12-03-2013، 16:51
ماه من غصه چرا؟!
اسمان را بنگر که هنوز بعد صدها شب و روز
مثل ان روز نخست
گرم وابی و پر از مهر به ما میخندد!
یا زمینی را که دلش از سردی شب های خزان
نه شکست و نه گرفت!
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امید کشید
و در اغاز بهار دشتی از یاس سپید
زیر پاهامان ریخت
تا بگوید که هنوز پر امنیت احساس خداست
ماه من غصه چرا؟؟؟
تو مرا داری و من
هر شب و روز
ارزویم همه خوشبختی توست!
ماه من! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن
کار انهایی نیست که خدا را دارند
ماه من! غم واندوه اگر هم روزی مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات از لب پنجره عشق زمین خورد وشکست
با نگاهت به خدا چتر شادی وا کن
وبگو با دل خود که خدا هست خدا هست!
او همانی است که در تارترین لحظه شب راه نورانی امید
نشانم میداد....
او همانی است که هر لحظه دلش میخواهد همه زندگی ام
غرق شادی باشد...
ماه من!
غصه اگر هست!بگو تا باشد!
معنی خوشبختی
بودن اندوه است...
این همه غصه وغم این همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه! میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین
ولی از یاد مبر
پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پراز یاد خدا
و در ان باز کسی میخواند
که خدا هست خدا هست
و چرا غصه؟؟؟چرا؟؟؟؟
اسمان را بنگر که هنوز بعد صدها شب و روز
مثل ان روز نخست
گرم وابی و پر از مهر به ما میخندد!
یا زمینی را که دلش از سردی شب های خزان
نه شکست و نه گرفت!
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امید کشید
و در اغاز بهار دشتی از یاس سپید
زیر پاهامان ریخت
تا بگوید که هنوز پر امنیت احساس خداست
ماه من غصه چرا؟؟؟
تو مرا داری و من
هر شب و روز
ارزویم همه خوشبختی توست!
ماه من! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن
کار انهایی نیست که خدا را دارند
ماه من! غم واندوه اگر هم روزی مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات از لب پنجره عشق زمین خورد وشکست
با نگاهت به خدا چتر شادی وا کن
وبگو با دل خود که خدا هست خدا هست!
او همانی است که در تارترین لحظه شب راه نورانی امید
نشانم میداد....
او همانی است که هر لحظه دلش میخواهد همه زندگی ام
غرق شادی باشد...
ماه من!
غصه اگر هست!بگو تا باشد!
معنی خوشبختی
بودن اندوه است...
این همه غصه وغم این همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه! میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین
ولی از یاد مبر
پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پراز یاد خدا
و در ان باز کسی میخواند
که خدا هست خدا هست
و چرا غصه؟؟؟چرا؟؟؟؟