19-12-2012، 18:57
بـــــَعـــــضـــیـــا اَز " اِنـــــســـــان " بـــــودَن فـــَـقــــَط دو حـــــَرفِ اَوَلــــــِشـَـن ... !!!!
|
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ (نسخه ی 2) |
||||||||||||||||||||||||||||||||
19-12-2012، 18:57
بـــــَعـــــضـــیـــا اَز " اِنـــــســـــان " بـــــودَن فـــَـقــــَط دو حـــــَرفِ اَوَلــــــِشـَـن ... !!!!
19-12-2012، 19:30
سلامتی همه اشک هايی که توی خلوت می ريزيم تا کسی که لياقت نداره اونارو نبينه...
19-12-2012، 23:37
کمبود نفس،
اری، مشکل تو این اســـت کــه نیاز به نفس "او" داری
20-12-2012، 11:29
هیچ وقـــــــــــ نگو رســیدم تــه خــط!
اگر هـــم احساس کـــردی که رسیدی، یادتـــ بیار معـــلم کلاسـ اول مــی گفتـــ: نقطه، ســر خط!
20-12-2012، 11:31
دلم بچگی می خواهد...
جلوی کدام مغازه بایدبکوبم تابرایم ارامش بخرند؟
20-12-2012، 11:45
کشتی هايم به دريا رفته اند
حتی اگربه بادبان ها ودکل های شکسته بازگردند، به دستی اعتماد دارم که هرگز شکست نمی خورد واز پليدی نيکی به بار می آورد حتی اگر کشتی هايم در هم شکنند وهمه اميد هايم غرق شوند فرياد می زنم:"به تو اعتماد دارم".
20-12-2012، 11:49
گاه باید ارامش کسی را فروریخت
تنها برای اینکه بفهمد تنها نیست!
20-12-2012، 12:01
کی بود کی بود از اول روز و شب و جدا کرد
ماه و ستاره هارو تو آسمون رها کرد کی بود رو شونه کوه ترمه توری انداخت از دل ابر تیره برف بلوری انداخت کی بود کی بود از اول خاک و زمین و گل کرد این برهوت خشک و دوزخ اهل دل کرد کی بود که آسمونو تو چشم آدما ریخت به گنبد بلندش ستاره هارو آویخت کی بود کی بود از اول تو دریا کشتی انداخت تو چار دیوار دنیا مرغ بهشتی انداخت کی بود که آدمارو از آسمون رها کرد بال فرشته ها رو از تنشون جدا کرد ستاره آی ستاره شب زمین سیاهه چراغ آسمون شو تا فردا خیلی راهه ما که اسیر شهر آهن و سنگ و دودیم کاشکی همه بدونیم یه روز فرشته بودیم.
20-12-2012، 12:17
گاهی دلم میخواد یکی ازم اجازه بخواد که بیاد تو تنهاییم ومن اجازه ندم!
واون بی تفاوت به مخالفتم بیاد تو اروم بغلم کنه وبگه مگه من مردم که تو تنهابمونی!
20-12-2012، 12:35
اشکهایی را که وادار به ریختنشان شدم می بخشم
دردها ویاس ها را می بخشم خیانت هاودوروغ ها را می بخشم تهمت ها ودسیسه ها را می بخشم نفرت وتعقیب و آزار را می بخشم ضربه هایی را که مجروحم کرد می بخشم رویاهای بربادرفته را می بخشم امیدهای سقط شده در زهدان را می بخشم عدوات وبدخواهی را می بخشم بیداد اجرا شده به نام عدل را می بخشم خشم و بیرحمی را می بخشم اهمال و سرزنش را می بخشم جهان وتمام شر در آن را می بخشم خودم را هم می بخشم. باشد که تیره بختی های گذشته دیگر بر قلبم سنگینی نکند. به جای درد و ندامت ,درک و شفقت را جایگزین می کنم. به جای طغیان ,موسیقی ویولونم را انتخاب می کنم. به جای سوگ ,فراموشی را انتخاب می کنم. به جای انتقام ,پیروزی را انتخاب می کنم قادر به عشق ورزیدن خواهم بود فارغ از آنکه در پاسخ به من عشق ورزیده شود. قادر به دادن ,وقتی هیچ ندارم. قادر به شادمانه کار کردن ,حتی در میانه ی مشقات. قادر به دراز کردن دستم ,حتی در اوج تنهایی وتنها ماندگی. قادر به خشک کردن اشکهایم ,حتی هنگامی که هنوز می گریم. قادر به باور داشتن ,حتی هنگامی که هیچ کس به من باور ندارد
| ||||||||||||||||||||||||||||||||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|