21-11-2011، 1:36
بهش میگم:برو دیگه دوست ندارم...اسمتو نمیخوام بیارم...برو دیگه نمیخوام به یادت...چشمامو روی هم بذارم!!!!!!!!!!! من توی شهر آرزوهام واسه تو یه قصر طلایی ساخته بودم...به چه شوقی به چه ذوقی قلب و دین و ایمونمو باخته بودم؟!!!!! بچه ها شوخی کردم یه وقت جدی نگیرید چون من عشق و این جور چیزا رو خیلی وقته که توی وجودم کشتم.با اینکه به تمام عشاق عزیز احترام میگذارم اما به نظرم چرت ترین چیزی که توی دنیا وجود داره عشقه.