22-04-2013، 16:55
دورا دور عاشقت شدم, دورا دور نگرانت بودم, دورا دور عشق
ورزيدم
و خود نميدانستي که نگاههاي گاه و بي گاه و بي تفاوتت سوژه
اي براي تفسير بود
که شب تا به صبحم را رويايي مي کرد
...
و حال عاشق شدن و عشق ورزيدنت به ديگري را دور ا دور ميبينم
و از همين دور ميميرم
ورزيدم
و خود نميدانستي که نگاههاي گاه و بي گاه و بي تفاوتت سوژه
اي براي تفسير بود
که شب تا به صبحم را رويايي مي کرد
...
و حال عاشق شدن و عشق ورزيدنت به ديگري را دور ا دور ميبينم
و از همين دور ميميرم