[گفتــگوی آزاد نُـسـخـه 263]

[eɴιɢмαтιc]

همش یه سال نیمکت اول بودمـا >_< .. حالا هعی بزنش تو سر من -_-

تازهـ نصف سالمـ اون آخر کنار تو بودمـ مغزمـ ُ میخوردی (:

اول راهنمایی نیمکت دوم بودی..ولی اکثرا نیمکت اول کنار من پلاس بودی..
سال دوم و سوم هم موقعـی که امتحان داشتیم میومدی اخر.. به اکیپ سه نفره ما میچسبیدی :>
امسال همکه اول بودی ..
رها به نظرت نماینده کلاسمون کی میشه؟|:

من به تو نکبت میچسبیدمـ ؟

خرهـ من زنگ ریاضی اول مینشستمـ .. وگرنه کلـا پیشه معصومه بودمـ -_-

هع .. اون موقع هتُ یادمـ نیارآ .. کفری میشمـ .. اخلاق گندت (: .. ایـش !

هر کی بشه جز تُ .. کشتیمون ینی !

+ ماهان ؟ مُردی ؟

کجا رف یهـو !

[~JaSmIn~]

سلام ..

[Interstellar]

رهـا .. اینجام ..

دارم این ومپایر رو میخونم .. (((:

[eɴιɢмαтιc]

من میخوام پیش عمرانی بشینم  

من معصومه :> ._.

البته اگه اون دختر سیبیلُ ولش کنه ! .. معصومـ منُ ول نمیکنه البته ^__^

---

سلام ..

سلامـ  (..)-+

[×ThundeRBolT×]

و اول مهر از رگ گردن ب شما نزدیک تر است*و تو چه میدانی اول مهر چیست؟*

زمانی که 7 صبح ساعت ها به صدا درمی ایند*و انچه در اسمانها و انچه در زمین است از وحشت در هم میپیچند *

و گروه گروه به سمت کلاس ها رانده میشوید*

و زیانکاران از ما میخواهند که انان را به تابستان برگردانیم تا اندکی بخوابند*

در ان زمان نگهبانان به انان گویند ایا ب شما نگفته بودیم که تابستان فانیست و عذابی دردناک در انتظار شماست؟*

همانا که بازگشت همه ما بسوی مدرسه است

[ʜɪᴅᴅᴇɴ]

و اول مهر از رگ گردن ب شما نزدیک تر است*و تو چه میدانی اول مهر چیست؟*

زمانی که 7 صبح ساعت ها به صدا درمی ایند*و انچه در اسمانها و انچه در زمین است از وحشت در هم میپیچند *

و گروه گروه به سمت کلاس ها رانده میشوید*

و زیانکاران از ما میخواهند که انان را به تابستان برگردانیم تا اندکی بخوابند*

در ان زمان نگهبانان به انان گویند ایا ب شما نگفته بودیم که تابستان فانیست و عذابی دردناک در انتظار شماست؟*

همانا که بازگشت همه ما بسوی مدرسه است

اِنا لله و اِنا الیهِ الراجعون! x__x

[eɴιɢмαтιc]

میترسمـ امشب خواب اول مهر رُ ببینمـ ..

یااداوری نکنید ..   !!

[×ThundeRBolT×]

خـُـدافظ
با اول مهر خوش باشید
منم کارام از مهر زیاد میشه
دو جا باید کار کنم /:

[eɴιɢмαтιc]

خُدافظ پسر !

+ همه رفتن داستان بخونن ._.

[_ʀᴇᴠᴇʀsᴇ sᴇɴsᴇ_]

من معصومه :> ._.

البته اگه اون دختر سیبیلُ ولش کنه ! .. معصومـ منُ ول نمیکنه البته ^__^

بنـده طبق معمول میخوام تنها بشینــم ..
بهتــره..

من به تو نکبت میچسبیدمـ ؟

خرهـ من زنگ ریاضی اول مینشستمـ .. وگرنه کلـا پیشه معصومه بودمـ -_-

هع .. اون موقع هتُ یادمـ نیارآ .. کفری میشمـ .. اخلاق گندت (: .. ایـش ! 

هر کی بشه جز تُ  .. کشتیمون ینی !

نه من میچسبیدم..
-_-
:>>
من دیگه صدامو خرج این ایکبیریا نمیکنم-_-
من به این خوبـی .. حتما بد بود خانوم آزانه هر جا دلـش میخواست میرفت ؟؟!