02-05-2015، 16:21
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم
روزی که تمام خلق حیران هستند
|
مشاعره (نسخه دوم) |
|||||||||||||||||
02-05-2015، 16:21
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم
روزی که تمام خلق حیران هستند
02-05-2015، 18:23
دیدی آخر نفاق هم افتاد
اتفاق از اتاق هم افتاد از اتاقی که باز تنها ماند پر کشیدی و لای در وا ماند در بند غمت بنده صفت حلقه به گوشيم
وز دام تو چون آهوى وحشى نرميديم
تشريف غمت بر دل و با درد فراقت
03-05-2015، 15:38
تنها سپاس از عشق خودکار است
دنیا به شاعرها بدهکار است..
03-05-2015، 17:19
تنها نه فرات که هفت دریا می سوخت
از تشنگیت تمام دنیا می سوخت
04-05-2015، 11:08
تا نگاهی به پشت سر کردم
پشت هر جای پا درختی بود این درختان هویتم بودند من.. تبر.. انتخاب سختی بود
در دیده عیان تو بودی و من غافل
در سینه نهان تو بودی و من غافل
از جمله جهان تو را عیان می جستم
05-05-2015، 16:55
معیار دوستان دغل روز حاجت است
قرضی به رسم تجربه از دوستان طلب
05-05-2015، 17:15
در بسته جهان را
به جهانیان گشودی باور کن یه بیته!
05-05-2015، 18:30
[ltr]یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم[/ltr]
[ltr]پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم[/ltr]
| |||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|