روباهى داشت با موبايلى شماره میگرفت زاغه از بالاى درخت گفت:
پايين آنتن نمىده بده برات شماره بگيرم!!
روباه تا موبايل رو داد به زاغ
راغ گفت: اين عوض اون قالب پنيری که کلاس سوم ابتدايى ازم زدی .....پدرسگ
))
یارو میره خواستگاری، دختره سبیل داشته، بهش میگه: چرا سبیل داری؟ دختره میزنه زیر گریه، طرف میخواد دلداری بده میگه: مرد که گریه نمیکنه!!!
پايين آنتن نمىده بده برات شماره بگيرم!!
روباه تا موبايل رو داد به زاغ
راغ گفت: اين عوض اون قالب پنيری که کلاس سوم ابتدايى ازم زدی .....پدرسگ
))
یارو میره خواستگاری، دختره سبیل داشته، بهش میگه: چرا سبیل داری؟ دختره میزنه زیر گریه، طرف میخواد دلداری بده میگه: مرد که گریه نمیکنه!!!