بهترین راه اینکه ناپدید بشن برن باید بری زیر پتو
|
امتیاز موضوع:
اگه یه زمانی یه جن خیلی ترسناک دیدی چیکار میکنی. خاطراتتون اگه جن یا روح دیدید هم بگی |
||||||||||||||
24-10-2020، 20:32
(24-10-2020، 12:20)صباnafas نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.shit
24-10-2020، 20:38
(آخرین ویرایش در این ارسال: 24-10-2020، 20:39، توسط مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב.)
يه بار نشسته بودم به ديوار هم تكيه داده بودم يهو صدا اومد مجيد بيا اين جا
هيچ كسي هم دورم نبود بلند شدم الفرااااااااااااررر وقتي هم مي ترسم بلند صحبت مي كنم ويه چيزي رو تكرار مي كنم
24-10-2020، 21:00
(24-10-2020، 20:38)Маджид Гангстер نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. منو میگی داداشم اومده بود سر خوراکیام خواستم جیغ بزنم برگشت سمتم گفتم پووففف خدا بکشتت از جن هم ترسناک تری
16-11-2020، 17:25
من یک بار که از مدرسه اومدم خونه مامان بابام خونه نبودن اول هرکاری میکردم در باز نمیشد هرچی کلید رو میچرخوندم باز نمیشد نیم ساعت پشت در بودم از اخر رفتم همسایمون گفتم درمون باز نمیشه و اون اومد کلیددو ازمن گرفت ودر رو باز کرد خیلی تعجب کردم من هرکار میکردم باز نمیشد بعد تشکر کردم ورفتم تو رفتم تو اتاقم لباسام رو عوض کردم ورفتم اشپز خونه یک چیزی خوردم قرار بود مامان بابام بیان دنبالم و بریم خونه مادربزگ مادرم چون پدربزرگ مادرم فوت کرده بود و روز دوم سومش بود بعد رفتم تو اتاقم تا لباسام رو عوض کنم دیدم یکی از عروسکام که روی میز کنار در اتاق بوده افتاده اولش یکم ترسیدم ولی بعد عرویک رو برداشتم وگذاشتم سرجاش بعد رفتم سر کمدم وقتی حاضر شدم خواستم از اتاق خارج شم دیدم دوباره همون عروسک افتاده بود خیلی ترسیدم اولش تو شک بودم و مدام به دورو برم خیره میشدم بعد یوواش عروسک رو برداشتم و گذاشتم در دورترین نقطه روی میز وسرع از اتاق خارج شدم رفتم تو حیاط بعد در حیاط رو باز کردم و منتظر شدم بعد 5 دقیقه بابام اومد و رفتیم بعد از اون دیگه اتفاقی نیفتاد
16-11-2020، 17:34
من بودم با کلی صلوات و ایه الکرسی اون مکانو خیلی آروم ترک میکردم
16-11-2020، 20:11
فرار میکنم. یه بار داشتیم از تو پارکینگ میرفتیم طبقه خودمون که که یهو از تو واحد همکف یه صدای خنده عجیب قریبی اومد همه خوانواده شنیدن ولی بابام به حساب میخواست ماست مالی کنه تا نترسیم گفت چند جوون تو کوچه بودن اونا خندیدن. ولی خب من دقیقا جلو در خونه بودم نمیتونم حرفشو باور کنم.یه بارم تو خواب همین صحنه رو دیدم که پشت درم و میخوام درو باز کنم ولی یکی از پشت در میخنده. وای خیلی ترسناک بود
16-11-2020، 20:43
(16-11-2020، 20:11)Mahdi 1381 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. فقط میتونم بگم پشمام
30-11-2020، 10:47
یه بار من و سلین تو خونه تنها بودیم شب شد ما هم پرهام و رامین رو بیرون کردیم از خونه یه نیم ساعت بعد برقا رفت ما هم شروع کردیم جیغ زدن یهو یکی دستشو از پشت گذاشت رو شونم برگشتم دیدم یه پارچه ست منم که تو فیلما دیده بودم روح اینجوریه بیشتر جیغ زدم روحه هم فرار کرد بعدش با گریه و زاری زنگ زدیم پسرا برگردن حالا بماند چقدر التماس کردیم بهشون (یکیش عمومه یکیش هم دوستشه )هیچی دیگه اومدن ولی من هنوزم که هنوزه میترسم تنها تو خونه بمونم فک میکنم میخواسته منو ببره
12-12-2020، 7:27
(آخرین ویرایش در این ارسال: 12-12-2020، 7:29، توسط mahmoodfiroozi.)
(16-11-2020، 17:25)دلارام1383 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. خب حتما اشتباه کلید را میچرخوندی و یا کلید را بد تو درب فرو کردی و اون عرسکم خب ترسیدی و دوباره دب گذاشتی سر جاش (30-11-2020، 10:47)nafas.f نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. اولا وقتی میترسی وقتی باد هم بیاد میگی جنه ولی در صورتی که این چیز ها اگر کار بدی نکرده باشی نمیان سراغت ، چرا عموتو بیرون کردی بگو هان ؟! | ||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان