ارسالها: 5,026
موضوعها: 1,467
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 23583
سپاس شده 24893 بار در 9131 ارسال
حالت من: هیچ کدام
بـــــــرام مُهِم نیست که تو کی بودی.
برای من مهمه که برای خودت کی هستی
نه من نه اون مهم نیستیم
اصل اینکه خودت خودتو با اهمیت نشون بدی یا نه..
ارسالها: 290
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: Nov 2012
سپاس ها 1068
سپاس شده 611 بار در 253 ارسال
حالت من: هیچ کدام
16-01-2013، 14:45
(آخرین ویرایش در این ارسال: 16-01-2013، 14:47، توسط Senator✘Strong.)
چه کسیـ میخواهــد من و تو ما نشــویم ، خانه اشـ ویران باد من اگر ما نشوم تنهایم ، تو اگر ما نشویـ ، خویشتنی .[color=#FF0000]
هرگاه دیدی جــوانیـ بــر درختـیِ تـکـیــه کـرده
بـــدان عاشــق شــــدهـ و گــریـــه کِردهـ
ارسالها: 5,026
موضوعها: 1,467
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 23583
سپاس شده 24893 بار در 9131 ارسال
حالت من: هیچ کدام
وسعت دردامو فقط خدا میفهمه..!!
آخرین سنگر سکوته خیلی حرفا گفتنی نیس..!
آی برادرای خونی... این برادری تنی نیس..!
ارسالها: 3,918
موضوعها: 325
تاریخ عضویت: Jan 2012
سپاس ها 6360
سپاس شده 15379 بار در 6331 ارسال
حالت من: هیچ کدام
تَلخــــے ِ اَلكُل و بـِــﮧ جونْ ميخَرَم
فَقَط بـِخاطِرِ اينكـِــﮧ مُوقِع ِخُوردَنَش بـِگَم:
ميزَنَم بـِسَلامَتـــــے ِ كَســـــے كِــــﮧ
هيچوَقتْ نَفَهميد چـِقَد
دوستـَــــــشْ دارَم.......
ارسالها: 417
موضوعها: 53
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 2910
سپاس شده 3655 بار در 2122 ارسال
حالت من: هیچ کدام
16-01-2013، 16:04
(آخرین ویرایش در این ارسال: 16-01-2013، 16:08، توسط Snow-Girl.)
من گمان میکردم
رفتنت ممکن نیست
رفتنت ممکن شد!!
باورش ممکن نیست..
زندگی کوتاه است ؛ تازمانیکه دندان دارید لبخند بزنید !!
ارسالها: 1,393
موضوعها: 104
تاریخ عضویت: Dec 2011
سپاس ها 8094
سپاس شده 8964 بار در 4238 ارسال
حالت من:
مگه قسم نخوردي که دلمو تنها نزاري...........!
با اشک چشمم نوشتم دوستت دارم باور نکردي که اشک چشمم است
به خيسي چشمانم باور نداشتي.
با خون قلبم نوشتم عاشقانه مي پرستمت بازم باورت نشد که خون قلبم ست.
نمي خواستم ببيني تا در لحظه آخر زندگيم لبخندت رو ببينم
به ناچار دست خوني ام را نشان دادم و تو باور کردي و خيره خون قلبم را که جاري بود نظاره کردي ...
ولي لحظه ايي بود که چشمانم را براي هميشه بستم و اين هم برايم کم بود
ارسالها: 290
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: Nov 2012
سپاس ها 1068
سپاس شده 611 بار در 253 ارسال
حالت من: هیچ کدام
16-01-2013، 17:06
(آخرین ویرایش در این ارسال: 16-01-2013، 17:10، توسط Senator✘Strong.)
بعد از اين بــگذار قلبـ بيقراريـ بشكند
گلـ نميرويد، چه غمـ گر شاخساريـ بشكند
بايـد اين آيينه را برقـ نگاهي ميشكستــ
پيشَـ از آن ساعتـ كه از بار غباري بشكند
گر بخواهم گل برويد بعد از اين از سينهام
صبر بايد كرد تا ســنگ مزاريـ بشـكنــد
شانههايمـــ تاب زلفت را ندارد، پسـ مخواه
تختهسنگيــ زير پايـ آبشاريــــ بشكند
كاروانـــ غنچههاي سرخـ، روزيــ ميرســد
قيمت لـــبهاي سرختـ روزگاريـــ بشـكند
به نام آنـ کهـ غربت را بنــا کرد مرا از تــو تورا از منـِ جـدا کرد
من۰۰۰۰۰
نوشته شده در جمعه 14 مهر1391ساعت 1:1 قبل از ظهر توسط بهامین| 41 نظر |
از برای روز میلادم
روزگار بر خلاف آرزوهایم...
سال ها تکراری تر از همیشه
و لحظه هایی که
که می گذرد
اما به سختی
بهار پائیز گونه ام مبارک
پ.ن: بودنت در این سال کنارم مرا امید زیستن داد.
نوشته شده در جمعه 10 شهریور1391ساعت 2:47 بعد از ظهر توسط بهامین| 23 نظر |
گفته بودم دوستت دارم؟
دنبال وجهی می گردم
که تمثیل تو باشد
زلالی چشم هات
بی پایانی آسمان
مهربانی دست هات
...
نوازش گندمزار
و همین چیزهای بی پایان.
نمی دانستم دلتنگیت
قلبم را مچاله می کند
نمی دانستم وگرنه
از راه دیگری
جلو راهت سبز می شدم
تمهیدی، تولد دوباره ای، فکری
تا دوباره
در شمایلی دیگر
عاشقت شوم.
گفته بودم دوستت دارم؟
ع. معروفی
نوشته شده در شنبه 14 مرداد1391ساعت 6:17 بعد از ظهر توسط بهامین| 76 نظر |
می دانی؟
یک وقت هایی باید
رویِ یک تکه کاغذ بنویسی
تعطیل است
و بچسبانی پشتِ شیشهیِ افکارت
... ... باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی...
دست هایت را زیر سرت بگذاری.
به آسمان خیره شوی
و بی خیال سوت بزنی
در دلت بخندی به تمام افکاری که
پشت شیشهیِ ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویی:
بگذار منتظر بمانند.
ارسالها: 715
موضوعها: 24
تاریخ عضویت: Nov 2011
سپاس ها 5186
سپاس شده 5177 بار در 2729 ارسال
حالت من: هیچ کدام
خواستم وقتی آمدم چشمهایت را از پشت بگیرم .....دیدم طــاقت شنیدن اسم هایی را که می گویی ندارم.....
بعد از مدت ها دیدمش
دستامو گرفت و گفت چقدر دستات تغییر کردن...خودمو کنترل کردم و فقط لبخندی زدم....تو دلم گریه کردمو دم گوشش گفتم:
بی معرفت! دستای من تغییر نکرده...دستات به دستای اون عادت کرده !!!