آیا اصلا بحرینی وجود داشت که ,واگذار شود؟!

[Łost Đλtλ]

انگلیسی ها از هرج و مرج اواخر حکومت قاجار ناامید بودند .
دلیران تنگستان - شیخ محمد خیابانی - میرزا کوچک خان همه در حال مبارزه برای استقلال بودند و انگلستان هم مجبور بود با قوای نظامی مقابله کند .
اما دوران اشغال کذشته بود و نیاز به حکومتی قدرتمند و یکپارچه برای کنترل کشور و خروج نظامیان انگلیسی این هدف انگلیسی ها بود .

رضا شاه چه قدم هایی خروج ایران از زیر سلطه انگلستان برد ؟
فرهنگ استعمارگران رو ترویج کرد که اولین قدم استعمار کامل بود
حتی قصد داشت زبان فارسی رو لاتین کند ( اینطوری  salam )

روحانیون رو برضد خودش به راه انداخت

ابادانی یه کشور فقط ساخت یه خط راه اهن و یه جاده و یه کارخانه کبریت سازی نیست
رضا خان می توانست این کشور رو دوباره بسازه اون هم با 10 سال یا کمتر .
مگه هیتلر چکار کرد ؟
کشور داغون المان رو ان همه مشکلات و بحران های اقتصادی رو حداکثر ظرف 7 سال به قرت اول جهان تبدیل کرد .

البته وقتی پادشاه مملکت بی سواد باشه نمیشه کاری کرد .

چرا باید نا امید باشند ؟!بیشتر که به نفعشون بوده نه  ؟! دیگه من حوصله ی تکرار جملات پست قبلیو ندارم شما یه با ر دیگه پست قبلیو بخون متوجه میشی که هرج و مرج ایران در دوره قاجار بیشتر به نفعشون بوده !
چه قدم هایی خروج ایرا ن از زیر استعمار برد؟!رضاشاه در دوران وزارت جنگ تمام مستشاران انگلیسی را از ایران اخراج کرد.   اسمیت مشاور امور مالی انگلیسی در دولت ایران آخرین مستشاری بود که  ی با دریافت حکم اخراج، رهسپار زادگاه خویش گردید! 
 

[rtl] یکی از مهمترین اقدامات رضاشاه در راستای قطع   استعمار بریتانیا از منافع ملت ایران، برکناری شیخ خزعل بود. شیخ خزعل با استفاده از کمک های مالی و نظامی انگلیس و بسیج نیروهای محلی و جلب حمایت خان های لر و بختیاری، آشکارا حکومتی خودخوانده در خوزستان به راه انداخته بود که به هیچ وجه تبعیتی از دولت مرکزی نداشت. سردار سپه با مشاهده تهدیدات و تحرکات روزافزون شیخ خزعل که به اشاره انگلیسی ها صورت می‌گرفت، خود را آماده کارزاري جدی با مهمترین مهره استعمار بریتانیا در ایران کرد.  يكي ديگر از اقدامات دولت رضاشاه در راستاي از ميان برداشتن پايگاه هاي استعمار انگليس در ايران تأسيس بانك ملي بود. رضاشاه با اين كار چاپ اسكناس را از انحصار بانك شاهنشاهي انگليس در آورد و به بانك ملي ايران سپرد.[/rtl]

[rtl]  راه آهن سراسري ايران، موضوع ديگري بود كه تقابل رضاشاه را با استعمارگران انگليسي در پي داشت. رضاشاه و دولتمردانش، نقشه راه آهن را بر اساس منافع و مصالح ملی و نه خواست انگلیسی‌ها تعیین کردند. انگلیسی‌ها که به دلیل سلطه بر سرزمین‌های عراق و هندوستان بسیار مشتاق بودند خط آهنی از مسیر غرب به شرق ایران کشیده شود، از این اقدام دولت رضاشاه (احداث راه آهن از مسیر جنوب به شمال) سخت عصبانی شدند. دولت رضاشاه با رد گفت و گو درباره امتيازي كه يك سنديكاي انگليسي   براي كشيدن راه آهن به دست آورده بوده ، راه هرگونه دخالت انگليسي‌ها در احداث راه آهن سراسري ايران را بست. [/rtl]

[rtl] ادعاي انگليسي ها درباره امتياز كشتيراني در درياچه اروميه[/rtl]

[rtl]  جانشين نمودن يك مدير ايراني به جاي يك مدير انگليسي در سازمان پست[/rtl]

[rtl]  لغو قانون كاپيتولاسيون[/rtl]

[rtl]  ضبط خطوط تلگراف انگليسي ها در خاك ايران و و مذاكره با شوروي براي انعقاد يك قرارداد جديد[/rtl]

[rtl]  مذاكره با فرانسوي ها براي ساختن ايستگاه هاي بي سيم[/rtl]

[rtl]  الغاي تعرفه هاي گمركي سابق كه انگليسي ها براي همه مرزهاي ايران وضع كرده بودند[/rtl]

[rtl]  برنامه ريزي براي اخذ ماليات از شهروندان خارجي (و از جمله انگليسي ها) كه در ايران كار مي كردند[/rtl]

[rtl]تمام اين موارد نشان مي دهد رضاشاه نه تنها دست نشانده انگليسي ها نبود و هيچ وابستگي به دولت بريتانيا نداشت، بلكه تمام اقدامات او در راستاي حفظ منافع ملي و استقلال ايران و ريشه كن ساختن منافع استعماري انگليسي ها در ايران بود.
 برای ادعای لاتین کردن زبان فارسی که اولین باره از شما میشنوم اینو خوشحال میشم مرجعتون رو بگید تا استفاده کنیم !


یا عجبا!!!!!! دیگه چه انتظار دیگه ای از رضا شاهمیشه داشت ایرانی که سال ها توسط قاجار ها به تاراج برده میشد نمیشه که 16 ساله گلستان بشه ![/rtl]

---

من که مصدق رو قبول دارم

کیه که قبولش نداشته باشه