16-04-2013، 13:16
دست هایم برایت شعر می نویسند....
اماتوهرگز نخواهی خواند......
آتش عشق درچشمانم غوطه میزنند...
اماتوهرگز نخواهی دید.........
نه.توهرگز مرانخواهی فهمید...........
ومن با این همه اندوه....
ازکنارت خواهم گذشت......
وبازتو درک نخواهی کرد.....
زمانی مرا میفهمی که خیلی دیر است......
زیرا که من دیگر نیستم.....
اماتوهرگز نخواهی خواند......
آتش عشق درچشمانم غوطه میزنند...
اماتوهرگز نخواهی دید.........
نه.توهرگز مرانخواهی فهمید...........
ومن با این همه اندوه....
ازکنارت خواهم گذشت......
وبازتو درک نخواهی کرد.....
زمانی مرا میفهمی که خیلی دیر است......
زیرا که من دیگر نیستم.....