21-08-2013، 19:16
بچه ها این. حل کنید واجبه
یک زن روستایی یک سبد تخم مرغ به میدان شهر آورد که بفروشد ، سی تا از تخم مرغها رو فروخته بود که یک سوار کار رد میشه و به سبد تخم مرغها میزنه و همه رو میشکنه ، سوار کار کلی ناراحت میشه و از زن روستایی معذرت خواهی میکنه و حاضر میشه پول تخم مرغهای شکسته رو پرداخت کنه! اسب سوار از روستایی سوال میکنه که تعداد تخم مرغها چند تا بوده و زن چنین جواب میده :تعدادشو نمیدونم پسرم. من وسواس دارم چندین بار شمردمشون . وقتی توی سبد گذاشتمشون دو تا دوتا که برداشتم یکی باقی می موند ، سه تا سه تا که برداشتم یکی باقی می موند ،چهار تا چهارتا که برداشتم یکی باقی می موند ، پنج تا پنج تا که برداشتم یکی باقی می موند ، شش تا شش تا که برداشتم بازم یکی باقی می موند ، ولی هفت تا هفت تا که برداشتم ، چیزی باقی نموند ، اسب سوار حساب کرد و پول تخم مرغهای زن را داد.
اسب سوار پول حداقل چندتا تخم مرغ رو داده؟؟؟
یک زن روستایی یک سبد تخم مرغ به میدان شهر آورد که بفروشد ، سی تا از تخم مرغها رو فروخته بود که یک سوار کار رد میشه و به سبد تخم مرغها میزنه و همه رو میشکنه ، سوار کار کلی ناراحت میشه و از زن روستایی معذرت خواهی میکنه و حاضر میشه پول تخم مرغهای شکسته رو پرداخت کنه! اسب سوار از روستایی سوال میکنه که تعداد تخم مرغها چند تا بوده و زن چنین جواب میده :تعدادشو نمیدونم پسرم. من وسواس دارم چندین بار شمردمشون . وقتی توی سبد گذاشتمشون دو تا دوتا که برداشتم یکی باقی می موند ، سه تا سه تا که برداشتم یکی باقی می موند ،چهار تا چهارتا که برداشتم یکی باقی می موند ، پنج تا پنج تا که برداشتم یکی باقی می موند ، شش تا شش تا که برداشتم بازم یکی باقی می موند ، ولی هفت تا هفت تا که برداشتم ، چیزی باقی نموند ، اسب سوار حساب کرد و پول تخم مرغهای زن را داد.
اسب سوار پول حداقل چندتا تخم مرغ رو داده؟؟؟