اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ميدانستم ميروي اما ..نه به اين زودي..!

#1
رفتي؟ با خاطراتت؟ با محبتهاي دلت؟ با چشمان خيس؟
رفتي اما خيلي زود رفتي. بدون خداحافظي، بدون يک کلام حرف ناگفته.
مي دانستم مي روي اما نه به اين زودي.
خاطراتت تا ابد در قلبم نگه خواهم داشت مطمئن باش.
خاطره هايي که با هم بوديم مثل ليلي و مجنون.
خاطره هايي که با هم درد و دل مي کرديم مثل عاشق و معشوق.
تمام خاطرات با هم بودنمان در قلبت از ياد بردي؟
افسوس که گذشت…هرچه خاطره خوب بود گذشت.
تنها خاطره هاي تلخ از با هم بودنمان برجا مانده است.
با رفتنت همه چيز سوخت…خاطره، محبت، عشق. ديگر اميدي به زندگي نيست. آروزهايم همه تبديل به رويا و يک خواب بيدارنشدني شدند.
رفتي بدون يادگاري. بدون خداحافظي. بدون يک کلام حرف عاشقي.
مثل يک پرستو رفتي، پرستويي که يک لحظه سفر ميکند، سفر به شهر خوشبختي ميکند. مي دانم خوشبختي و رنگش را در لحظه هايي که با هم بوديم نديدي! حالا سفر کن به همان شهر خوشبختي ها .
من هم در همين شهر غريب و بي محبت خواهم ماند.
خوشبختي را در چهره ات مي بينم. اما چهره من ديگر رنگ خوشبختي را نخواهد ديد و قلب من به غصه و درد عادت خواهد کرد.
 ..!! I am not afraid to walk this F*cking world alone
پاسخ
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl ، ashkyakhee ، arooos ، parnia tajik ، pink devil ، LOVE KING ، قاتل ، jolia ، parmida.a ، عاشق دیونه ، bela vampire ، aCrimoniouSs ، The Ginkel ، آنید 1
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
ميدانستم ميروي اما ..نه به اين زودي..! - *2gether4ever* - 13-04-2013، 13:37


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان