05-09-2013، 10:21
(آخرین ویرایش در این ارسال: 05-09-2013، 10:44، توسط FARID.SHOMPET.)
من به عنوان یه نوجوان همیشه ازادی هایی رو داشتن که بهم آسیب نمیزنن(هر چند که ممکنه از دید شماری از خانواده ها آسیب بزنن)
من ازادی یه نوجوان رو محدود می دونم. یعنی باید محدود باشه. نوجوان خام هست. هنوز زوده تا خیلی ازادی ها رو به دست بیاره.
نخست بگم شرایط زندگی هر کس و محیط اجتماعی هر کس و شخصیت هر کس فرق داره پس خانواده ی هر کس باید یک جور محدودیت ها رو براش ایجاد کنن.
من مواردی از ازادی خودم رو میگم که خانواده در اختیارم گذاشتن و من تمام تلاشم رو میکنم که از اعتماد آن ها سو استفاده نکنم(این ازادی ها رو خوب می دونم ولی نه برای هر کسی) :
1- من می تونم با جنس مخالف دوست باشم. از همون نخست همین جوری بوده توی خانواده ما ولی شرط داره و اونم این هست که خانواده در جریان دوستی من باشن و من دست از پا خطا نکنم که شرط خوبیه و سبب میشه راهنمایی ها و پشتیبانیی هایی از سوی خانواده داشته باشم
2-من هر جور که بخوام می تونم لباس بپوشم و محدود نیستم ولی همیشه خانواده توصیه های لازم رو میکنن(البته این مورد واسه پسرا چندان مهم نیست بلکه برای دختر ها خیلی مهمه و سخت گیری زیاد)
3-من می تونم هر دوستی که می خوام داشته باشم ولی اگر خانواده به من بگن با فلان دوستت دیگه نگرد مجبورم گوش بکنم و ازشون دلایل رو بخوام. البته شخصیت ادم ها هم خیلی نقش داره. برای نمونه من هیچوقت دوست نا باب نداشتم چون شخصیت دوستم واسم خیلی مهمه
4- درباره ی بیرون رفتن هر سال نسبت به سال پیش ازاد تر شدم. برای نمونه تا 13 سالگی حق نداشتم از یه منطقه ای دور تر بشم. پس از 13 سالگی اون منطقه بزرگ تر شد و پس از 15 سالگی تونستم هر جای تهران که خواستم برم ولی از اون جا که هنوز 18 سالم نشده حق ندارم مسافرت برم بدون خانواده مگر این که یک فرد قابل اعتمادی همراه من باشه توی اون مسافرت
5-خانوادم اینترنت و رایانه رو سالهاست در اختیار من گذاشتن که ازشون بهره ببرم که اندیشه میکنم خیلی هم استفاده ی خوبی تاکنون کردم. همه ی امکانات رو همیشه در اختیارم گذاشتن که خودم تصمیم بگیرم باهاشون چی کار کنم.
یه نکته در پایان بگم:
توی نوجوانی و جوانی ما دوست داریم خیلی چیزها رو بدونیم و گاه کار های بزرگ ها رو انجام بدیم ولی باید توجه داشته باشیم وقتی می دونی چیزی چیه دیگه نیازی نیست اون رو ازمایش کنیم! برای نمونه وقتی هم مدرسه ای من بهم سیگار تعارف میکنه یا میگه فلان ماریجوآنا خیلی خوبه بیا بزن میری فضا من چون می دونم چه بلایی سرم میاره و می دونه از چی درست شده و چه تاثییر خوب و بدی داره و چه حالی میده دیگه نیاز نیست ازمایشش کنم یا به اصطلاح از روش ازمون و خطا استفاده کنم
من ازادی یه نوجوان رو محدود می دونم. یعنی باید محدود باشه. نوجوان خام هست. هنوز زوده تا خیلی ازادی ها رو به دست بیاره.
نخست بگم شرایط زندگی هر کس و محیط اجتماعی هر کس و شخصیت هر کس فرق داره پس خانواده ی هر کس باید یک جور محدودیت ها رو براش ایجاد کنن.
من مواردی از ازادی خودم رو میگم که خانواده در اختیارم گذاشتن و من تمام تلاشم رو میکنم که از اعتماد آن ها سو استفاده نکنم(این ازادی ها رو خوب می دونم ولی نه برای هر کسی) :
1- من می تونم با جنس مخالف دوست باشم. از همون نخست همین جوری بوده توی خانواده ما ولی شرط داره و اونم این هست که خانواده در جریان دوستی من باشن و من دست از پا خطا نکنم که شرط خوبیه و سبب میشه راهنمایی ها و پشتیبانیی هایی از سوی خانواده داشته باشم
2-من هر جور که بخوام می تونم لباس بپوشم و محدود نیستم ولی همیشه خانواده توصیه های لازم رو میکنن(البته این مورد واسه پسرا چندان مهم نیست بلکه برای دختر ها خیلی مهمه و سخت گیری زیاد)
3-من می تونم هر دوستی که می خوام داشته باشم ولی اگر خانواده به من بگن با فلان دوستت دیگه نگرد مجبورم گوش بکنم و ازشون دلایل رو بخوام. البته شخصیت ادم ها هم خیلی نقش داره. برای نمونه من هیچوقت دوست نا باب نداشتم چون شخصیت دوستم واسم خیلی مهمه
4- درباره ی بیرون رفتن هر سال نسبت به سال پیش ازاد تر شدم. برای نمونه تا 13 سالگی حق نداشتم از یه منطقه ای دور تر بشم. پس از 13 سالگی اون منطقه بزرگ تر شد و پس از 15 سالگی تونستم هر جای تهران که خواستم برم ولی از اون جا که هنوز 18 سالم نشده حق ندارم مسافرت برم بدون خانواده مگر این که یک فرد قابل اعتمادی همراه من باشه توی اون مسافرت
5-خانوادم اینترنت و رایانه رو سالهاست در اختیار من گذاشتن که ازشون بهره ببرم که اندیشه میکنم خیلی هم استفاده ی خوبی تاکنون کردم. همه ی امکانات رو همیشه در اختیارم گذاشتن که خودم تصمیم بگیرم باهاشون چی کار کنم.
یه نکته در پایان بگم:
توی نوجوانی و جوانی ما دوست داریم خیلی چیزها رو بدونیم و گاه کار های بزرگ ها رو انجام بدیم ولی باید توجه داشته باشیم وقتی می دونی چیزی چیه دیگه نیازی نیست اون رو ازمایش کنیم! برای نمونه وقتی هم مدرسه ای من بهم سیگار تعارف میکنه یا میگه فلان ماریجوآنا خیلی خوبه بیا بزن میری فضا من چون می دونم چه بلایی سرم میاره و می دونه از چی درست شده و چه تاثییر خوب و بدی داره و چه حالی میده دیگه نیاز نیست ازمایشش کنم یا به اصطلاح از روش ازمون و خطا استفاده کنم