05-08-2013، 23:24
سلام بچه ها خواهشا دارین میرین بیرون نظر بدید تا بفهمم چه جوری بود اینم متنی مانند دیالوگ های سریال مجید دلبندم
پدر:چی شده پسرم؟
پسر :هیچ چی باباجون افتادم تو پاله.
/:پسرم پاله نه چاله.
/:چاله که اسم یک نوع گله.
/:اون لاله است.
/:لاله که بعد از بارون دور ابر ها میاد .
/:اون هاله است.
/:هاله رو که تو بنایی استفاده میکنن .
/:اون ماله است .
/:ماله که به کسی میگن که از درد میکنه.
/:اون ناله است.
/:ناله که به اون خانومه گفتم که بغل مامان نشسته بود .
/:اون خاله است.
/:خاله رو که هرروز صبحانه میخوریم.
/:اون خامه است.
/:خامه رو که تو پاکت میزاریم میندازیم تو صندوق پست.
/:اون نامه است.
/:نامه که دونده ها از روش میپرن.
/:اون مانع است.
/:مانع رو که هر روز معلم ما میگه جامد مانع گاز.
/:اون مایع است.
/:مایع که هر میز چهار تا داره.
/:ای وای سرم درد گرفت اون پایه است پایه پایه.
/:پایه که وقتی افتاب میفته رو یه چیزی درست میشه.
/:اون سایه است.
/:سایه که به اون پسره میگفتید.
/:اون ساده است.
/:ساده که...
/:پسر پاشو پاشو بریم دکتر مواظب باش دوباره نیفتی تو پاله
به خاطر وقتی که گذاشتم سپاسو بده
پدر:چی شده پسرم؟
پسر :هیچ چی باباجون افتادم تو پاله.
/:پسرم پاله نه چاله.
/:چاله که اسم یک نوع گله.
/:اون لاله است.
/:لاله که بعد از بارون دور ابر ها میاد .
/:اون هاله است.
/:هاله رو که تو بنایی استفاده میکنن .
/:اون ماله است .
/:ماله که به کسی میگن که از درد میکنه.
/:اون ناله است.
/:ناله که به اون خانومه گفتم که بغل مامان نشسته بود .
/:اون خاله است.
/:خاله رو که هرروز صبحانه میخوریم.
/:اون خامه است.
/:خامه رو که تو پاکت میزاریم میندازیم تو صندوق پست.
/:اون نامه است.
/:نامه که دونده ها از روش میپرن.
/:اون مانع است.
/:مانع رو که هر روز معلم ما میگه جامد مانع گاز.
/:اون مایع است.
/:مایع که هر میز چهار تا داره.
/:ای وای سرم درد گرفت اون پایه است پایه پایه.
/:پایه که وقتی افتاب میفته رو یه چیزی درست میشه.
/:اون سایه است.
/:سایه که به اون پسره میگفتید.
/:اون ساده است.
/:ساده که...
/:پسر پاشو پاشو بریم دکتر مواظب باش دوباره نیفتی تو پاله
به خاطر وقتی که گذاشتم سپاسو بده