28-07-2013، 7:11
(آخرین ویرایش در این ارسال: 28-07-2013، 7:13، توسط aliasghar207.)
چی میگی بابا من کجام به سلطه جو میخوره؟من اصلا از حاکم بودن وزور گفتن بدم میاد اتفاقا برعکسه من رفتار مادرانه وپدرانه دارم یعنی به سه قسمت تبدیل شدم 1-بابا2مامان3داداش
من هرکاری میکنم دیگران از من خوش شون بیاد واز دستم ناراحت نشن تو زندگی داخل خانوادمم کل کارای خونه (حتی گاهی اوقات درست کردن شام یا نهار)هم بامنه اتفاقا من خودم از آدمای حاکم و
سلطه جو بدم میاد واصلا دوست ندارم اینطوری باشم چون این آدم ها دشمنای زیادی هم دارن من اتفاقا به فکراطرافیامم هستم من با این مخالفم که میگی:
پسر – دختر
در صورتیکه در میان خانواده دو فرزندی ، فرزند اول پسر و دومی دختر باشد . پسر حالت تحکم و رهبری دارد. دنبال اعمال سلطه و حاکمیت است . اما دختر حالت مادرانه می یابد. از سویی تصور می کند که هم طراز برادر بزرگش است . احساس کوچک بودن ندارد . اما از آنجا که مادر هم از او توقعاتی دارد ، لذا احساس مادر بودن دارد.
واسه همین بهت سپاس نمی دم اما به خاطر خستگی که به دستات دادی ونوشتی بهت سپاس می دم
من هرکاری میکنم دیگران از من خوش شون بیاد واز دستم ناراحت نشن تو زندگی داخل خانوادمم کل کارای خونه (حتی گاهی اوقات درست کردن شام یا نهار)هم بامنه اتفاقا من خودم از آدمای حاکم و
سلطه جو بدم میاد واصلا دوست ندارم اینطوری باشم چون این آدم ها دشمنای زیادی هم دارن من اتفاقا به فکراطرافیامم هستم من با این مخالفم که میگی:
پسر – دختر
در صورتیکه در میان خانواده دو فرزندی ، فرزند اول پسر و دومی دختر باشد . پسر حالت تحکم و رهبری دارد. دنبال اعمال سلطه و حاکمیت است . اما دختر حالت مادرانه می یابد. از سویی تصور می کند که هم طراز برادر بزرگش است . احساس کوچک بودن ندارد . اما از آنجا که مادر هم از او توقعاتی دارد ، لذا احساس مادر بودن دارد.
واسه همین بهت سپاس نمی دم اما به خاطر خستگی که به دستات دادی ونوشتی بهت سپاس می دم