12-05-2013، 1:13
ز کويت رفتم و الماس طاقت بر شکستم // برو با يار خود بنشين که من بارِ سفر بستم
که بعد رفتنم جانا هزار افسوس خواهي خورد/// فلاني يار خوبي بود و من ،قدرش ندانستم
که بعد رفتنم جانا هزار افسوس خواهي خورد/// فلاني يار خوبي بود و من ،قدرش ندانستم