13-04-2013، 12:51
[/font][/align]نگاه کن...
من که گريه نمي کنم ،
هق هق بي صدايم را مي گويي ؟
چيزي نيست...
نگران نباش...
شايد چيزي در درونم...
براي هميشه شکسته باشد ...
نگاهم کن...
هر چند که به پهناي صورتم...
اشک مي ريزم...
ولي لبهايم مي خندند...
ببين که شادم !
من که گريه نمي کنم!
همين که هستي...
همين که لابلاي کلماتم...
نفس ميکشي...
راه ميروي...
همين که سايه ات هست...
کافيست براي يک عمر آرامش ؛
باش !
حتي همين قدر دور....![/size][/color]
من که گريه نمي کنم ،
هق هق بي صدايم را مي گويي ؟
چيزي نيست...
نگران نباش...
شايد چيزي در درونم...
براي هميشه شکسته باشد ...
نگاهم کن...
هر چند که به پهناي صورتم...
اشک مي ريزم...
ولي لبهايم مي خندند...
ببين که شادم !
من که گريه نمي کنم!
همين که هستي...
همين که لابلاي کلماتم...
نفس ميکشي...
راه ميروي...
همين که سايه ات هست...
کافيست براي يک عمر آرامش ؛
باش !
حتي همين قدر دور....![/size][/color]