27-04-2013، 19:48
اینروزها که هنوز نیستـنت را به هوای دوباره داشتنت ثانیه شماری میکنم ..
ساکتم .. حرف نمیزنم.
نه که چیزی برای گفتن نباشد . . . نه!
به این سکوت پیله کرده ام . . . نه که ندانم چه بگویم . . . نـــه!!
اینروزها من از همیشه پر تر از حرفــم! از همیشه بیشتر گفتنی ها دارم . . .
ولی من ماندم و یک عـــــــالمه ناگفته هایِ ناشنیده ..
حرفهایم را جمع میکنم میگذارمشان گوشه ای روشن، میان دلــــــم!
میگذارمشان یک گوشه ی دلم و آنها را هر روز گردگیری میکنم و یادشان می اُفتم و خلاصه آنقدر نگهداریشان میکنم . . .
تا روزے که تو بیایــے !.!.!
روزی که تو باشی و بخواهی برایت حرف بزنم!
تا وقتی برمیگردی اتاقم پر از دوست داشتنی های تو باشد!
ساکتم .. حرف نمیزنم.
نه که چیزی برای گفتن نباشد . . . نه!
به این سکوت پیله کرده ام . . . نه که ندانم چه بگویم . . . نـــه!!
اینروزها من از همیشه پر تر از حرفــم! از همیشه بیشتر گفتنی ها دارم . . .
ولی من ماندم و یک عـــــــالمه ناگفته هایِ ناشنیده ..
حرفهایم را جمع میکنم میگذارمشان گوشه ای روشن، میان دلــــــم!
میگذارمشان یک گوشه ی دلم و آنها را هر روز گردگیری میکنم و یادشان می اُفتم و خلاصه آنقدر نگهداریشان میکنم . . .
تا روزے که تو بیایــے !.!.!
روزی که تو باشی و بخواهی برایت حرف بزنم!
تا وقتی برمیگردی اتاقم پر از دوست داشتنی های تو باشد!