17-10-2020، 12:42
من جوری آدم صاف و روراستی ام که خاک تو سر خرم
_ ایمان راوی
_ ایمان راوی
|
بغض قلم ❥ .. (نسخه نهم) |
|||||||||||||||||||||||||||||
17-10-2020، 12:42
من جوری آدم صاف و روراستی ام که خاک تو سر خرم
_ ایمان راوی
17-10-2020، 13:37
عصر عصر تنهاییست
نگاه که کنی میبینی همه ترجیح میدهند صندلی جلوی تاکسی بنشینند… همه تلاش میکنند آهنگهاشان را تنهایی گوش بدهند… هیچکس دوستی را برای همیشهاش نگاه نمیدارد، چون اینجور چیزها تاریخ مصرفشان گذشته… وسیلههای آشپزخانه نیازی به مادر ندارند و دوربینهای عکاسی نیازمند کسی نیست که بتواند بگوید: سه، دو، یک… خودت نگاه کن میبینی، سلفیها و مونوپادها چقدر خوب تنهایی را حفاظت میکنند تا مجبور نشوی از رهگذری در پارک خواهش کنی پرتره زیبایی از دوستیهایتان رسم کند و مجبور نشوی لبخندی از اجبار تحویلش بدهی…. چون نه دوستی هست نه رهگذری٬ همه رهگذرها درحال چک کردن پیام هستند… هرکدام از سرنشینان تاکسی آهنگی را به تنهایی گوش میدهند… اگر خدایی ناکرده روزی از اجبار سوالی از کسی پرسیدی حتما بابت خدشهدار شدن حریم وسیع تنهاییاش مفصل عذر بخواه… یادت باشد که آن چند نفری را که هنوز دوروبرت هستند نپرانی... (;
17-10-2020، 14:02
ﺍﯼ ﺩﻝ ﺍﮔﺮﺕ ﻃﺎﻗﺖ ﻏﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﻭ
ﺁﻭﺍﺭﻩٔ ﻋﺸﻖ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﻭ ﺍﯼ ﺟﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﯿﺎ ﺍﮔﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪ ﻭﺭ ﻣﯽﺗﺮﺳﯽ ﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﻭ -مولانا
17-10-2020، 15:47
حکایت ما آدم ها …
حکایت کفشاییه که … اگه جفت نباشند … هر کدومشون … هر چقدر شیک باشند … هر چقدر هم نو باشند تا همیشه … لنگه به لنگه اند … کاش … خدا وقتی آدم ها رو می آفرید … جفت هر کس رو باهاش می آفرید … تا این همه آدمای لنگه به لنگه زیر این سقف ها … به اجبار، خودشون رو جفت نشون نمی دادند …
17-10-2020، 17:14
از یه جایی به بعد توی زندگی همه آدمها
دوستیها رنگ خودش رو از دست میده و تنهایی پررنگترین نقطه روزها میشه. «یادش بخیر» هاست که از زبون نمیوفته و وای از رفیقی که… از یه جایی به بعد حس میکنی کسی که همیشه هوای تورو داشت. کسی که اجابت نکرد و نکرد تا بهت ثابت کنه خواستهات غلطه. کسی که بود و خیلی جاها فراموشش کردی کنارت ایستاده و هنوز مشتاقِه که دستت رو بگیره. سرت رو بالا بگیر و با نگاهت با خدا سلفی بگیر!
فراموش شدیم مثل خاطرات روز سیزده بدر
17-10-2020، 23:22
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ
ﻭﺍﺳﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻟﺒﺮﯾﺰ ﻧﮑﻨﯿﻢ... !
18-10-2020، 6:19
به ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺧﺪﺍ ﺟﻮﻥ ! ﺗﻮ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﯽ ﺗﻨﻬﺎﻡ ﻣﯿﺰﺍﺭﻩ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﺑﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ؟! ﮔﻔﺖ: ﺍﻭﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ **** ﮔﻔﺖ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ؛ ﻣﻨﻢ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﺪ !!!... خخخ
18-10-2020، 7:37
مرور خاطرات، احمقانهترین جنایتیه که آدم در حق خودش میکنه...
18-10-2020، 9:09
بعضیا هم مثل انگشت کوچیکه پا می مونن
واسه اینکه به چشم بیان خودشون رو به در و دیوار می زنن !
| |||||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|