14-03-2012، 21:09
لیلی مریض بود
دوای درد او شیر تازه بود
مجنون براي ليلي شير تازه اي آماده كرد اما شیر را در ظرفی بسیار زیبا برای معشوقه ی خود تزئين كرد و برايش برد
لیلی با دیدن مجنون ظرف رو از دست مجنون گرفت و با عصبانیت به زمین زد و ظرف شکست
مجنون بسيار خوشحال شد و رقصان براي تهيه ظرف ديگري بازگشت
در راه ریش سفید محل از مجنون پرسید چرا زندگی خود را صرف کسی می کنی که هیچ علاقه ای به تو نداره و از تو متنفره؟
مجنون جواب داد :
اگر بر من نبودش هیچ میلی
چرا ظرف مرا بشکست لیلی ؟
دوای درد او شیر تازه بود
مجنون براي ليلي شير تازه اي آماده كرد اما شیر را در ظرفی بسیار زیبا برای معشوقه ی خود تزئين كرد و برايش برد
لیلی با دیدن مجنون ظرف رو از دست مجنون گرفت و با عصبانیت به زمین زد و ظرف شکست
مجنون بسيار خوشحال شد و رقصان براي تهيه ظرف ديگري بازگشت
در راه ریش سفید محل از مجنون پرسید چرا زندگی خود را صرف کسی می کنی که هیچ علاقه ای به تو نداره و از تو متنفره؟
مجنون جواب داد :
اگر بر من نبودش هیچ میلی
چرا ظرف مرا بشکست لیلی ؟