اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

راز موفقیت پسر همسایه، برگرفته از زندگی ( Aмιя Hσѕѕєιη ) !

#1
سری اول


+خاک توسرت،هیچ گُهی نشدی،پسر فلانی رو ببین چه خوش خطه،ببین اسمش رو پردست همه جا،واقعا حیف پولی که برای شما خرج میکنیم.
-مامان،میخوام برم کلاس نقاشی.
+میتونی بری ؟ بعد وسط راه ولش نکنی ..
-نه ول نمیکنم ..
(ثبت نام انجام شد)
-مامان ببین این خط رو درست کشیدم؟
+اهههه گمشو بابا کلاس میری هیچی بلد نیستی

●کلاس رو ول میکنیم (:


+بابات داره جون میکنه نمیری باهاش کمک نمیکنی برات متاسفم... ببین پسر همسایه چ با باباش کار میکنه ..
-بابا امروز اومدم باهات کار کنم...!
+خوبه بیا اینجا از این کار شروع کن...
-چشم!
+پسره گیج احمق چرا اینجوری کاری میکنی واست متاسفم بی عرضه ... واست متاسفم اهاااا حیووون کار‌کن

●دیگه با بابام کار نمیکنم (:



-مامان!مامان!
+چیه هاااااا؟
-من تونستم برای اولین بار با کار و تلاش خودم توی اینترنت پول در بیارم ..
+عجب کار شاخی کردی که!

●متنفر از خودم میشم (:



+خاک تو سرت من خونه نیستم نمیخوای غذا درست کنی؟نمیخوای خونه رو جارو کنی و ظرفارو بشوری؟
-مامان اَما من پسرم...?
+خفه شو خب باشی پسر 
-باشه دفعه بعدی انجام‌میدم?

(دفعه بعد....)
-آخیییش چه ظهر دل انگیزی ^_^ مامان خونه نیست پاشم خونه رو تمیز کنم براش و یه غذا بپزم?

(بعد از انجام کار ها)

+خاک توسرت چه طرز غذا درست کردنه؟ چرا نمک کم ریختی ؟ چرا غذا ترشه؟
وااا چرا لای دیوارو جارو نزدی؟ مگ نگفتم لباس بشور؟ چرا قاشق هارو مایع ظرف شویی نزدی؟
-مامان،من پسرم این کارارو میکنم، حتی دخترای مردم هم چنین کارایی نمیکنن،حالا باز من پسرم انجام دادم?
-خفشه شووو پسره بی عرضه ..

●خسته از کمک کردن به مادر درخانه (:



-مامان^_^
+چیه؟
-تولدت مبارک^_^
+خب خب نمیخواد تبریک بگی تولد رو ، پسر همسایه ببین چه تولدی گرفته برای مامانش ..
-مامان؟ میشه جمعه یه تولد بگیریم خاله اینا و دایی اینارو دعوت کنیم؟^_^
+نه، خرج کردن الکی واس چیه؟ حوصله دایی اینا و خاله اینام ندارم
-پول یکم دارم? واست کیک میخرم .. حالا ی امشب رو تحمل کن دایی اینارو ..
+نمیخواد خرج کنی،حوصله خودمو ندارم مهمونم دعوت کنم؟

●از بین رفتن احساسم و تغییر شخصیتم (:



+خاک توسرت،همش تو خونه ای گمشو برو بیرون .. همش اون هندزفری تو گوشته و افتادی کنج خونه
-مامان برم بیرون خلاف کنم خوبه؟تو خونه نشستم دیگه? شبم که ثبل ساعت ۸ خونم ..
++آرزو دارم یبار به حرفام گوش بدی ...
شوهر خاله: حاج خانوم،امیرحسین پسر خوبیه،خیلیا بچه هاشون ۱۵ سال دارن همه نوع خلاف میکنن ..

●تحقیر کردن خودم (:
پاسخ
 سپاس شده توسط _._hnw_._ ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، mT_pOoM_taaK ، _RaYaN_ ، [χσℓσνєѕтєя] ، ÆMÆշЇÑζ ، _Lσѕт_ ، Berserk ، n.leito ، αԃηєѕ ، n-e-g-i-n ، mih ، ѕтяong ، ❤nila❤ ، ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، ستایش*** ، mahdi.hp ، مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב ، sama00 ، sober
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
راز موفقیت پسر همسایه، برگرفته از زندگی ( Aмιя Hσѕѕєιη ) ! - امیر‌حسین - 13-08-2017، 13:47

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  دلنوشته من ( Aмιя Hσѕѕєιη )
  گلچینی از دلنوشته زندگی(:
  اگر در زندگی به دنبال هدف می گردید این 4 کتاب را بخوانید
  1309 / آب زندگی - صادق هدایت
  زندگی نامه های خواندنی،از ونگکوک تا داستایوفسکی و...
Smile زندگی نامه واقعی زنان آمریکا
  زندگی نامه های خواندنی چندسال اخیر
  تاثیر غرب در نقش موفقیت نویسنده های روس در ایران
  جملات انگلیسی زیبا و کوتاه در مورد زندگی با ترجمه فارسی
Star رمان جدید زندگی تو

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان