد

[destiny]

))برو اینو تو یاهو بزن

[FARID.SHOMPET]

باز این علی رضا خالی بست!!!

[.ali.]

اگه واقعی خیلی بامزه میشد