05-04-2012، 16:09
روایتی از حضرت علی (ع)
روزی دوزن به شکایت پیش خلیفه عمر آمدند ویکی از آن دو زن بچه ای در بغل داشت ومدعی بود بچه برای اوست ودیگری نیز همین ادعا را
داشت.عمر هر چه اندیشید نتیجه ای نیافت ودستور داد علی (ع) که آگاه به همه مسائل وکاردان بود این مشکل را حل کند.علی (ع) که موضوع
را جویا شد وسپس شمشیر خود را از نیام برکشید وگفت : حال بچه را به دو نیم تقسیم می کنیم تا به عادلانه باشد. اما در همین هین یکی از آن دو زن
زد زیر گریه وخواهش کرد که این کار را نکند.همگی فهمیدند که او مادر واقعی است وبچه به مادر واقعی باز گردانده شد واز قضاوت وتدبیر علی (ع) شگفت زده شدند.
این ها جملاتی از عمر در مورد علی (ع) است.
علی قاضیترین ماست (نیروی داوری علی از همهٔ ما بیشتر است).
زنان روزگار عاجزند همانند على بن ابى طالب را بیاورند، اگر او نبود، عمر هلاک مى گشت.
به علی بن ابیطالب سه چیز داده شده، که اگر من یکی از آنها را داشتم، برایم از شتران سرخ مو (بهترین ثروت عرب) بهتر بود: همسرش فاطمه دختر پیامبر، مسکن او مسجد با رسول خدا بود و پرچمدار روز خیبر.
به خدا پناه مى برم از هر معضلى که على در او نباشد و اگر على نبود عمر هلاک مى شد.
مباد آن روزى که مشکلى برایم پیش آید، و على در دسترس نباشد.
خدایا مشکلی بر من وارد مساز مگر علی در کنارم باشد.
روزی دوزن به شکایت پیش خلیفه عمر آمدند ویکی از آن دو زن بچه ای در بغل داشت ومدعی بود بچه برای اوست ودیگری نیز همین ادعا را
داشت.عمر هر چه اندیشید نتیجه ای نیافت ودستور داد علی (ع) که آگاه به همه مسائل وکاردان بود این مشکل را حل کند.علی (ع) که موضوع
را جویا شد وسپس شمشیر خود را از نیام برکشید وگفت : حال بچه را به دو نیم تقسیم می کنیم تا به عادلانه باشد. اما در همین هین یکی از آن دو زن
زد زیر گریه وخواهش کرد که این کار را نکند.همگی فهمیدند که او مادر واقعی است وبچه به مادر واقعی باز گردانده شد واز قضاوت وتدبیر علی (ع) شگفت زده شدند.
این ها جملاتی از عمر در مورد علی (ع) است.
علی قاضیترین ماست (نیروی داوری علی از همهٔ ما بیشتر است).
زنان روزگار عاجزند همانند على بن ابى طالب را بیاورند، اگر او نبود، عمر هلاک مى گشت.
به علی بن ابیطالب سه چیز داده شده، که اگر من یکی از آنها را داشتم، برایم از شتران سرخ مو (بهترین ثروت عرب) بهتر بود: همسرش فاطمه دختر پیامبر، مسکن او مسجد با رسول خدا بود و پرچمدار روز خیبر.
به خدا پناه مى برم از هر معضلى که على در او نباشد و اگر على نبود عمر هلاک مى شد.
مباد آن روزى که مشکلى برایم پیش آید، و على در دسترس نباشد.
خدایا مشکلی بر من وارد مساز مگر علی در کنارم باشد.