*•~ گفت و گو آزاد نسخه ۴۱۳ ~•*

[Emmɑ]

من فرار میکردم چون واقعا میترسیدم._.
افرین._.

واقعا چطور میتونید شماره بگیرید
ممن هر جنس مخالفی نزدیکم شه جرش میدم

من نمیگرفتمممم._.
وایسا حقیقتو بگممم._.ما رفتیم یه مجتمع همون ستاره باران تو گوگل بزنی میاره/: بعد اونجا یه پسر بود وفتی از اون جا خارج شدیم دوستم گفت ارمی این پسره پشت سرمونه
اومد گفت اهای دخترر بعد من فرار کردم برگشتم پشتم دیدم به دوستم کارت داد پشتشم شمارش بود
رفتیم جلو تر یه پاساژ بود اونجا هم چند تا پسر بودن همشون راه افتادن دنبالمون من از ترسم رفتم پیش مامانم دیدم پسره دست از سردوستم برنمیداره بعد از اونور اون یکی دوستش اومد به من گفت آیدیتو بده._.ندادیم اخر رفتن گم شدن ولی دوتاشون به دوستم باز شماره داد//:

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

سمیه های عزیزم جایی نمیرید شما وگرنه پارتی میگیرم تمیز کردن خونه با شما میشه!♡

[Medusa]

وی لاو یو پی‌ام‌سی 

چی می‌داد آخر هفته‌ها؟ یادم نیست.

صنم یه ویدیو سم دارم از خودم
گفته بودم ای لاو یو پی ام سی
فکر کنم کلاس اول دوم بودم
الان تو پ.خ میفرستم.-.
فقط امکان اینکه چشات کور شه زیاده

واهااای. ویدیو از ملیکای کوچولو. **
ببینممم.

[_sehun_]

واقعا چطور میتونید شماره بگیرید
ممن هر جنس مخالفی نزدیکم شه جرش میدم

من نمیگرفتمممم._.
وایسا حقیقتو بگممم._.ما رفتیم یه مجتمع همون ستاره باران تو گوگل بزنی میاره/: بعد اونجا یه پسر بود وفتی از اون جا خارج شدیم دوستم گفت ارمی این پسره پشت سرمونه
اومد گفت اهای دخترر بعد من فرار کردم برگشتم پشتم دیدم به دوستم کارت داد پشتشم شمارش بود
رفتیم جلو تر یه پاساژ بود اونجا هم چند تا پسر بودن همشون راه افتادن دنبالمون من از ترسم رفتم پیش مامانم دیدم پسره دست از سردوستم برنمیداره بعد از اونور اون یکی دوستش اومد به من گفت آیدیتو بده._.ندادیم اخر رفتن گم شدن ولی دوتاشون به دوستم باز شماره داد//:

من بودم آگ مامانم بود درجا ب مامانم میگفتم._.
تو شهر ما همه همو میشناسن وقتی از مدرسه میام پسرا با دوچرخه دنبالم میوفتن منم ب ننم میگفم پسر فلانی تا خونه باهام اومده/:

[SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ]

من نمیگرفتمممم._.
وایسا حقیقتو بگممم._.ما رفتیم یه مجتمع همون ستاره باران تو گوگل بزنی میاره/: بعد اونجا یه پسر بود وفتی از اون جا خارج شدیم دوستم گفت ارمی این پسره پشت سرمونه
اومد گفت اهای دخترر بعد من فرار کردم برگشتم پشتم دیدم به دوستم کارت داد پشتشم شمارش بود
رفتیم جلو تر یه پاساژ بود اونجا هم چند تا پسر بودن همشون راه افتادن دنبالمون من از ترسم رفتم پیش مامانم دیدم پسره دست از سردوستم برنمیداره بعد از اونور اون یکی دوستش اومد به من گفت آیدیتو بده._.ندادیم اخر رفتن گم شدن ولی دوتاشون به دوستم باز شماره داد//:

احسنت!
همچین پسر هایی رو باید جارو کرد.

[*Aɴѕel*]

صنم یه ویدیو سم دارم از خودم
گفته بودم ای لاو یو پی ام سی
فکر کنم کلاس اول دوم بودم
الان تو پ.خ میفرستم.-.
فقط امکان اینکه چشات کور شه زیاده

واهااای. ویدیو از ملیکای کوچولو. **
ببینممم.

انقدر زشت بودم خدا میدونه.-.

[Emmɑ]

من بودم آگ مامانم بود درجا ب مامانم میگفتم._.
تو شهر ما  همه همو میشناسن وقتی از مدرسه میام پسرا با دوچرخه دنبالم میوفتن منم ب ننم میگفم پسر فلانی تا خونه باهام اومده/:

من یبار گفتم بعدش دیگ سعی کردم نگم

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

واهااای. ویدیو از ملیکای کوچولو. **
ببینممم.

انقدر زشت بودم خدا میدونه.-.

برای منم بفرست:V

[*Aɴѕel*]

انقدر زشت بودم خدا میدونه.-.

برای منم بفرست:V

چشم

[Prometheus]

@"ƤᴏᴏƁᴏи"
ارمی یه چیزیت میشه هااااااا