[rtl]دید مجنون دختری مست و ملنگ
در خیابان با جوانانی مشنگ
[/rtl]
در خیابان با جوانانی مشنگ
[/rtl]
[rtl]خوب دقت کرد در سیمای او
دید آن دختر بُود لیلای او
[/rtl]
دید آن دختر بُود لیلای او
[/rtl]
[rtl]با دلی پردرد گفتا این چنین
حرف ها دارم بیا (پیشم بشین)
[/rtl]
حرف ها دارم بیا (پیشم بشین)
[/rtl]
[rtl]من شنیدم تازگی چت می کنی
با جوانی اهل تربت می کنی
[/rtl]
با جوانی اهل تربت می کنی
[/rtl]
[rtl]نامه های عاشقانه می دهی
با ایمیل از ( توی) خانه می دهی
[/rtl]
با ایمیل از ( توی) خانه می دهی
[/rtl]
[rtl]عصرها اطراف میدان ونک
می پلاسی با جوانان ونک
[/rtl]
می پلاسی با جوانان ونک
[/rtl]
[rtl]موی صاف خود مجعد می کنی
با رپی ها رفت و آمد می کنی
[/rtl]
با رپی ها رفت و آمد می کنی
[/rtl]
[rtl]بینی خود را نمودی چون مویز
جای لطفاً نیز می گویی (پلیز)
[/rtl]
جای لطفاً نیز می گویی (پلیز)
[/rtl]
[rtl]خرمن مو را چرا آتش زدی؟
زیر ابرو را چرا آتش زدی؟
[/rtl]
زیر ابرو را چرا آتش زدی؟
[/rtl]
[rtl]چشم قیس عامری روشن شده
دختری چون تو مثال زن شده
[/rtl]
دختری چون تو مثال زن شده
[/rtl]
[rtl]دامن چین چین گلدارت چه شد؟
صورت همچون گل ِ نارت چه شد؟
[/rtl]
صورت همچون گل ِ نارت چه شد؟
[/rtl]
[rtl]ابروی همچون هلالت هم پرید؟
آن دل صاف و زلالت هم پرید؟
[/rtl]
آن دل صاف و زلالت هم پرید؟
[/rtl]
[rtl]قلب تو چون آینه شفاف بود
کی در آن یک ذرّه ( شین و کاف) بود
[/rtl]
کی در آن یک ذرّه ( شین و کاف) بود
[/rtl]
[rtl]دیگر آن لیلای سابق نیستی
مثل سابق صاف و عاشق نیستی
[/rtl]
مثل سابق صاف و عاشق نیستی
[/rtl]
[rtl]قبلنا عشق تو صاف و ساده بود
مهر مجنون در دلت افتاده بود
[/rtl]
مهر مجنون در دلت افتاده بود
[/rtl]
[rtl]تو مرا بهر خودم می خواستی
طعنه ها کی می زدی از کاستی؟
[/rtl]
طعنه ها کی می زدی از کاستی؟
[/rtl]
[rtl]زهرماری هم که گویا خورده ای
آبروی هرچه دختر برده ای
[/rtl]
آبروی هرچه دختر برده ای
[/rtl]
[rtl]رو به مجنون کرد لیلا گفت : هان
سورۀ یاسین درِ ِگوشم نخوان
[/rtl]
سورۀ یاسین درِ ِگوشم نخوان
[/rtl]
[rtl]تو چه داری تا شوم من چاکرت؟
مثل قبلن ها شوم اسپانسرت ؟
[/rtl]
مثل قبلن ها شوم اسپانسرت ؟
[/rtl]
[rtl]خانه داری ؟ نه ، اتول ؟ نه ، پس بمیر
یا برو دیوانه ای دیگر بگیر
[/rtl]
یا برو دیوانه ای دیگر بگیر
[/rtl]
[rtl]ریش و پشم تو رسیده روی ناف
هستی از عقل و درایت هم معاف
[/rtl]
هستی از عقل و درایت هم معاف
[/rtl]
[rtl]آن طرف اما جوان و خوشگل است
بچه پولدار است گرچه که ول است
[/rtl]
بچه پولدار است گرچه که ول است
[/rtl]
[rtl]او سمندی زیر پا دارد ولی
تو به زحمت صاحب اسب شـَلی
[/rtl]
تو به زحمت صاحب اسب شـَلی
[/rtl]
[rtl]خانه ات دشت و بیابان خداست
خانۀ او لااقل آن بالاهاست
[/rtl]
خانۀ او لااقل آن بالاهاست
[/rtl]
[rtl]با چنین اوضاع و احوالت یقین
خوشه ات یک می شود ، حالا ببین
[/rtl]
خوشه ات یک می شود ، حالا ببین
[/rtl]
[rtl]او ولی با این همه پول و پله
خوشۀ سه می شود سویش یله
[/rtl]
خوشۀ سه می شود سویش یله
[/rtl]
[rtl]گرچه راحت هست از درک و شعور
پول می ریزد به پای من چه جور
[/rtl]
پول می ریزد به پای من چه جور
[/rtl]
[rtl]عشق بی مایه فطیر است ای بشر
گرچه باشی همچو یک قرص قمر
[/rtl]
گرچه باشی همچو یک قرص قمر
[/rtl]
[rtl]عاشق بی پول می خواهم چکار
هی نگو عشقم ، عزیزم ، زهر مار
[/rtl]
هی نگو عشقم ، عزیزم ، زهر مار
[/rtl]
[rtl]راست می گویند، تو دیوانه ای
با اصول عاشقی بیگانه ای
[/rtl]
با اصول عاشقی بیگانه ای
[/rtl]
[rtl]این همه اشعار می گویی که چه؟
دربیابان راه می پویی که چه؟
[/rtl]
دربیابان راه می پویی که چه؟
[/rtl]
[rtl]بازگرد امروز سوی کوه و دشت
دورۀ عشاق تاریخی گذشت
[/rtl]
دورۀ عشاق تاریخی گذشت
[/rtl]
[rtl]تازه شیرین هم سر ِ عقل آمده
قید فرهاد جـُلمبر! را زده
[/rtl]
قید فرهاد جـُلمبر! را زده
[/rtl]
[rtl]یا همین عذار شده شکل گوگوش
کرده از سرتا نوک پایش روتوش
[/rtl]
کرده از سرتا نوک پایش روتوش
[/rtl]
[rtl]با جوانان رپی دم خور شده
نان وامق کاملاً آجر شده
[/rtl]
نان وامق کاملاً آجر شده
[/rtl]
[rtl]ویس هم داده به رامین این پیام
بین ما هرچه که بوده شد تمام
[/rtl]
بین ما هرچه که بوده شد تمام
[/rtl]
[rtl]پس ببین مجنون شده دنیا عوض
راه تهرن را نکن هرروزه گز
[/rtl]
راه تهرن را نکن هرروزه گز
[/rtl]
[rtl]اکس پارتی کرده ما را هوشیار
گرچه بعدش می شود آدم خمار
[/rtl]
گرچه بعدش می شود آدم خمار
[/rtl]
[rtl]بیخیال من برو کشکت بساب
چون مرا هرگز نمی بینی به خواب
[/rtl]
چون مرا هرگز نمی بینی به خواب
[/rtl]
[rtl]گفت با «جاوید» مجنون این چنین:
حال و روز لیلی ما را ببین
[/rtl]
حال و روز لیلی ما را ببین
[/rtl]
[rtl]بشکند این « دست شور بی نمک»
کرده ما را دختر قرتی اَنک
[/rtl]
کرده ما را دختر قرتی اَنک
[/rtl]
[rtl]حال که قرتی شده لیلای من
نیست دیگر عاشق و شیدای من
[/rtl]
نیست دیگر عاشق و شیدای من
[/rtl]
[rtl]می روم من هم پی ( کیسی ) دگر
تا رود از کله ام عشقش به در
[/rtl]
تا رود از کله ام عشقش به در
[/rtl]
[rtl]فکر کرده تحفه اش آورده است
یا که قیس عامری یک برده است
[/rtl]
یا که قیس عامری یک برده است
[/rtl]
[rtl]آی آقای نظامی شد تمام
قصۀ لیلی و مجنون ، والسلام
[/rtl]
قصۀ لیلی و مجنون ، والسلام
[/rtl]
[rtl]خط بزن شعری که در کردی زما
چون شده لیلای شعرت بی وفا
[/rtl]
چون شده لیلای شعرت بی وفا

[/rtl]