امینم توی یه موضوع دیگه بود ولی به هر حال با تشکر
مایکل جکسون
برگرفته از ویکی پدیا
مایکل جوزف جکسون[۱] (به انگلیسی: Michael Joseph Jackson) (زاده: ۲۹ اوت ۱۹۵۸ – درگذشت: ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹)؛ موسیقیدان، بازرگان، خواننده، ترانهسرا، رقصنده، طراح رقص، بازيگر، شاعر، نویسنده و فعال حقوق بشر اهل آمریکا بود. سبک منحصر به فرد او در موسیقی، رقص، آواز و مد، هنرمندان بیشماری همانند مدونا و بریتنی اسپیرز را در ۳۰ سال اخیر تحت تأثیر قرار دادهاست و همچنان نیز در حال خط دادن به هنرمندان نوظهور همانند لیدی گاگا و جاستین بیبر است. با این وجود ابعاد دیگر زندگی شخصی او، همچون ظاهر در حال تغییر، رفتار و شایعات پیرامونش سبب ایجاد جنجالهای غرض ورزانهای از سمت رسانهها شد که به چهرهٔ مردمی او صدمه زد. مایکل جکسون، الویس پریسلی و بیتلز، تنها هنرمندانی هستند که از آثار آنها بیش از ۷۵۰ میلیون نسخه در جهان به فروش رسیده است.
مایکل هفتمین فرزند از ۱۰ فرزند خانوادهٔ جکسون بود. او فعالیت حرفهای خود را از سن ۵ سالگی و با عضویت در گروه جکسون فایو آغاز نمود و به سرعت به رهبر و خوانندهٔ اصلی این گروه تبدیل شد. جکسون فایو به سرعت محبوب شد و به دومین گروه مرد پرفروش موسیقی جهان تبدیل شد. در همین دوران، آنها حرکات تکنیکی پیچیدهٔ رقص، همانند روبات را به شهرت و محبوبیت رساندند. با شروع دههٔ ۱۹۷۰ در حالی که او هنوز عضوی از جکسون فایو بود، فعالیت انفرادی خود را به عنوان یک تکخوان آغاز کرد. او -پس از ۲۰ سال همکاری- در سال ۱۹۸۴ از جکسون فایو، برای همیشه جدا شد.
در سال ۱۹۷۹ آلبوم غیر معمول را منتشر کرد که به پرفروشترین آلبوم سال جهان بدل گشت و مایکل را به شهرتی جهانی رساند. ۳ سال بعد، آلبوم تریلر را منتشر کرد که در مدت ۱ سال به پرفروشترین آلبوم موسیقی تاریخ جهان تبدیل شد و تا به امروز نیز این رکورد را از دست ندادهاست. با انتشار تریلر، مایکل در سن ۲۴ سالگی به محبوبترین هنرمند جهان تبدیل شد. او با انتشار این آلبوم صنعت موسیقی را دگرگون کرد و به اولین هنرمند آمریکایی-آفریقاییتبار تبدیل شد که موج قدرتمند و ساختارشکن عمیقی را بنیانگذاری کرد. آغاز این موج از شبکهٔ تازه تأسیس امتیوی بود. محبوبیت موزیک ویدئوهای آلبوم تریلر با نامهای بیلی جین، بزن به چاک و تریلر مایکل جکسون کلیپهای موسیقی را از مجموعهای از تصاویر با خوانندگان و سازهایشان، به روایتی داستانی و هنری، آن گونه که خود جکسون آن را فیلم کوتاه نامگذاری کرد، باعث تحول ساختار موزیک ویدئو به یک ساختار هنری و ابزار تبلیغاتی به صورتی که امروز میبینیم شد و شبکهٔ امتیوی را به شهرت رساند. او همزمان با این موفقیتها، تبعیضنژادی را نیز فرو پاشید و به هنرمندان سیاهپوست اعتبار داد. شهرت و محبوبیت مایکل ۲۶ ساله باعث شد تا رئیس جمهور آمریکا او را به کاخ سفید دعوت کند و اعلام کند مایکل با موفقیتاش، رویای آمریکایی را به حقیقت بدل کرد. او در اوایل دههٔ ۸۰ به دو بیماری با نامهای برص (ویتیلیگو، پیسی) و لوپوس منتشر مبتلأ شد که اولی باعث بیرنگ شدن رنگدانههای پوستش و دومی باعث تغییراتی در صورت او شد.
در سال ۱۹۸۷ و بعد از ۵ سال، هفتمین آلبوم استودیوییاش با نام بـد را منتشر کرد که به دومین آلبوم پرفروش تاریخ موسیقی جهان در آن زمان تبدیل شد. در سال ۱۹۹۰ رئیس جمهور وقت آمریکا، جرج هربرت واکر بوش مایکل را برترین نماد موسیقی دههٔ ۸۰ معروفی کرد.
در سال ۱۹۹۰ مجلهٔ ونیتی فیر اعلام کرد که مایک محبوبترین هنرمند جهان در طول تاریخ میباشد. یک سال بعد، او آلبوم خطرناک را منتشر کرد که آن نیز یکی از پرفروشترین آلبومهای موسیقی جهان تبدیل شد. در همین دوران اتهام کودکآزاری از طرف یک کودک ۱۳ ساله و پدرش به او وارد شد، اما هیچ مدرکی علیه او وجود نداشت. این شکایت و دادگاه به کار مایکل لطمه میزد، به همین دلیل تیم مشاوران و وکلای او علی رغم این که خودش مصمم بود تا واقعیتها در دادگاه مشخص شود، تصمیم گرفتند که به پیشنهاد توافق مالی خارج از دادگاه جواب مثبت دهند. پس از درگذشت جکسون پسری که این اتهام را به او وارد کرده بود، گفت که تمام این کارها را به دستور پدرش و به خاطر پول انجام دادهاست. مایکل بحبوحهٔ این اتهامات به مواد آرام بخش و خوابآور اعتیاد پیدا کرد و وزن زیادی از دست داد. در مدتی که این اتهامات به مایکل وارد شده بود، رابطهای عاشقانه با لیزا ماری پریسلی، دختر الویس پرسلی پیدا کرد که منجر به ازدواج آنها در سال ۱۹۹۴ گردید. آنها بعد از ۱۹ ماه از هم جدا شدند اما تا سالها همچنان رابطهٔ نزدیک خود را حفظ کردند.
سپس در سال ۱۹۹۵ آلبوم جنجال برانگیز هیستوری را منتشر کرد که در آن به انتقاد از عملکرد سرمایهداران، دولتمردان و همچنین صاحبان رسانه پرداخت. در سال ۱۹۹۶ با پرستار پوستش، به نام دِبی رو ازدواج کرد و ۲ سال بعد از او نیز جدا شد. مایکل از دبی رو صاحب یک فرزند پسر و یک دختر شد.
در سال ۲۰۰۰ نام مایکل به عنوان نیکوکارترین ستارهٔ مشهور در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت شد.[۲][۳][۴] او تا آن زمان، توسط تکآهنگها، تورها و بنیادهای خیریهٔ خود، و همچنین پشتیبانی از ۳۹ جنبش خیرخواهانه، رقمی بالغ بر ۵۰ میلیارد دلار برای اهداف خیریه جمعآوری کرده بود.[۵] در سال ۲۰۰۱ آخرین آلبوم استودیویی خود با نام شکستناپذیر را منتشر کرد که به دلیل اختلاف بسیار مایکل با شرکت سونی نتوانست همانند آثار قبلی او موفق شود، اما همچنان در مقایسه با دیگر هنرمندان یک موفقیت تجاری بزرگ بود و بیش از ۱۳ میلیون نسخه از آن تا به امروز به فروش رفتهاست.
در سال ۲۰۰۲ سومین فرزند مایکل که حاصل لقاح مصنوعی بود، به دنیا آمد. یک سال بعد او دوباره توسط پسری ۱۴ ساله به اتهام کودکآزادی متهم شد. این اتهام بر خلاف سال ۱۹۹۳ منجر به پرپایی دادگاهی در سال ۲۰۰۵ شد که به دادگاه قرن لقب گرفت. در پایان این دادگاه او از تمام اتهامات تبرئه گردید و بیگناه شناخته شد. مایکل پس از این تبرئه از این اتهامات مدتی را خارج از آمریکا زندگی کرد. در سال ۲۰۰۶ کتاب رکوردهای جهانی گینس، ۸ رکورد جدید را به نام مایکل ثبت کرد که رکورد موفقترین و پردرآمدترین هنرمند و سرگرمیساز در تمام دورانها از جمله آن بود. گینس همچنین اعلام کرد که آمار جهانی نشان میدهد که حداقل ۷۵۰ میلیون نسخه از آثار مایکل تا سال ۲۰۰۵ در جهان به فروش رفتهاست. در سال ۲۰۰۹ بعد از تقریبأ یک دهه دوری از صحنه، اعلام کرد که میخواهد ۵۰ کنسرت با نام دیس ایز ایت را در شهر لندن برگزار کند. او اعلام کرد که این کنسرتها آخرین اجراهای او خواهد بود. در پی این خبر، تمام ۱ میلیون بلیط در کمتر از ۲۴ ساعت به فروش رفتند. او تمرینات این ۵۰ کنسرت را به مدت ۳ ماه ادامه داد و زمانی که تنها ۱۸ روز به آغاز اولین کنسرت مانده بود، در ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ (۴ تیر ۱۳۸۸) درگذشت. علت مرگ او از طرف پزشکی قانونی لسآنجلس «قتل» معرفی شد. درگذشت ناگهانی او باعث غلیان و خروش ناگهانی احساسات جهانی و لبریز سوگ فراوانی در سراسر دنیا شد. خبر درگذشت او تا مدتها تیتر اصلی رسانههای تمام جهان بود. سایتهایی همانند گوگل و شبکههای مخابراتی پس از اعلام خبر مرگ مایکل به دلیل هجوم یکبارهٔ کاربران، برای چندین دقیقه از دسترس خارج و یا دچار اختلال شدند. خبرگزاریهای رسمی خبر از خودکشی حداقل ۱۲ نفر را در پی این واقعه دادند.[۶][۷] همچنین افراد سرشناش بسیاری همچون نلسون ماندلا،[۸] باراک اوباما،[۹] بیل کلینتون، مدونا و استیون اسپیلبرگ،[۱۰] درگذشت او را ویران کننده خواندند. مراسم جهانی یاد بود او که در حضور بیش از ۲ میلیون انسان برگزار شد، در سراسر دنیا تحت پوشش قرار گرفت و توسط یک میلیارد نفر از سراسر دنیا نظاره شد و به یکی از پربینندهترین برنامههای تلوزیونی تاریخ تبدیل شد. در سال ۲۰۱۰ اعلام شد که مایکل با سود ۲۷۵ میلیون دلار در ۱ سال پس از درگذشتش، پردرآمدترین انسان درگذشتهٔ جهان است. این در حالی بود که الویس پریسلی که در رتبهٔ بعد از مایکل بود، تنها ۶۰ میلیون دلار درآمد داشتهاست.[۱۱] او پرفروشترین هنرمند مردهٔ جهان را نیز میباشد. ۵ ماه پس از درگذشت مایکل، مستندی موزیکال و کنسرتی از آن چه که او تنها ۲ روز قبل از مرگش بر روی صحنهٔ تمرین انجام داده بود به پردهٔ سینماها رفت و به پرفروشترین مستند، فیلم موزیکال و همینطور کنسرتی جهان بدل گشت و تا به امروز نیز این رکورد را حفظ کردهاست. اولین جلسهٔ دادگاه قتل غیر عمد مایکل جکسون در روز سهشنبه، ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۱ (۵ مهر ۱۳۹۰) برگزار شد.[۱۲]
مایکل در طول دوان فعالیتاش بیش از ۴۰۰ جایزه از مراسمهای مختلف موسیقی و بشردوستانه دریافت کردهاست که این رقم بیشتر از هر هنرمند دیگری است و تا به امروز هیچ کس نتوانسته بیشتر از او برندهٔ این تعداد جایزه بشود. او بیشتر از هر هنرمند دیگری در کتاب گینس رکورد ثبت کردهاست که رکورد «موفقترین و پردرآمدترین هنرمند و سرگرمیساز جهان در تمام دورانها» از آن جملهاست. از داراییهای او میتوان به ۵۰ درصد انتشارات سونی/ایتیوی که هماکنون دومین کمپانی قدرتمند حق نشر آثار موسیقی در جهان است، اشاره کرد.
مایکل ۴۶ سال در صنعت موسیقی به فعالیت مشغول بود و تقریباً نزدیک به ۴۰ سال است که کنکاشهای بسیار موشکافانه در زندگی خصوصیاش، همراه با دوران فعالیتاش، او را به نمادی فرهنگی و جزئی از فرهنگ عامهٔ مردم جهان تبدیل کردهاست. طبق بررسیهای کتاب رکوردهای جهانی گینس، مایکل تا قبل از مرگش مشهورترین انسان زندهٔ جهان بودهاست.[۱۳] همچنین او در طول زندگیاش، ۳ بار نامزد دریافت جایزهٔ صلح نوبل شد.
مایکل جوزف جکسون در تاریخ ۲۹ آگوست ۱۹۵۸ (۷ شهریور ۱۳۳۷)، در شهر صنعتی گری در ایالت ایندیانا، آمریکا و در خانوادهای از طبقهٔ کارگر و فقیر متولد شد. پدرش، جوزف والتر جو و مادرش کاترین اسکروز استر بود. او هفتمین فرزند از ده فرزند این خانواده بود. خواهران و برادران او به ترتیب، ربی (۱۹۵۰)، جکی (۱۹۵۱)، تیتو (۱۹۵۳)، جرمین (۱۹۵۴)، لاتویا (۱۹۵۶)، مارلون (۱۹۵۷)، برندن (۱۹۵۷)، رندی (۱۹۶۱) و جنت (۱۹۶۶) هستند. برندن، فرزند ۷اُم خانواده، چند ساعت بعد از به دنیا آمدنش مرد. جوزف، پدر خانواده، در استخدام معدن آهن بود و اغلب با برادرش، لوتر در یک گروه موسیقی به نام فالکونز (عقابها) به اجرا در کافهها و دیسکوها میپرداخت و اغلب در خانه و جلوی چشمان فرزندانشان تمرین میکردند. مادر مایکل بسیار مذهبی بود و فرزندانش را با باورهای سختگیرانهٔ فرقهٔ شاهدان یهوه از دین مسیحیت تربیت میکرد. همچنین در جوانیاش عضو گروه ارکستر دبیرستان بود و صدای زیبایی داشت. او برای فرزندانش میخواند و پیانو و کلارینت مینواخت. خانوادهٔ ۱۱ نفری جکسون، در یک خانهٔ کوچک دو اتاق خوابه زندگی میکردند که یکی از آنها برای جوزف و کاترین بود و دیگری مخصوص فرزندان پسر؛ سه دختر خانواده نیز در نشیمن میخوابیدند. در محلهای که مایکل و خانوادهاش در آن زندگی میکردند، کودکان و نوجوانان را برای کار در باندهای قاچاق و مواد مخدر به کار میگرفتند. جوزف که به موسیقی علاقه داشت، برای فرزندانش یک گروه موسیقی راه انداخت تا آنها را از این انحرافات حفظ کند.
مایکل استعدادش در موسیقی را خیلی زود بروز داد. او در سن ۵ سالگی در حضور همکلاسیها و مردم به مناسبت مختلف اجرا میکرد و موجب تعجب همگان میشد. در سال ۱۹۶۴ و زمانی که مایکل تنها ۶ سال داشت، به عنوان خوانندهٔ پس زمینه به گروه برادران جکسون پیوستند. مایکل در ۸ سالگی (سال ۱۹۶۶) در مقام خواننده و رقصندهٔ اصلی این گروه قرار گرفت. در همین زمان، برادران جکسون نام گروه را به جکسون فایو تغییر دادند.[۱۴] برادران جکسون هر روز پس از بازگشت از مدرسه، به دستور پدرشان به تمرینهای سخت میپرداختند. مایکل از همان دوران خردسالی مورد رفتار تند پدرش قرار داشت. او کار بیوقفه، شلاق و کلمات رکیک را تحمل میکرد. جوزف اغلب مچگیری میکرد و یا فرزندان پسر را به دیوار فشار میداد. یک شب وقتی مایکل خواب بود، جوزف از بیرون خانه خود را به پنجرهٔ اتاق خواب او رساند و در حالی که ماسک ترسناکی بر چهره داشت با جیغ و فریاد وارد اتاق شد.جوزف گفت که میخواسته به فرزندانش یاد بدهد که هنگام خواب پنجرهٔ اتاق خوابشان را باز نگذارند. اما تا سالها بعد از آن، کابوسهای دزدیده شدن از اتاق خواب، مایکل را رها نکرد. این سوء استفادهها از مایکل، زندگیاش در بزرگسالی را تحت شعاع خود قرار داد. مایکل در کودکی اغلب از تنهایی میگریست و گاهی اوقات با دیدن پدرش بیمار میشد یا حالت تهوع به او دست میداد. حتی در بزرگسالی هم در بعضی اوقات هنگامی که دربارهٔ کتک خوردن دوران کودکیاش صحبت میکرد میگریست.
” ما برای او اجرا میکردیم و او از ما ایراد میگرفت. اگر خراب میکردی، کتک میخوردی. بعضی وقتها با کمربند بعضی وقتها با شلاق. پدرم واقعأ به ما سخت میگرفت. “
—مایکل جکسون، کتاب مونواک
اما با این وجود، پدرش را به عنوان شخصی که توانست استعدادش را کشف کند، همیشه مورد ستایش قرار میداد. پدر او علیرقم آن که از فرزندانش سخت کار میکشید، اما دستمزد آنها را برای خودش بر نمیداشت و آن را همیشه به فرزندانش میداد. پدر مایکل میگوید: «مایکل هیچوقت علاقهای به پول نداشت. من سهم او را از پولی که از اجرای شب بدست آورده بودیم، به او میدادم و او روز بعد با آن پول، برای تمام بچههایی که در همسایگی ما زندگی میکردند، بستنی یا آبنبات میخرید». جکسون فایو از ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ (۸ سالگی تا ۱۰ سالگی مایکل) در سطح وسیعی از منطقهٔ ایالتهای غرب میانه آمریکا (Midwest) به اجرای برنامه پرداخت. آنها مکررأ در کلوبهای شبانهٔ سیاهپوستان و کلوپهای کوچکی که چیتلین سرکت (chitlin' circuit) نامیده میشدند به اجرا پرداخت؛ جایی که برنامهٔ آنها اغلب مقدمهای برای شروع استریپ تیزها (رقصهای برهنه) و نمایشهای جنسی مربوط به بزرگسالان بود. در ماه ژوئیه سال ۱۹۶۸ (۹ سالگی مایکل)، بری گردی، رئیس شرکت «موتاون رکوردز» با مشاهدهٔ استعداد این گروه با آنها قرارداد بست و به آنها اطمینان داد که ۳ تکآهنگ نسخت آنها، شماره یک خواهد شد. در نوامبر سال ۱۹۶۹ (۱۱ سالگی مایکل)، جکسون فایو اولین تکآهنگ خود با نام «میخواهم برگردی» را منتشر کرد، که در مدت یک ماه و نیم، ۲ میلیون نسخه از آن به فروش رفت و شماره یک شد. تکآهنگ دوم گروه با نام «اِی بی سی» نیز در مدت ۳ هفته دو میلیون نسخه فروش کرد و شماره یک شد. تکآهنگ سوم و چهارم با نامهای «عشقی که حفظ میکنی» و «آنجا خواهم بود» هم شماره یک شدند. شماره یک شدن ۴ تکآهنگ نخست گروه، آن هم پشت سر هم، رکوردی به نام آنها کرد.
” چیزی که از دوران کودکیام به یاد دارم، بیشتر کار است. من بر خلاف بسیاری از بچههای همسن و سال خودم، از طرف پدر و مادرم وادار به رفتن بر روی صحنه نمیشدم. من عاشق خواندن بودم. روی صحنه بودن، برای من مانند نفس کشیدن، طبیعی بود. من این کار را انجام میدادم چون مجبور شده بودم. نه از طرف والدین یا خانوادهام، بلکه از طرف باطنم که در دنیای موسیقی زندگی میکرد. “
—مایکل جکسون، کتاب مونواک
مایکل از سال ۱۹۷۲ (۱۴ سالگی)، در کنار فعالیت در گروه، حرفهٔ انفرادی خود را نیز آغاز کرد. او از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۵، ۴ آلبوم استودیویی تکنفره منتشر کرد. این کارها به عنوان قسمتی از قرارداد جکسون فایو با موتاون منتشر شدند و تکآهنگهای موفقی از جمله «راکین رابین»، «روز بابی»، «باید آنجا باشم» و همینطور تکآهنگ «بن» که در آمریکا شماره یک شد و برندهٔ جایزهٔ «بهترین ترانهٔ سال» از گلدن گلوب و همچنین نامزد یک جایزهٔ اسکار در زمینهٔ «بهترین موسیقی فیلم» شد، را منتشر کرد.[۱۴]
فروش گروه از سال ۱۹۷۳ شروع به کاهش کرد. اعضای گروه از کمپانی موتاون به دلیل این که نمیگذاشتند خود آنها حق کنترل خلاقانه و دخالت در تولید آهنگها را در دست داشته باشند، ناراضی بودند. با وجود این، در همین دوران نیز چند تکآهنگ از جکسون فایو، در بین ۴۰ اثر برتر آمریکا قرار گرفتند. پس از این کشمکشها، جکسون فایو در سال ۱۹۷۵ (۱۵ سالگی مایکل) کمپانی موتاون را ترک نمود.[۱۵]
۱۹۷۵ تا ۱۹۸۱: تغییر مکان به سوی شرکت اپیک رکوردز و انتشار آلبوم غیر معمول [ویرایش]
جکسون فایو پس از ترک شرکت موتاون، قرارداد جدیدی را در ژوئن ۱۹۷۵ با شرکت سیبیاس رکوردز امضا کرد و ابتدا به قسمت فیلادلفیا اینترنشنال رکوردز، و سپس به اپیک رکوردز پیوست. به دلیل رعایت حقوق شرکت نشر موسیقی قبلی به نام موتاون، برادران جکسون نام گروه را از جکسون فایو به به جکسونز تغییر دادند. مایکل در این دوران به بلوغ رسید و او از تغییرات صورت و ظاهرش ناراضی بود.
وقتی ۱۴ ساله شدم، ظاهرم به کلی تغییر کرد ... تغییر کردن پوستم، تجربهای بود که بدون اینکه خودم متوجه باشم، تأثیراتی در ضمیرم باقی گذاشت. خیلی خجالتی شدم. از ملاقات با مردم خجالت میکشیدم. چون ظاهرم خیلی بد شده بود. واقعأ این طور به نظرم میرسید که هر چه قدر بیشتر به آینه خیره میشدم، جوشهای صورتم بیشتر میشد. ظاهرم واقعأ مرا ناراحت میکرد. اما در نهایت همه چیز تغییر کرد. من یاد گرفته بودم که چگونه طرز تفکر را [نسبت به خودم] تغییر دهم و احساس بهتری پیدا کنم. از همه مهمتر اینکه، رژیم غذاییام را تغییر دادم. و این کلید حل این مشکل بود.
بعد از تغییر نام، گروه به اجراهای بینالمللی خود ادامه داد و از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۴ (از ۱۵ تا ۲۴ سالگی مایکل) شش آلبوم استودیویی دیگر منتشر کرد. در همین مدت، مایکل ترانهنویس اصلی جکسونز بود. او آهنگهای موفقی همانند «بدنتو تکون بده (برو پایین)»، «اینجا هتل» و «میتونی حسش کنی؟» را نوشت. در سال ۱۹۷۸، مایکل در فیلم موزیکال «ویز» به ایفای نقش پرداخت. موسیقی این فیلم توسط کوئینسی جونز، یکی از بزرگترین تهیهکنندگان آثار موسیقی جهان تنظیم شده بود. کوئینسی در مدت ساخت این فیلم به مایکل پیوست و تهیهکنندگی پنجمین آلبوم استودیویی او با نام «غیر معمول» را به دست گرفت.
در سال ۱۹۷۹، بینی مایکل در یکی از تمرینات پیچیدهٔ رقص شکست. عمل جراحی بینی که در نتیجهٔ این حادثه انجام شد موفقیت آمیز نبود و مایکل از مشکلات تنفسی که میتوانست فعالیت حرفهای او را تحت تاثیر قرار دهد رنج میبرد. او به دکتر استیو هوفلین معرفی شد که دومین عمل بینی را برای او انجام دهد.
کوئینسی جونز و مایکل با همدیگر تهیهکنندگی آلبوم «غیر معمول» را بر عهده گرفتند. ترانهنویسان این آلبوم، مایکل، راد تمپرتون (از گروه هیت ویو)، استیو واندر و پل مککارتنی، عضو اصلی گروه بیتلز بودند. «غیر معمول» در سال ۱۹۷۹ منتشر شد و به اولین آلبومی تبدیل شد که چهار تکآهنگ آن، در بین ۱۰ ترانهٔ برتر جدول ۱۰۰ اثر برتر بیلبورد آمریکا قرار گرفت. ۳ سال بعد و با انتشار آلبوم «تریلر»، مایکل با داشتن ۷ تکآهنگ در بین ۱۰ ترانهٔ برتر جدول آمریکا، رکورد خود را میشکند. ۲ تکآهنگ از این آلبوم هم در جدول بیلبورد شماره یک شدند: «تا به اندازهٔ کافی گیرت نیومده بس نکن» و «رقص با تو». آلبوم «غیر معمول» رتبهٔ سوم را در جدول بیلبورد ۲۰۰ بدست آورد و به پرفروشترین آلبوم سال جهان تبدیل شد و تا به امروز بیش از ۲۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسیدهاست و آن را به یکی از پرفروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی تبدیل کردهاست. انتشار این آلبوم با دریافت تعدادی جایزه از مراسمهای معتبر موسیقی همانند یک جایزهٔ گرمی همراه بود اما با این حال، مایکل از دستاورد این آلبوم ناراضی بود و بر این باور بود که این آلبوم میبایست تأثیر بسیار فراتری بر جهان میگذاشت. آلبوم غیر معمول با این حال که یک موفقیت تجاری بزرگ بود، اما بهخاطر آن که مایکل یک سیاهپوست بود، مورد توجه منتقدان و سران صنعت موسیقی قرار نگرفت. در سال ۱۹۸۰، زمانی که مایکل به روزنامهنگار مجلهٔ رولینگ استون گفت که اگر مایل هستند، عکسش را بر روی مجلهشان چاپ کنند؛ با جواب منفی روزنامهنگار مواجه شد زیرا روزنامه نگار گفت: «من بارها و بارها گفتم، اگر عکس سیاهپوستان روی مجلهها چاپ بشه، فروش نمیره». مایکل هم در جواب گفت: «صبر کن. روزی میرسه که همین روزنامهها مییان و از من درخواست مصاحبه میکنن. شاید اون روز این کار رو انجام بدم. شایدم نه». او مصمم شد که با انتشار آلبوم بعدیاش، به نقطهای فراتر از انتظارات دیگران دست یابد.
« نگاه کن؛ آلبوم بعدی را که من منتشر خواهم کرد. فقط نگاه کن ... به آنها (سران صنعت موسیقی) نشان خواهم داد. »
۱۹۸۲ تا ۱۹۸۳: آلبوم تریلر [ویرایش]
نوشتار اصلی: تریلر (آلبوم)
فروش جهانی ۷ میلیون نسخهای آلبوم «غیر معمول» در مدت ۳ سال (تا سال ۱۹۸۲) باعث شد که این آلبوم به پرفروشترین آلبوم یک هنرمند سیاهپوست تبدیل شود.[۱۶]
در سال ۱۹۸۲، جکسون با همراهی استیون اسپیلبرگ، کتاب گویای «ای. تی. موجود فرازمینی» را برای فیلمی علمی-تخیلی با همین نام تهیه نمود که در سال ۱۹۸۴ جایزهٔ گرمی «بهترین ضبط برای کودکان» را برد.[۱۷] در همان ماه انتشار این کتاب گویا، مایکل ششمین آلبوم استودیویی خود با نام «تریلر» (دلهرهآور، هیجانآور) را منتشر کرد. آلبوم تریلر تبدیل به جزئی از فرهنگ عامهٔ جهان و به خصوص آمریکا شد.[۱۸][۱۹]
دلهره آور
قسمتی از آهنگ مشهور دلهره آور (Thriller) که جکسون آن را در سال 1982 منتشر ساخت.
آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ راهنمای رسانه را ببینید.
زندگینامه نویس، جی. رندی تارابورلی توضیح میدهد:
« در برخی مواقع، فروش تریلر مثل یک کالای لوکس نیست، بلکه همانند یک کالای ضروری در هر خانهای پیدا میشود... تریلر احتمالأ شنیده شدهترین ضبط تمام تاریخ است.[۲۰][۲۱] »
تریلر تنها ۱ سال پس از انتشارش، و با فروش ۲۵ میلیون نسخه، به پرفروشترین آلبوم و اثر موسیقی جهان در تمام تاریخ بدل گشت و این در حالی بود که پرفروشترین آلبوم استودیویی آن زمان تنها ۱۲ میلیون نسخه فروش داشت. فروش تریلر تا به امروز نیز ادامه دارد و هنوز هم مقام پرفروشترین آلبوم را با فروش بیش از ۱۱۰ میلیون نسخه در جهان، در دست دارد؛[۲۲][۲۳] و این در حالی است که پرفروشترین آلبوم جهان، بعد از تریلر، که «بازگشت در سیاهی» نام دارد، تنها ۴۹ میلیون نسخه فروش جهانی داشتهاست.
مایکل با انتشار تریلر، مناسبات صنعت موسیقی را از لحاظ چهارچوب هنری، تجاری و درآمد زایی متحول نمود. تریلر، او را به مهمترین و برجستهترین هنرمند و سرگرمیساز قرن ۲۰ تبدیل کرد. او با انتشار این آلبوم سدهای نژادپرستی را در هم شکست، سبکهای موسیقی را دگرگون کرد، به هنرمندان سیاهپوست اعتبار داد و ساختار موزیک ویدئوها را برای همیشه و به صورت بنیادی تغییر داد. وکیل او، جان برانکا، اشاره کرد مایکل در آن زمان بالاترین حقوق محفوظ (Copy Right) را در میان هنرمندان صنعت موسیقی دارا بود: ۴۲ درصد از کل سود آثار.
مجله تایم نوشت که: «موج تریلر بهترین سالها را از زمان اوائل ۱۹۷۸ برای صنعت موسیقی به ارمغان آورد؛ زمانی که صنعت موسیقی درآمد کلی معادل چهار میلیارد دلار داشت.» نیویورک تایمز تاثیر تریلر را همانند بازگشت اعتماد به نفس به روح صنعتی که، توسط «ویرانههای جنبش پانک و سبک فرمالیتهٔ پاپ کامپیوتری» محدود شده بود، توصیف کرد و تأثیر مایکل را تنها ۱ سال پس از انتشار تریلر این گونه بیان کرد: «ستارهٔ آثار ضبط شده، رادیو و ویدئوهای راک. گروه نجاتی تکنفره برای صنعت موسیقی. آهنگسازی که بنیان موسیقی را برای یک دهه دگرگون میکند. رقصندهای با گرانقدرترین پاها در مسیر و خوانندهای که فراتر از هر سلیقه، سبک و همچنین تعصب نژادی پیش میرود». نیویورک تایمز مایکل را در سن ۲۵ سالگی، «پدیدهای در عرصهٔ موسیقی» خواند و گفت: «در دنیای موسیقی پاپ، مایکل جکسون یک طرف و بقیه در طرف دیگر هستند».[۲۴]
جکسون برای اولین بار حرکت مونواک را به نمایش میگذارد.
۱۹۸۳: رقص مونواک [ویرایش]
در ۲۵ مارس ۱۹۸۳ (۵ فروردین ۱۳۶۲)، مایکل بطور زنده در برنامهٔ ویژهٔ تلویزیونی «موتاون ۲۵: دیروز، امروز، برای همیشه» که برای ۲۵اُمین سالگرد تأسیس این شرکت پخش میشد، با برادرانش اجرا نمود. بعد از اجرای چندین ترانه از گروه جکسون فایو، ترانهٔ «بیلی جین» را به تنهایی اجرا کرد و او برای اولین بار امضای هنریش یعنی «رقص مونواک» را به نمایش گذاشت. در پخش زندهٔ تلویزیونی این مراسم، ۵۰ میلیون بیننده شاهد اجرای او بودند، و این اجرای او با اجراهای الویس پرسلی و بیتلز، در برنامهٔ «اد سالیوان شو»، که در آن زمان بزرگترین موسیقیدانان جهان بودند، مقایسه شد.[۲۵] به عقیدهٔ بسیاری از صاحبنظران، اجرای مایکل جکسون در برنامهٔ موتاون ۲۵، یکی از به یاد ماندنیترین و مهمترین لحظات در تاریخ فرهنگ عامه مردم است.
۱۹۸۴ تا ۱۹۸۵: ترانهٔ «ما دنیاییم» و شروع فعالیتهای تجاری بزرگ [ویرایش]
در ۲۷ ژانویه ۱۹۸۴ (۷ بهمن ۱۳۶۱)، مایکل دچار یک بد اقبالی شد؛ او در حال ساخت یک فیلم تبلیغاتی برای کمپانی نوشابهسازی پپسی کولا در سالن نمایش بزرگ «شراین» در شهر لسآنجلس، کالیفرنیا بود که موهایش بر اثر خطا در عملیات آتش بازی، آتش گرفت و پوست سرش دچار سوختگی درجهٔ سه شد.[۲۶] این حادثه در برابر دیدگان ۱۶۰۰ تماشاگری که در آن سالن جمع شده بودند اتفاق افتاد. شرکت پپسی نیز برای جبران این خسارت، مبلغ یک و نیم میلیون دلار به مایکل پرداخت کرد و او نیز تمام این پول را به یک مرکز سوانح سوختگی اهدا کرد که بعدها به نام خود مایکل جکسون نامگذاری شد.
مایکل جکسون در کاخ سفید با رئیس جمهور رونالد ریگان و همسرش.
در ۱۴ مه ۱۹۸۴، جکسون به کاخ سفید دعوت شد تا جایزهای را از دستان رئیس جمهور وقت آمریکا رونالد ریگان دریافت کند. جایزه برای قدردانی از حمایتهای جکسون از حرکتهای خیریه بر علیه اعتیاد به الکل و مواد مخدر به او داده شد.[۲۷]
مایکل در مراسم جایزه گرمی ۱۹۸۴، هشت جایزه برد. آلبوم تریلر برخلاف آلبومهای بعدی او با یک تور رسمی حمایت نشد، اما در ۱۹۸۴ تور پیروزی با همراهی گروه جکسونز، اکثر آثار سولوی جدید جکسون را برای بیش از دو میلیون تماشاچی در آمریکا به نمایش گذاشت. او سهم ۸ میلیونی خود را از این تور به خیریه بخشید.[۲۸]
جکسون در سال ۱۹۸۵ تکآهنگ خیریهٔ «ما دنیاییم» را با همکاری لایونل ریچی نوشت، این آهنگ برای جمع آوری کمک برای مبارزه با فقر در آفریقا و آمریکا در سراسر دنیا منتشر شد. او یکی از ۳۹ مشاهیری بود که در این اثر به اجرا پرداخت. این تک آهنگ یکی از پرفروشترین تک آهنگهای تمام دورانها شد و با فروشی نزدیک به ۲۰ میلیون کپی، میلیونها دلار (تقریبا ۲۰۰ میلیون دلار) برای رهایی مردم از قحطی و گرسنگی مهیا نمود.[۲۹]
هنگامی که جکسون همراه با پل مککارتنی روی دو تک آهنگ برتر «دختره مال منه» و «بگو بگو بگو» کار میکرد، روابط این دو دوستانه شد، و به دلایلی مختلف یکدیگر را ملاقات میکردند. در یک گفتگو، مک کارتنی از میلیونها دلاری که از کاتالوگهای موسیقی عایدش میشد حرف زد؛ او تقریبا سالی ۴۰ میلیون از آهنگهای هنرمندان دیگر درآمد داشت. بنابراین جکسون به فعالیتهای تجاری خرید، فروش، و شراکت در حقوق آثار موسیقی علاقه مند شد. کمی بعد کاتالوگ «نورترن سانگز» به فروش گذاشته شد؛ یک کاتالوگ موسیقی حاوی هزاران آهنگ از جمله کاتالوگ گروه بیتلز و آهنگهایی از الویس پرسلی. [۳۰] جکسون فورا به کاتالوگ "نورترن سانگز"علاقمند شد، اما به او گوشزد کردند که رقابت خیلی فشرده خواهد بود، او با هیجان دور و بر اتاق جست وخیز میکرد، در حالی که میگفت:«برام مهم نیست. من اون آهنگها رو میخوام. اون آهنگا رو برام بخر برانکا (وکیلش).» برانکا با وکیل پل مککارتنی تماس گرفت، وکیل مککارتنی در پاسخ اعلام کرد که موکلش علاقهای به قیمت دادن ندارد چون خیلی گران است. بعد از آنکه جکسون چانهزنیها را شروع کرد، پل مککارتنی تغییر عقیده داد و سعی کرد که یوکوانو (معشوقه سابق جان لنون) را با خود همراه کند، اما او نپذیرفت، بنابراین پل مککارتنی کنار کشید. سرانجام در چانه زنیهایی که ده ماه به طول انجامید جکسون بقیهٔ رقبا را از میدان به در کرد. وقتی پل مککارتنی فهمید، گفت: «من فکر میکنم اینجور کارها، زیر آبی رفتنه؛ اینکه دوست کسی باشی و بعد اون چیزی رو که روش ایستاده، از زیر پاش بکشی».
جلوهٔ ظاهری و شایعات رسانهها (۱۹۸۶) [ویرایش]
نوشتار اصلی: شایعات پیرامون مایکل جکسون
مایکل جکسون در تور جهانی بد. استرالیا. ۲ ژوئن ۱۹۸۸ (۱۲ خرداد ۱۳۶۷)
در سال ۱۹۸۶، رسانههای شایعهپرداز (تبلویدها)، داستانی منتشر کردند که ادعا میکرد جکسون برای حفظ جوانیاش در زیر «اتاق اکسیژن پر فشار» میخوابد و تصویری از او، درحالی که زیر یک جعبهٔ شیشهای دراز کشیده بود همراه با این خبر منتشر شد. با وجود اینکه این ادعا نادرست بود، جکسون خود به این داستان جعلی پر و بال داد.[۳۱][۳۲]
هنگامی که جکسون یک شامپانزهٔ دست آموز بنام «بابلز» خرید و با او دوست شد، رسانهها این کارش را غیر متعارف و نمونهای از یک رفتار ضد اجتماعی معرفی کردند.[۳۳] بعدأ گزارش شد که جکسون استخوانهای مرد فیلنما را خریداری کردهاست. این خبر نیز دروغ بود، اما داستانی بود که باز خود جکسون در اختیار رسانههای شایعه پرداز قرار داده بود.[۳۱] این داستانها الهام بخش ساخت لقب توهین آمیز «جکوی خل و چل» (Wacko Jacko) توسط رسانهها شد. این لقب در سال بعد به گوش جکسون رسید و در نهایت برای او بسیار بسیار ناخوشایند آمد. او با فهمیدن اشتباهش، از درز دادن داستانهای ساختگی به رسانهها دست برداشت. اما به خاطر سودی که به جیب رسانهها سرازیر میشد، آنها خودشان شروع به انتشار داستانهای ساختگی کردند.
مایکل جکسون یک سیاه پوست بود و رنگ پوست او به رنگ قهوهای روشن در دوران نوجوانیاش بود، اما از اواسط دههٔ ۸۰ میلادی، رنگ پوست او به آهستگی کم رنگتر شده و به سمت سفیدی رفت. در همین هنگام این اتفاق توسط رسانهها و اخبار به صورت وسیعی تحت پوشش قرار گرفت و شایعات بسیاری دربارهٔ جکسون به وجود آمد که او از رنگ پوستش بدش میآید و میخواهد پوستش را سفید کند. اما دلیل سفیدی پوست او بیماری پیسی بود. شایعات تغییر رنگ پوست جکسون از سالهای ۱۹۸۵ آغاز شد اما جکسون تا سال ۱۹۹۳ دربارهٔ آن صحبتی نکرد. به همین دلیل این شایعه بسیار گسترش یافت. به گفتهٔ خود جکسون بیماری او از سال ۱۹۷۹ آغاز شد و او اولین بار در سال ۱۹۸۳ و قبل از اجرای برنامهٔ موتاون ۲۵ متوجهٔ لکهای سفید بر روی دست چپش شد. او برای این که کسی از بیماریاش مطلع نشود، یک عدد دستکش سفید رنگ پولک دوزیشده راطراحی کرد. این دستکش بعدها در بین مردم مد شد و به یکی از نشانههای او بدل گشت. اولین بیماری باعث از بین رفتن رنگ پوست جکسون شد و دومی باعث تغییراتی در چهرهٔ او. این دو بیماری باعث شد تا پوست جکسون در برابر نور مستقیم آفتاب حساس شود. در صورت قرار گرفتن جکسون در نور آفتاب، میتوانست او را به بیماری سرطان پوست نیز مبتلا کند. (به همین دلیل او در سالهای بعد از ماسک و چتر استفاده میکرد.) همچنین او به خاطر پنهان کردن بیماراش از لوازم آرایشی استفاده میکرد که این کار باعث تغییر بسیار صورت او از حالت مردانه به زنانه میشد. با این حال چند جراح نظر دادهاند که او چند عمل جراحی بینی، پیشانی، چانه، نازک کردن لب و یک جراحی گونه را پشت سر گذاشته بود. مایکل دربارهٔ شایعهٔ جراحی پلاستیک در کتاب مونواک به نوشتهٔ خودش در سال ۱۹۸۸ میگوید:
« وقتی برای اولین بار مشهور شدم، هنوز کوچک بودم و مانند تمامی بچهها تپل بودم. صورتم هم خیلی گرد بود و گونه داشتم. گردی صورتم تا سالها بعد با من ماند، تا زمانی که رژیم غذاییام را تغییر دادم و خوردن گوشت قرمز، مرغ، گوشت خوک، ماهی و چیزهای چاق کننده را متوقف کردم. فقط میخواستم بهتر به نظر برسم. بهتر و سلامتتر زندگی کنم. به تدریج وزنم کم شد و صورتم به حالتی که الان هست، درآمد. و روزنامهها مرا متهم میکردند که ظاهرم را با جراحی پلاستیک تغییر دادهام. گذشته از جراحی بینی، که من آزادانه تأیید کردم که انجامش دادهام. همانند بسیاری از خوانندهها و بازیگران. [اما] آنها یکی از عکسهای قدیمیام را که مربوط به دوران بلوغ یا دبیرستانم بود، انتخاب میکردند و آن را با یکی از عکسهای جدیدم مقایسه میکردند. در عکس قدیمی، صورتم گرد و تپل بود و موهای آفریقایی داشتم و نورپردازی عکس هم خیلی بد بود. عکس جدید، صورت یک فرد بسیار بزرگتر و بالغ را نشان میداد. مدل موهایم فرق کرده بود و بینیام را هم عمل کرده بودم. همچنین، نورپردازی عکسها هم با گذشت زمان عالی شده بود. اینطور مقایسه کردنها واقعأ منصفانه نیست. من هرگز گونهها یا چشمانم را تغییر ندادهام. لبهایم را نازک نکردهام و هیچگونه عمل جراحی روی پوستم نداشتهام. تمام این اتهامات مضحک است. اگر حقیقت داشت، میگفتم. اما حقیقت ندارند. من دوبار بینیام را عمل کردم و اخیرأ یک شکاف در چانهام ایجاد کردهام [که امروزه به عنوان جراحی پلاستیک، محسوب نمیشود]. ولی تمامش همین است. من به چیزهایی که دیگران میگویند، اهمیت نمیدهم. این صورت خودم است و خودم میدانم.[۳۴] »
در اوایل دههٔ هشتاد، بدن جکسون بخاطر تغییر در رژیم غذایی و تمایلش برای داشتن «بدن یک رقصنده» قلمی تر شد. شاهدان اظهار کردهاند که جکسون اغلب سرگیجه داشت و به نظرشان او در مورد چگونه به نظر رسیدن بدنش وسواس پیدا کرده بود؛ برخی متخصصان علم پزشکی بطور علنی بیان کردند که طبق عقیدهٔ آنها جکسون «سندروم دیسمورفی بدنی» دارد؛ اختلالی ذهنی که در آن بیمار از جلوه ظاهری خود بیزار است و نمیداند دیگران دربارهٔ او چه نظری دارند.[۳۵][۳۶]
« چرا که نه، فقط به مردم بگو که من یه فضایی از مریخ هستم. به اونا بگو که من مرغ زنده میخورم و نصفه شبا رقصای جادویی میکنم. اونا هر چی که تو بگی باور میکنن، چون تو یه گزارشگری. اما اگه من، مایکل جکسون، بخوام بگم، «من یه فضایی از مریخم. مرغ زنده میخورم و نصفه شبا رقصای جادویی میکنم.»، مردم میگن اوه، پسر، اون مایکل جکسون خله. عقلش پاره سنگ ور میداره. یه حرف درست حسابی که بتونی باور کنی از دهنش بیرون نمییاد. »
فیلم ۴ بعدی کاپیتان EO [ویرایش]
نوشتار اصلی: کاپیتان ای اُ
در ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۶ فیلم تخیلی-فضایی «کاپیتان ای اُ» که به صورت ۴ بعدی بود توسط مایکل منتشر شد. از این فیلم با عنوان «پدر فیلمهای ۴ بعدی» یاد میشود. این فیلم ۱۷ دقیقهای به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا، کارگردان مجموعه فیلمهای معروف پدرخوانده و دراکولای برام استوکر و تهیهکنندگی جورج لوکاس، کارگردان فیلم معروف جنگ ستارگان ساخته شد. مایکل شرح میدهد:
« این فیلم ساخته شد زیرا «دیزنی لند» از من میخواستند که یک سرگرمی جدید برای پارک ابداع کنم. »
مبلغی که برای دقیقه به دقیقهٔ این فیلم هزینه شد، -برای هر دقیقه نیم میلیون دلار- آن را به پرخرجترین فیلم تاریخسینما بدل کرد و تا به امروز نیز این رکورد را دارد. کاپیتان EO جزئی از نمایشها و جاذبههای پارکهای تفریحی دیزنی لند شد. دیزنیلند، فیلم را به مدت ۱۱ سال در قسمت «سرزمین فردا» نمایش داد، در حالی که والت دیزنی ورلد این اثر را در قسمت پارک تفریحی «اپکات» (EPCOT) از ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴ به نمایش در آورد.[۳۷] این فیلم بعد از مرگ مایکل دوباره بر پردهٔ سینماهای دیزنی برگشت و اکران آن تا امروز نیز ادامه دارد.
آلبوم و تور جهانی بــد [ویرایش]
جکسون در حال اجرای آهنگ میخوای چیزی رو شروع کنی در تور بد
«آلبوم بـد» ۵ سال بعد از تریلر، پرفروشترین آلبوم جهان در تمام دورهها، منتشر شد. صنعت موسیقی در انتظار یک موفقیت برجستهٔ دیگر بود بنابراین توقعات بسیار بالایی در مورد این آلبوم وجود داشت. آلبوم بـد فروش کمتری نسبت به آلبوم تریلر داشت اما توانست به دومین آلبوم پرفروش جهان در آن زمان تبدیل شود. این آلبوم هماکنون با فروش بیش از ۳۰ میلیون نسخه، یکی از پرفروشترین آلبومها موسیقی جهان است. از ۹ تکآهنگ منتشر شده از آلبوم بد، ۷ عدد از آنها در بین ۱۰ اثر برتر جدول ۱۰۰ اثر برتر بیلبورد قرار گرفت و ۵ تکآهنگ هم در رتبهٔ ۱ قرار گرفت و نامبر وان شدند. آلبوم بـد تنها آلبوم موسیقی جهان است که ۵ تکآهنگ نامبر وان دارد.
« زمانی که حس میکنید در حال مسابقه دادن با خودتان هستید، ساختن یک آلبوم بسیار مشکل میشود. این که خودتان چه فکری میکنید مهم نیست، مردم همیشه آلبوم «بـد» را با «تریلر» مقایسه خواهند کرد. شما همیشه میتوانید به آنها بگویید «تریلر» را فراموش کنید، اما هیچکس این کار را نخواهد کرد. »
تور جهانی بد در روز ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۷ آغاز شد و در ۱۴ ژانویهٔ ۱۹۸۹ به پایان رسید. این تور به بزرگترین تور آن زمان تبدیل شد و توانست رکوردهای تورهای قبلی را بشکند. تنها در ژاپن، بلیطهای ۱۴ کنسرت به طور کامل به فروش رفت و ۵۷۰٫۰۰۰ تماشاگر را به خود جلب نمود، تقریبا سه برابر رکورد قبلی که تعدادی برابر ۲۰۰٫۰۰۰ نفر در یک تور بود. جکسون با اجرای ۱۲۳ کنسرت برای ۴.۴ میلیون نفر، درآمدی معادل ۱۲۵ میلیون دلار به دست آورد، و دو رکورد جهانی گینس برای خود به ثبت رساند. در طول این سفر، او کودکان بی بضاعت را رایگان برای دیدن کنسرتهایش دعوت میکرد و کمکهایی به بیمارستانها، یتیمخانهها و نیز سازمانهای خیریه اهدا مینمود. مایکل در سالهای بعد خودش رکورد این تور را شکست.
دزد زیرک (Smooth Criminal)
قسمتی از تک آهنگ دزد زیرک از سری آلبوم بد که جکسون آن را در 1988 انتشار داد.
آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ راهنمای رسانه را ببینید.
زندگی نامه به قلم خودش و نورلند (۱۹۸۸-۱۹۹۰) [ویرایش]
در ۱۹۸۸، او اولین زندگینامه به قلم خود، مونواک را نوشت، که تکمیلش چهار سال به طول انجامید. جکسون از دوران کودکیاش، تجربیاتش در جکسون ۵ و سوء استفادهایی که در دوران کودکی از آن رنج برد، سخن گفت.[۳۸] او همچنین دربارهٔ شایعات جراحی پلاستیکش صحبت کرد.[۳۶] مونواک در مکان اول لیست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار گرفت.[۳۶] مایکل فیلمی بنام مونواکر نیز منتشر کرد، که حاوی پشت صحنه و موزیک ویدئوهایی که او و جو پشی در آن ایفای نقش نمودند، بود.[۳۹] مونواکر از همان ابتدا در رتبهٔ اول جدول برترین موزیک ویدئو کاستها قرار گرفت، و برای ۲۲ هفته در صدر ماند و سرانجام جای خود را به «مایکل جکسون: افسانه ادامه دارد» داد. در ۲۴ ژانویه ۱۹۸۹، پس از گذشت ۲ هفته از زمان انتشار فیلم مونواکر، این فیلم رکورد فیلم «ساخت تریلر مایکل جکسون» را شکست و به پرفروشترین فیلم موزیکال تبدیل شد و سالها این رکورد را حفظ کرد. (هماکنون فیلم «این است مایکل جکسون» با فروش بیش از ۲۷۵ میلیون دلار، پرفروشترین فیلم مستند، کنسرتی و موزیکال جهان میباشد.)
در مارس ۱۹۸۸، جکسون زمینی در نزدیکی سانتا ینز، کالیفرنیا، خریداری کرد تا مزرعه نورلند خود را با هزینهای معادل ۱۷ میلیون دلار در آنجا بسازد. وسعت این ملک شخصی ۱۱ کیلومتر مربع است. جکسون، نورلند را با یک شهربازی، یک باغ وحش، یک سالن سینما و ۴۰ نگهبان تکمیل کرد. در سال ۲۰۰۳، ارزش این ملک را ۱۰۰ میلیون دلار برآورد کردند. در ۱۹۸۹، درآمد او ۱۲۵ میلیون دلار، تخمین زده شد و باعث شد به پرفروشترین سرگرمیساز جهان تبدیل شود. کمی بعد، او اولین فرد غربی بود، که در یک آگهی تلویزیونی برای تلویزیون روسیه ظاهر شد.[۴۰] موفقیتهای جکسون سبب شد که وی لقب «سلطان پاپ» را دریافت کند؛ عنوانی که ایدهاش از الیزابت تیلور، بازیگر و دوست صمیمی جکسون آمد.[۴۱] تیلور هنگامی که جایزهٔ «هنرمند دهه» را در سال ۱۹۸۹ به او تقدیم میکرد، جکسون را سلطان حقیقی پاپ، راک و سول خواند.
مایکل در کاخ سفید به همراه رئیس جمهور جرج هربرت واکر بوش
برای قدردانی از تاثیراتی که جکسون بر دههٔ هشتاد گذاشت، رئیس جمهور وقت، جرج اچ دبلیو بوش جایزهٔ مخصوص «هنرمند دهه» را در کاخ سفید را به او تقدیم کرد؛ بوش جکسون را به خاطر «عظمت محبوبیتش» تحسین نمود. از ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰، جکسون ۵۰۰٫۰۰۰ دلار به "بنیاد یونایتد نگرو کالج "بخشید و تمام سود بدست آمده از تک آهنگ مرد در آینه را نیز وقف خیریه کرد.[۴۰] اجرای زندهٔ «تو آنجا بودی» توسط جکسون در شصتمین سالروز تولد "سمی دیویس پسر" (به انگلیسی: Sammy Davis Jr,'s)، نامزد دریافت جایزه در مراسم جایزه امی شد.
آلبوم خطرناک، بنیاد خیریه دنیا را التیام بده و سوپربول (۱۹۹۱-۱۹۹۳) [ویرایش]
همچنین ببینید: بنیاد دنیا را التیام بده
در مارس ۱۹۹۱، جکسون قراردادش را با سونی به ارزش ۶۵ میلیون دلار تمدید نمود؛ ارزش این قرارداد در آن زمان رکوردشکن بود. جکسون هشتمین آلبومش یعنی خطرناک را در سال ۱۹۹۱ منتشر کرد. تا ۲۰۰۸، آلبوم خطرناک هفت میلیون سری در داخل آمریکا و ۳۲ میلیون کپی در سراسر دنیا فروش کردهاست. [۴۲][۴۳] آمار فروش آلبوم خطرناک نسبت به آلبوم بد سریعتر بالا رفت. در آمریکا، تک آهنگ اول آلبوم «سیاه یا سفید»[واژهنامه ۱] پرفروشترین اثر از این آلبوم بود، و به جایگاه شمارهٔ یک جدول ۱۰۰ اثر برتر دست یافت و هفت هفته آنجا ماند، این اثر عملکردی مشابه در جداول فروش نقاط دیگر دنیا داشت. تک آهنگ دیگر آلبوم «زمان رو به یاد بیار»[واژهنامه ۲] در آمریکا به مدت ۸ هفته در میان ۵ جایگاه نخست بود، و در جایگاه سوم جدول ۱۰۰ تک آهنگ برتر قرار گرفت.[۴۴] در ۱۹۹۳، جکسون این آهنگ را در مراسم «جوایز سول ترین» بر روی صندلی چرخدار اجرا نمود، و در توضیح گفت که در تمرینات آسیب دیده.[۴۵] در بریتانیا و بخشهای دیگری از اروپا «دنیا را التیام بده»[واژهنامه ۳]، پرفروشترین اثر از آلبوم بود. این اثر ۴۵۰٫۰۰۰ کپی در بریتانیا فروخت و در ۱۹۹۲ به مدت پنج هفته در جایگاه دوم جدول قرار گرفت.[۴۲][۴۴]
جکسون بنیاد دنیا را التیام بده را در ۱۹۹۲ بنیانگذاری کرد. سازمان خیریهای که کودکان بی بضاعت را به ملک جکسون میآورد، تا از پارک تفریحی که جکسون از خرید ملک در آنجا ساخته بود بطور رایگان استفاده کنند. این بنیاد همچنین میلیونها دلار برای کمک به کودکان بیمار و جنگ زده به نقاط مختلف کرهٔ زمین فرستاد.
تور جهانی خطرناک در ۲۷ ژوئن ۱۹۹۲ آغاز شد، و در ۱۱ نوامبر ۱۹۹۳ خاتمه یافت. جکسون در ۶۷ کنسرت برای ۳٫۶ میلیون نفر برنامه اجرا کرد. تمام درآمد حاصل از این کنسرتها به بنیاد دنیا را التیام بده منتقل، و باعث جمع آوری میلیونها دلار برای کمک به مردم شد.[۴۴] او حق پخش تلویزیونی تور جهانی آلبوم خطرناک خود را در ازای ۲۰ میلیون دلار به HBO فروخت، یک قرارداد رکورد شکن که رکوردش تا به حال پا برجاست.[۴۶]
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://up.vatandownload.com/images/p1d182nfygyxugwa26re.jpg
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://up.vatandownload.com/images/nduy33qo3xe2i1j867e.jpg
مایکل جکسون
برگرفته از ویکی پدیا
مایکل جوزف جکسون[۱] (به انگلیسی: Michael Joseph Jackson) (زاده: ۲۹ اوت ۱۹۵۸ – درگذشت: ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹)؛ موسیقیدان، بازرگان، خواننده، ترانهسرا، رقصنده، طراح رقص، بازيگر، شاعر، نویسنده و فعال حقوق بشر اهل آمریکا بود. سبک منحصر به فرد او در موسیقی، رقص، آواز و مد، هنرمندان بیشماری همانند مدونا و بریتنی اسپیرز را در ۳۰ سال اخیر تحت تأثیر قرار دادهاست و همچنان نیز در حال خط دادن به هنرمندان نوظهور همانند لیدی گاگا و جاستین بیبر است. با این وجود ابعاد دیگر زندگی شخصی او، همچون ظاهر در حال تغییر، رفتار و شایعات پیرامونش سبب ایجاد جنجالهای غرض ورزانهای از سمت رسانهها شد که به چهرهٔ مردمی او صدمه زد. مایکل جکسون، الویس پریسلی و بیتلز، تنها هنرمندانی هستند که از آثار آنها بیش از ۷۵۰ میلیون نسخه در جهان به فروش رسیده است.
مایکل هفتمین فرزند از ۱۰ فرزند خانوادهٔ جکسون بود. او فعالیت حرفهای خود را از سن ۵ سالگی و با عضویت در گروه جکسون فایو آغاز نمود و به سرعت به رهبر و خوانندهٔ اصلی این گروه تبدیل شد. جکسون فایو به سرعت محبوب شد و به دومین گروه مرد پرفروش موسیقی جهان تبدیل شد. در همین دوران، آنها حرکات تکنیکی پیچیدهٔ رقص، همانند روبات را به شهرت و محبوبیت رساندند. با شروع دههٔ ۱۹۷۰ در حالی که او هنوز عضوی از جکسون فایو بود، فعالیت انفرادی خود را به عنوان یک تکخوان آغاز کرد. او -پس از ۲۰ سال همکاری- در سال ۱۹۸۴ از جکسون فایو، برای همیشه جدا شد.
در سال ۱۹۷۹ آلبوم غیر معمول را منتشر کرد که به پرفروشترین آلبوم سال جهان بدل گشت و مایکل را به شهرتی جهانی رساند. ۳ سال بعد، آلبوم تریلر را منتشر کرد که در مدت ۱ سال به پرفروشترین آلبوم موسیقی تاریخ جهان تبدیل شد و تا به امروز نیز این رکورد را از دست ندادهاست. با انتشار تریلر، مایکل در سن ۲۴ سالگی به محبوبترین هنرمند جهان تبدیل شد. او با انتشار این آلبوم صنعت موسیقی را دگرگون کرد و به اولین هنرمند آمریکایی-آفریقاییتبار تبدیل شد که موج قدرتمند و ساختارشکن عمیقی را بنیانگذاری کرد. آغاز این موج از شبکهٔ تازه تأسیس امتیوی بود. محبوبیت موزیک ویدئوهای آلبوم تریلر با نامهای بیلی جین، بزن به چاک و تریلر مایکل جکسون کلیپهای موسیقی را از مجموعهای از تصاویر با خوانندگان و سازهایشان، به روایتی داستانی و هنری، آن گونه که خود جکسون آن را فیلم کوتاه نامگذاری کرد، باعث تحول ساختار موزیک ویدئو به یک ساختار هنری و ابزار تبلیغاتی به صورتی که امروز میبینیم شد و شبکهٔ امتیوی را به شهرت رساند. او همزمان با این موفقیتها، تبعیضنژادی را نیز فرو پاشید و به هنرمندان سیاهپوست اعتبار داد. شهرت و محبوبیت مایکل ۲۶ ساله باعث شد تا رئیس جمهور آمریکا او را به کاخ سفید دعوت کند و اعلام کند مایکل با موفقیتاش، رویای آمریکایی را به حقیقت بدل کرد. او در اوایل دههٔ ۸۰ به دو بیماری با نامهای برص (ویتیلیگو، پیسی) و لوپوس منتشر مبتلأ شد که اولی باعث بیرنگ شدن رنگدانههای پوستش و دومی باعث تغییراتی در صورت او شد.
در سال ۱۹۸۷ و بعد از ۵ سال، هفتمین آلبوم استودیوییاش با نام بـد را منتشر کرد که به دومین آلبوم پرفروش تاریخ موسیقی جهان در آن زمان تبدیل شد. در سال ۱۹۹۰ رئیس جمهور وقت آمریکا، جرج هربرت واکر بوش مایکل را برترین نماد موسیقی دههٔ ۸۰ معروفی کرد.
در سال ۱۹۹۰ مجلهٔ ونیتی فیر اعلام کرد که مایک محبوبترین هنرمند جهان در طول تاریخ میباشد. یک سال بعد، او آلبوم خطرناک را منتشر کرد که آن نیز یکی از پرفروشترین آلبومهای موسیقی جهان تبدیل شد. در همین دوران اتهام کودکآزاری از طرف یک کودک ۱۳ ساله و پدرش به او وارد شد، اما هیچ مدرکی علیه او وجود نداشت. این شکایت و دادگاه به کار مایکل لطمه میزد، به همین دلیل تیم مشاوران و وکلای او علی رغم این که خودش مصمم بود تا واقعیتها در دادگاه مشخص شود، تصمیم گرفتند که به پیشنهاد توافق مالی خارج از دادگاه جواب مثبت دهند. پس از درگذشت جکسون پسری که این اتهام را به او وارد کرده بود، گفت که تمام این کارها را به دستور پدرش و به خاطر پول انجام دادهاست. مایکل بحبوحهٔ این اتهامات به مواد آرام بخش و خوابآور اعتیاد پیدا کرد و وزن زیادی از دست داد. در مدتی که این اتهامات به مایکل وارد شده بود، رابطهای عاشقانه با لیزا ماری پریسلی، دختر الویس پرسلی پیدا کرد که منجر به ازدواج آنها در سال ۱۹۹۴ گردید. آنها بعد از ۱۹ ماه از هم جدا شدند اما تا سالها همچنان رابطهٔ نزدیک خود را حفظ کردند.
سپس در سال ۱۹۹۵ آلبوم جنجال برانگیز هیستوری را منتشر کرد که در آن به انتقاد از عملکرد سرمایهداران، دولتمردان و همچنین صاحبان رسانه پرداخت. در سال ۱۹۹۶ با پرستار پوستش، به نام دِبی رو ازدواج کرد و ۲ سال بعد از او نیز جدا شد. مایکل از دبی رو صاحب یک فرزند پسر و یک دختر شد.
در سال ۲۰۰۰ نام مایکل به عنوان نیکوکارترین ستارهٔ مشهور در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت شد.[۲][۳][۴] او تا آن زمان، توسط تکآهنگها، تورها و بنیادهای خیریهٔ خود، و همچنین پشتیبانی از ۳۹ جنبش خیرخواهانه، رقمی بالغ بر ۵۰ میلیارد دلار برای اهداف خیریه جمعآوری کرده بود.[۵] در سال ۲۰۰۱ آخرین آلبوم استودیویی خود با نام شکستناپذیر را منتشر کرد که به دلیل اختلاف بسیار مایکل با شرکت سونی نتوانست همانند آثار قبلی او موفق شود، اما همچنان در مقایسه با دیگر هنرمندان یک موفقیت تجاری بزرگ بود و بیش از ۱۳ میلیون نسخه از آن تا به امروز به فروش رفتهاست.
در سال ۲۰۰۲ سومین فرزند مایکل که حاصل لقاح مصنوعی بود، به دنیا آمد. یک سال بعد او دوباره توسط پسری ۱۴ ساله به اتهام کودکآزادی متهم شد. این اتهام بر خلاف سال ۱۹۹۳ منجر به پرپایی دادگاهی در سال ۲۰۰۵ شد که به دادگاه قرن لقب گرفت. در پایان این دادگاه او از تمام اتهامات تبرئه گردید و بیگناه شناخته شد. مایکل پس از این تبرئه از این اتهامات مدتی را خارج از آمریکا زندگی کرد. در سال ۲۰۰۶ کتاب رکوردهای جهانی گینس، ۸ رکورد جدید را به نام مایکل ثبت کرد که رکورد موفقترین و پردرآمدترین هنرمند و سرگرمیساز در تمام دورانها از جمله آن بود. گینس همچنین اعلام کرد که آمار جهانی نشان میدهد که حداقل ۷۵۰ میلیون نسخه از آثار مایکل تا سال ۲۰۰۵ در جهان به فروش رفتهاست. در سال ۲۰۰۹ بعد از تقریبأ یک دهه دوری از صحنه، اعلام کرد که میخواهد ۵۰ کنسرت با نام دیس ایز ایت را در شهر لندن برگزار کند. او اعلام کرد که این کنسرتها آخرین اجراهای او خواهد بود. در پی این خبر، تمام ۱ میلیون بلیط در کمتر از ۲۴ ساعت به فروش رفتند. او تمرینات این ۵۰ کنسرت را به مدت ۳ ماه ادامه داد و زمانی که تنها ۱۸ روز به آغاز اولین کنسرت مانده بود، در ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ (۴ تیر ۱۳۸۸) درگذشت. علت مرگ او از طرف پزشکی قانونی لسآنجلس «قتل» معرفی شد. درگذشت ناگهانی او باعث غلیان و خروش ناگهانی احساسات جهانی و لبریز سوگ فراوانی در سراسر دنیا شد. خبر درگذشت او تا مدتها تیتر اصلی رسانههای تمام جهان بود. سایتهایی همانند گوگل و شبکههای مخابراتی پس از اعلام خبر مرگ مایکل به دلیل هجوم یکبارهٔ کاربران، برای چندین دقیقه از دسترس خارج و یا دچار اختلال شدند. خبرگزاریهای رسمی خبر از خودکشی حداقل ۱۲ نفر را در پی این واقعه دادند.[۶][۷] همچنین افراد سرشناش بسیاری همچون نلسون ماندلا،[۸] باراک اوباما،[۹] بیل کلینتون، مدونا و استیون اسپیلبرگ،[۱۰] درگذشت او را ویران کننده خواندند. مراسم جهانی یاد بود او که در حضور بیش از ۲ میلیون انسان برگزار شد، در سراسر دنیا تحت پوشش قرار گرفت و توسط یک میلیارد نفر از سراسر دنیا نظاره شد و به یکی از پربینندهترین برنامههای تلوزیونی تاریخ تبدیل شد. در سال ۲۰۱۰ اعلام شد که مایکل با سود ۲۷۵ میلیون دلار در ۱ سال پس از درگذشتش، پردرآمدترین انسان درگذشتهٔ جهان است. این در حالی بود که الویس پریسلی که در رتبهٔ بعد از مایکل بود، تنها ۶۰ میلیون دلار درآمد داشتهاست.[۱۱] او پرفروشترین هنرمند مردهٔ جهان را نیز میباشد. ۵ ماه پس از درگذشت مایکل، مستندی موزیکال و کنسرتی از آن چه که او تنها ۲ روز قبل از مرگش بر روی صحنهٔ تمرین انجام داده بود به پردهٔ سینماها رفت و به پرفروشترین مستند، فیلم موزیکال و همینطور کنسرتی جهان بدل گشت و تا به امروز نیز این رکورد را حفظ کردهاست. اولین جلسهٔ دادگاه قتل غیر عمد مایکل جکسون در روز سهشنبه، ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۱ (۵ مهر ۱۳۹۰) برگزار شد.[۱۲]
مایکل در طول دوان فعالیتاش بیش از ۴۰۰ جایزه از مراسمهای مختلف موسیقی و بشردوستانه دریافت کردهاست که این رقم بیشتر از هر هنرمند دیگری است و تا به امروز هیچ کس نتوانسته بیشتر از او برندهٔ این تعداد جایزه بشود. او بیشتر از هر هنرمند دیگری در کتاب گینس رکورد ثبت کردهاست که رکورد «موفقترین و پردرآمدترین هنرمند و سرگرمیساز جهان در تمام دورانها» از آن جملهاست. از داراییهای او میتوان به ۵۰ درصد انتشارات سونی/ایتیوی که هماکنون دومین کمپانی قدرتمند حق نشر آثار موسیقی در جهان است، اشاره کرد.
مایکل ۴۶ سال در صنعت موسیقی به فعالیت مشغول بود و تقریباً نزدیک به ۴۰ سال است که کنکاشهای بسیار موشکافانه در زندگی خصوصیاش، همراه با دوران فعالیتاش، او را به نمادی فرهنگی و جزئی از فرهنگ عامهٔ مردم جهان تبدیل کردهاست. طبق بررسیهای کتاب رکوردهای جهانی گینس، مایکل تا قبل از مرگش مشهورترین انسان زندهٔ جهان بودهاست.[۱۳] همچنین او در طول زندگیاش، ۳ بار نامزد دریافت جایزهٔ صلح نوبل شد.
مایکل جوزف جکسون در تاریخ ۲۹ آگوست ۱۹۵۸ (۷ شهریور ۱۳۳۷)، در شهر صنعتی گری در ایالت ایندیانا، آمریکا و در خانوادهای از طبقهٔ کارگر و فقیر متولد شد. پدرش، جوزف والتر جو و مادرش کاترین اسکروز استر بود. او هفتمین فرزند از ده فرزند این خانواده بود. خواهران و برادران او به ترتیب، ربی (۱۹۵۰)، جکی (۱۹۵۱)، تیتو (۱۹۵۳)، جرمین (۱۹۵۴)، لاتویا (۱۹۵۶)، مارلون (۱۹۵۷)، برندن (۱۹۵۷)، رندی (۱۹۶۱) و جنت (۱۹۶۶) هستند. برندن، فرزند ۷اُم خانواده، چند ساعت بعد از به دنیا آمدنش مرد. جوزف، پدر خانواده، در استخدام معدن آهن بود و اغلب با برادرش، لوتر در یک گروه موسیقی به نام فالکونز (عقابها) به اجرا در کافهها و دیسکوها میپرداخت و اغلب در خانه و جلوی چشمان فرزندانشان تمرین میکردند. مادر مایکل بسیار مذهبی بود و فرزندانش را با باورهای سختگیرانهٔ فرقهٔ شاهدان یهوه از دین مسیحیت تربیت میکرد. همچنین در جوانیاش عضو گروه ارکستر دبیرستان بود و صدای زیبایی داشت. او برای فرزندانش میخواند و پیانو و کلارینت مینواخت. خانوادهٔ ۱۱ نفری جکسون، در یک خانهٔ کوچک دو اتاق خوابه زندگی میکردند که یکی از آنها برای جوزف و کاترین بود و دیگری مخصوص فرزندان پسر؛ سه دختر خانواده نیز در نشیمن میخوابیدند. در محلهای که مایکل و خانوادهاش در آن زندگی میکردند، کودکان و نوجوانان را برای کار در باندهای قاچاق و مواد مخدر به کار میگرفتند. جوزف که به موسیقی علاقه داشت، برای فرزندانش یک گروه موسیقی راه انداخت تا آنها را از این انحرافات حفظ کند.
مایکل استعدادش در موسیقی را خیلی زود بروز داد. او در سن ۵ سالگی در حضور همکلاسیها و مردم به مناسبت مختلف اجرا میکرد و موجب تعجب همگان میشد. در سال ۱۹۶۴ و زمانی که مایکل تنها ۶ سال داشت، به عنوان خوانندهٔ پس زمینه به گروه برادران جکسون پیوستند. مایکل در ۸ سالگی (سال ۱۹۶۶) در مقام خواننده و رقصندهٔ اصلی این گروه قرار گرفت. در همین زمان، برادران جکسون نام گروه را به جکسون فایو تغییر دادند.[۱۴] برادران جکسون هر روز پس از بازگشت از مدرسه، به دستور پدرشان به تمرینهای سخت میپرداختند. مایکل از همان دوران خردسالی مورد رفتار تند پدرش قرار داشت. او کار بیوقفه، شلاق و کلمات رکیک را تحمل میکرد. جوزف اغلب مچگیری میکرد و یا فرزندان پسر را به دیوار فشار میداد. یک شب وقتی مایکل خواب بود، جوزف از بیرون خانه خود را به پنجرهٔ اتاق خواب او رساند و در حالی که ماسک ترسناکی بر چهره داشت با جیغ و فریاد وارد اتاق شد.جوزف گفت که میخواسته به فرزندانش یاد بدهد که هنگام خواب پنجرهٔ اتاق خوابشان را باز نگذارند. اما تا سالها بعد از آن، کابوسهای دزدیده شدن از اتاق خواب، مایکل را رها نکرد. این سوء استفادهها از مایکل، زندگیاش در بزرگسالی را تحت شعاع خود قرار داد. مایکل در کودکی اغلب از تنهایی میگریست و گاهی اوقات با دیدن پدرش بیمار میشد یا حالت تهوع به او دست میداد. حتی در بزرگسالی هم در بعضی اوقات هنگامی که دربارهٔ کتک خوردن دوران کودکیاش صحبت میکرد میگریست.
” ما برای او اجرا میکردیم و او از ما ایراد میگرفت. اگر خراب میکردی، کتک میخوردی. بعضی وقتها با کمربند بعضی وقتها با شلاق. پدرم واقعأ به ما سخت میگرفت. “
—مایکل جکسون، کتاب مونواک
اما با این وجود، پدرش را به عنوان شخصی که توانست استعدادش را کشف کند، همیشه مورد ستایش قرار میداد. پدر او علیرقم آن که از فرزندانش سخت کار میکشید، اما دستمزد آنها را برای خودش بر نمیداشت و آن را همیشه به فرزندانش میداد. پدر مایکل میگوید: «مایکل هیچوقت علاقهای به پول نداشت. من سهم او را از پولی که از اجرای شب بدست آورده بودیم، به او میدادم و او روز بعد با آن پول، برای تمام بچههایی که در همسایگی ما زندگی میکردند، بستنی یا آبنبات میخرید». جکسون فایو از ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ (۸ سالگی تا ۱۰ سالگی مایکل) در سطح وسیعی از منطقهٔ ایالتهای غرب میانه آمریکا (Midwest) به اجرای برنامه پرداخت. آنها مکررأ در کلوبهای شبانهٔ سیاهپوستان و کلوپهای کوچکی که چیتلین سرکت (chitlin' circuit) نامیده میشدند به اجرا پرداخت؛ جایی که برنامهٔ آنها اغلب مقدمهای برای شروع استریپ تیزها (رقصهای برهنه) و نمایشهای جنسی مربوط به بزرگسالان بود. در ماه ژوئیه سال ۱۹۶۸ (۹ سالگی مایکل)، بری گردی، رئیس شرکت «موتاون رکوردز» با مشاهدهٔ استعداد این گروه با آنها قرارداد بست و به آنها اطمینان داد که ۳ تکآهنگ نسخت آنها، شماره یک خواهد شد. در نوامبر سال ۱۹۶۹ (۱۱ سالگی مایکل)، جکسون فایو اولین تکآهنگ خود با نام «میخواهم برگردی» را منتشر کرد، که در مدت یک ماه و نیم، ۲ میلیون نسخه از آن به فروش رفت و شماره یک شد. تکآهنگ دوم گروه با نام «اِی بی سی» نیز در مدت ۳ هفته دو میلیون نسخه فروش کرد و شماره یک شد. تکآهنگ سوم و چهارم با نامهای «عشقی که حفظ میکنی» و «آنجا خواهم بود» هم شماره یک شدند. شماره یک شدن ۴ تکآهنگ نخست گروه، آن هم پشت سر هم، رکوردی به نام آنها کرد.
” چیزی که از دوران کودکیام به یاد دارم، بیشتر کار است. من بر خلاف بسیاری از بچههای همسن و سال خودم، از طرف پدر و مادرم وادار به رفتن بر روی صحنه نمیشدم. من عاشق خواندن بودم. روی صحنه بودن، برای من مانند نفس کشیدن، طبیعی بود. من این کار را انجام میدادم چون مجبور شده بودم. نه از طرف والدین یا خانوادهام، بلکه از طرف باطنم که در دنیای موسیقی زندگی میکرد. “
—مایکل جکسون، کتاب مونواک
مایکل از سال ۱۹۷۲ (۱۴ سالگی)، در کنار فعالیت در گروه، حرفهٔ انفرادی خود را نیز آغاز کرد. او از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۵، ۴ آلبوم استودیویی تکنفره منتشر کرد. این کارها به عنوان قسمتی از قرارداد جکسون فایو با موتاون منتشر شدند و تکآهنگهای موفقی از جمله «راکین رابین»، «روز بابی»، «باید آنجا باشم» و همینطور تکآهنگ «بن» که در آمریکا شماره یک شد و برندهٔ جایزهٔ «بهترین ترانهٔ سال» از گلدن گلوب و همچنین نامزد یک جایزهٔ اسکار در زمینهٔ «بهترین موسیقی فیلم» شد، را منتشر کرد.[۱۴]
فروش گروه از سال ۱۹۷۳ شروع به کاهش کرد. اعضای گروه از کمپانی موتاون به دلیل این که نمیگذاشتند خود آنها حق کنترل خلاقانه و دخالت در تولید آهنگها را در دست داشته باشند، ناراضی بودند. با وجود این، در همین دوران نیز چند تکآهنگ از جکسون فایو، در بین ۴۰ اثر برتر آمریکا قرار گرفتند. پس از این کشمکشها، جکسون فایو در سال ۱۹۷۵ (۱۵ سالگی مایکل) کمپانی موتاون را ترک نمود.[۱۵]
۱۹۷۵ تا ۱۹۸۱: تغییر مکان به سوی شرکت اپیک رکوردز و انتشار آلبوم غیر معمول [ویرایش]
جکسون فایو پس از ترک شرکت موتاون، قرارداد جدیدی را در ژوئن ۱۹۷۵ با شرکت سیبیاس رکوردز امضا کرد و ابتدا به قسمت فیلادلفیا اینترنشنال رکوردز، و سپس به اپیک رکوردز پیوست. به دلیل رعایت حقوق شرکت نشر موسیقی قبلی به نام موتاون، برادران جکسون نام گروه را از جکسون فایو به به جکسونز تغییر دادند. مایکل در این دوران به بلوغ رسید و او از تغییرات صورت و ظاهرش ناراضی بود.
وقتی ۱۴ ساله شدم، ظاهرم به کلی تغییر کرد ... تغییر کردن پوستم، تجربهای بود که بدون اینکه خودم متوجه باشم، تأثیراتی در ضمیرم باقی گذاشت. خیلی خجالتی شدم. از ملاقات با مردم خجالت میکشیدم. چون ظاهرم خیلی بد شده بود. واقعأ این طور به نظرم میرسید که هر چه قدر بیشتر به آینه خیره میشدم، جوشهای صورتم بیشتر میشد. ظاهرم واقعأ مرا ناراحت میکرد. اما در نهایت همه چیز تغییر کرد. من یاد گرفته بودم که چگونه طرز تفکر را [نسبت به خودم] تغییر دهم و احساس بهتری پیدا کنم. از همه مهمتر اینکه، رژیم غذاییام را تغییر دادم. و این کلید حل این مشکل بود.
بعد از تغییر نام، گروه به اجراهای بینالمللی خود ادامه داد و از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۴ (از ۱۵ تا ۲۴ سالگی مایکل) شش آلبوم استودیویی دیگر منتشر کرد. در همین مدت، مایکل ترانهنویس اصلی جکسونز بود. او آهنگهای موفقی همانند «بدنتو تکون بده (برو پایین)»، «اینجا هتل» و «میتونی حسش کنی؟» را نوشت. در سال ۱۹۷۸، مایکل در فیلم موزیکال «ویز» به ایفای نقش پرداخت. موسیقی این فیلم توسط کوئینسی جونز، یکی از بزرگترین تهیهکنندگان آثار موسیقی جهان تنظیم شده بود. کوئینسی در مدت ساخت این فیلم به مایکل پیوست و تهیهکنندگی پنجمین آلبوم استودیویی او با نام «غیر معمول» را به دست گرفت.
در سال ۱۹۷۹، بینی مایکل در یکی از تمرینات پیچیدهٔ رقص شکست. عمل جراحی بینی که در نتیجهٔ این حادثه انجام شد موفقیت آمیز نبود و مایکل از مشکلات تنفسی که میتوانست فعالیت حرفهای او را تحت تاثیر قرار دهد رنج میبرد. او به دکتر استیو هوفلین معرفی شد که دومین عمل بینی را برای او انجام دهد.
کوئینسی جونز و مایکل با همدیگر تهیهکنندگی آلبوم «غیر معمول» را بر عهده گرفتند. ترانهنویسان این آلبوم، مایکل، راد تمپرتون (از گروه هیت ویو)، استیو واندر و پل مککارتنی، عضو اصلی گروه بیتلز بودند. «غیر معمول» در سال ۱۹۷۹ منتشر شد و به اولین آلبومی تبدیل شد که چهار تکآهنگ آن، در بین ۱۰ ترانهٔ برتر جدول ۱۰۰ اثر برتر بیلبورد آمریکا قرار گرفت. ۳ سال بعد و با انتشار آلبوم «تریلر»، مایکل با داشتن ۷ تکآهنگ در بین ۱۰ ترانهٔ برتر جدول آمریکا، رکورد خود را میشکند. ۲ تکآهنگ از این آلبوم هم در جدول بیلبورد شماره یک شدند: «تا به اندازهٔ کافی گیرت نیومده بس نکن» و «رقص با تو». آلبوم «غیر معمول» رتبهٔ سوم را در جدول بیلبورد ۲۰۰ بدست آورد و به پرفروشترین آلبوم سال جهان تبدیل شد و تا به امروز بیش از ۲۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسیدهاست و آن را به یکی از پرفروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی تبدیل کردهاست. انتشار این آلبوم با دریافت تعدادی جایزه از مراسمهای معتبر موسیقی همانند یک جایزهٔ گرمی همراه بود اما با این حال، مایکل از دستاورد این آلبوم ناراضی بود و بر این باور بود که این آلبوم میبایست تأثیر بسیار فراتری بر جهان میگذاشت. آلبوم غیر معمول با این حال که یک موفقیت تجاری بزرگ بود، اما بهخاطر آن که مایکل یک سیاهپوست بود، مورد توجه منتقدان و سران صنعت موسیقی قرار نگرفت. در سال ۱۹۸۰، زمانی که مایکل به روزنامهنگار مجلهٔ رولینگ استون گفت که اگر مایل هستند، عکسش را بر روی مجلهشان چاپ کنند؛ با جواب منفی روزنامهنگار مواجه شد زیرا روزنامه نگار گفت: «من بارها و بارها گفتم، اگر عکس سیاهپوستان روی مجلهها چاپ بشه، فروش نمیره». مایکل هم در جواب گفت: «صبر کن. روزی میرسه که همین روزنامهها مییان و از من درخواست مصاحبه میکنن. شاید اون روز این کار رو انجام بدم. شایدم نه». او مصمم شد که با انتشار آلبوم بعدیاش، به نقطهای فراتر از انتظارات دیگران دست یابد.
« نگاه کن؛ آلبوم بعدی را که من منتشر خواهم کرد. فقط نگاه کن ... به آنها (سران صنعت موسیقی) نشان خواهم داد. »
۱۹۸۲ تا ۱۹۸۳: آلبوم تریلر [ویرایش]
نوشتار اصلی: تریلر (آلبوم)
فروش جهانی ۷ میلیون نسخهای آلبوم «غیر معمول» در مدت ۳ سال (تا سال ۱۹۸۲) باعث شد که این آلبوم به پرفروشترین آلبوم یک هنرمند سیاهپوست تبدیل شود.[۱۶]
در سال ۱۹۸۲، جکسون با همراهی استیون اسپیلبرگ، کتاب گویای «ای. تی. موجود فرازمینی» را برای فیلمی علمی-تخیلی با همین نام تهیه نمود که در سال ۱۹۸۴ جایزهٔ گرمی «بهترین ضبط برای کودکان» را برد.[۱۷] در همان ماه انتشار این کتاب گویا، مایکل ششمین آلبوم استودیویی خود با نام «تریلر» (دلهرهآور، هیجانآور) را منتشر کرد. آلبوم تریلر تبدیل به جزئی از فرهنگ عامهٔ جهان و به خصوص آمریکا شد.[۱۸][۱۹]
دلهره آور
قسمتی از آهنگ مشهور دلهره آور (Thriller) که جکسون آن را در سال 1982 منتشر ساخت.
آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ راهنمای رسانه را ببینید.
زندگینامه نویس، جی. رندی تارابورلی توضیح میدهد:
« در برخی مواقع، فروش تریلر مثل یک کالای لوکس نیست، بلکه همانند یک کالای ضروری در هر خانهای پیدا میشود... تریلر احتمالأ شنیده شدهترین ضبط تمام تاریخ است.[۲۰][۲۱] »
تریلر تنها ۱ سال پس از انتشارش، و با فروش ۲۵ میلیون نسخه، به پرفروشترین آلبوم و اثر موسیقی جهان در تمام تاریخ بدل گشت و این در حالی بود که پرفروشترین آلبوم استودیویی آن زمان تنها ۱۲ میلیون نسخه فروش داشت. فروش تریلر تا به امروز نیز ادامه دارد و هنوز هم مقام پرفروشترین آلبوم را با فروش بیش از ۱۱۰ میلیون نسخه در جهان، در دست دارد؛[۲۲][۲۳] و این در حالی است که پرفروشترین آلبوم جهان، بعد از تریلر، که «بازگشت در سیاهی» نام دارد، تنها ۴۹ میلیون نسخه فروش جهانی داشتهاست.
مایکل با انتشار تریلر، مناسبات صنعت موسیقی را از لحاظ چهارچوب هنری، تجاری و درآمد زایی متحول نمود. تریلر، او را به مهمترین و برجستهترین هنرمند و سرگرمیساز قرن ۲۰ تبدیل کرد. او با انتشار این آلبوم سدهای نژادپرستی را در هم شکست، سبکهای موسیقی را دگرگون کرد، به هنرمندان سیاهپوست اعتبار داد و ساختار موزیک ویدئوها را برای همیشه و به صورت بنیادی تغییر داد. وکیل او، جان برانکا، اشاره کرد مایکل در آن زمان بالاترین حقوق محفوظ (Copy Right) را در میان هنرمندان صنعت موسیقی دارا بود: ۴۲ درصد از کل سود آثار.
مجله تایم نوشت که: «موج تریلر بهترین سالها را از زمان اوائل ۱۹۷۸ برای صنعت موسیقی به ارمغان آورد؛ زمانی که صنعت موسیقی درآمد کلی معادل چهار میلیارد دلار داشت.» نیویورک تایمز تاثیر تریلر را همانند بازگشت اعتماد به نفس به روح صنعتی که، توسط «ویرانههای جنبش پانک و سبک فرمالیتهٔ پاپ کامپیوتری» محدود شده بود، توصیف کرد و تأثیر مایکل را تنها ۱ سال پس از انتشار تریلر این گونه بیان کرد: «ستارهٔ آثار ضبط شده، رادیو و ویدئوهای راک. گروه نجاتی تکنفره برای صنعت موسیقی. آهنگسازی که بنیان موسیقی را برای یک دهه دگرگون میکند. رقصندهای با گرانقدرترین پاها در مسیر و خوانندهای که فراتر از هر سلیقه، سبک و همچنین تعصب نژادی پیش میرود». نیویورک تایمز مایکل را در سن ۲۵ سالگی، «پدیدهای در عرصهٔ موسیقی» خواند و گفت: «در دنیای موسیقی پاپ، مایکل جکسون یک طرف و بقیه در طرف دیگر هستند».[۲۴]
جکسون برای اولین بار حرکت مونواک را به نمایش میگذارد.
۱۹۸۳: رقص مونواک [ویرایش]
در ۲۵ مارس ۱۹۸۳ (۵ فروردین ۱۳۶۲)، مایکل بطور زنده در برنامهٔ ویژهٔ تلویزیونی «موتاون ۲۵: دیروز، امروز، برای همیشه» که برای ۲۵اُمین سالگرد تأسیس این شرکت پخش میشد، با برادرانش اجرا نمود. بعد از اجرای چندین ترانه از گروه جکسون فایو، ترانهٔ «بیلی جین» را به تنهایی اجرا کرد و او برای اولین بار امضای هنریش یعنی «رقص مونواک» را به نمایش گذاشت. در پخش زندهٔ تلویزیونی این مراسم، ۵۰ میلیون بیننده شاهد اجرای او بودند، و این اجرای او با اجراهای الویس پرسلی و بیتلز، در برنامهٔ «اد سالیوان شو»، که در آن زمان بزرگترین موسیقیدانان جهان بودند، مقایسه شد.[۲۵] به عقیدهٔ بسیاری از صاحبنظران، اجرای مایکل جکسون در برنامهٔ موتاون ۲۵، یکی از به یاد ماندنیترین و مهمترین لحظات در تاریخ فرهنگ عامه مردم است.
۱۹۸۴ تا ۱۹۸۵: ترانهٔ «ما دنیاییم» و شروع فعالیتهای تجاری بزرگ [ویرایش]
در ۲۷ ژانویه ۱۹۸۴ (۷ بهمن ۱۳۶۱)، مایکل دچار یک بد اقبالی شد؛ او در حال ساخت یک فیلم تبلیغاتی برای کمپانی نوشابهسازی پپسی کولا در سالن نمایش بزرگ «شراین» در شهر لسآنجلس، کالیفرنیا بود که موهایش بر اثر خطا در عملیات آتش بازی، آتش گرفت و پوست سرش دچار سوختگی درجهٔ سه شد.[۲۶] این حادثه در برابر دیدگان ۱۶۰۰ تماشاگری که در آن سالن جمع شده بودند اتفاق افتاد. شرکت پپسی نیز برای جبران این خسارت، مبلغ یک و نیم میلیون دلار به مایکل پرداخت کرد و او نیز تمام این پول را به یک مرکز سوانح سوختگی اهدا کرد که بعدها به نام خود مایکل جکسون نامگذاری شد.
مایکل جکسون در کاخ سفید با رئیس جمهور رونالد ریگان و همسرش.
در ۱۴ مه ۱۹۸۴، جکسون به کاخ سفید دعوت شد تا جایزهای را از دستان رئیس جمهور وقت آمریکا رونالد ریگان دریافت کند. جایزه برای قدردانی از حمایتهای جکسون از حرکتهای خیریه بر علیه اعتیاد به الکل و مواد مخدر به او داده شد.[۲۷]
مایکل در مراسم جایزه گرمی ۱۹۸۴، هشت جایزه برد. آلبوم تریلر برخلاف آلبومهای بعدی او با یک تور رسمی حمایت نشد، اما در ۱۹۸۴ تور پیروزی با همراهی گروه جکسونز، اکثر آثار سولوی جدید جکسون را برای بیش از دو میلیون تماشاچی در آمریکا به نمایش گذاشت. او سهم ۸ میلیونی خود را از این تور به خیریه بخشید.[۲۸]
جکسون در سال ۱۹۸۵ تکآهنگ خیریهٔ «ما دنیاییم» را با همکاری لایونل ریچی نوشت، این آهنگ برای جمع آوری کمک برای مبارزه با فقر در آفریقا و آمریکا در سراسر دنیا منتشر شد. او یکی از ۳۹ مشاهیری بود که در این اثر به اجرا پرداخت. این تک آهنگ یکی از پرفروشترین تک آهنگهای تمام دورانها شد و با فروشی نزدیک به ۲۰ میلیون کپی، میلیونها دلار (تقریبا ۲۰۰ میلیون دلار) برای رهایی مردم از قحطی و گرسنگی مهیا نمود.[۲۹]
هنگامی که جکسون همراه با پل مککارتنی روی دو تک آهنگ برتر «دختره مال منه» و «بگو بگو بگو» کار میکرد، روابط این دو دوستانه شد، و به دلایلی مختلف یکدیگر را ملاقات میکردند. در یک گفتگو، مک کارتنی از میلیونها دلاری که از کاتالوگهای موسیقی عایدش میشد حرف زد؛ او تقریبا سالی ۴۰ میلیون از آهنگهای هنرمندان دیگر درآمد داشت. بنابراین جکسون به فعالیتهای تجاری خرید، فروش، و شراکت در حقوق آثار موسیقی علاقه مند شد. کمی بعد کاتالوگ «نورترن سانگز» به فروش گذاشته شد؛ یک کاتالوگ موسیقی حاوی هزاران آهنگ از جمله کاتالوگ گروه بیتلز و آهنگهایی از الویس پرسلی. [۳۰] جکسون فورا به کاتالوگ "نورترن سانگز"علاقمند شد، اما به او گوشزد کردند که رقابت خیلی فشرده خواهد بود، او با هیجان دور و بر اتاق جست وخیز میکرد، در حالی که میگفت:«برام مهم نیست. من اون آهنگها رو میخوام. اون آهنگا رو برام بخر برانکا (وکیلش).» برانکا با وکیل پل مککارتنی تماس گرفت، وکیل مککارتنی در پاسخ اعلام کرد که موکلش علاقهای به قیمت دادن ندارد چون خیلی گران است. بعد از آنکه جکسون چانهزنیها را شروع کرد، پل مککارتنی تغییر عقیده داد و سعی کرد که یوکوانو (معشوقه سابق جان لنون) را با خود همراه کند، اما او نپذیرفت، بنابراین پل مککارتنی کنار کشید. سرانجام در چانه زنیهایی که ده ماه به طول انجامید جکسون بقیهٔ رقبا را از میدان به در کرد. وقتی پل مککارتنی فهمید، گفت: «من فکر میکنم اینجور کارها، زیر آبی رفتنه؛ اینکه دوست کسی باشی و بعد اون چیزی رو که روش ایستاده، از زیر پاش بکشی».
جلوهٔ ظاهری و شایعات رسانهها (۱۹۸۶) [ویرایش]
نوشتار اصلی: شایعات پیرامون مایکل جکسون
مایکل جکسون در تور جهانی بد. استرالیا. ۲ ژوئن ۱۹۸۸ (۱۲ خرداد ۱۳۶۷)
در سال ۱۹۸۶، رسانههای شایعهپرداز (تبلویدها)، داستانی منتشر کردند که ادعا میکرد جکسون برای حفظ جوانیاش در زیر «اتاق اکسیژن پر فشار» میخوابد و تصویری از او، درحالی که زیر یک جعبهٔ شیشهای دراز کشیده بود همراه با این خبر منتشر شد. با وجود اینکه این ادعا نادرست بود، جکسون خود به این داستان جعلی پر و بال داد.[۳۱][۳۲]
هنگامی که جکسون یک شامپانزهٔ دست آموز بنام «بابلز» خرید و با او دوست شد، رسانهها این کارش را غیر متعارف و نمونهای از یک رفتار ضد اجتماعی معرفی کردند.[۳۳] بعدأ گزارش شد که جکسون استخوانهای مرد فیلنما را خریداری کردهاست. این خبر نیز دروغ بود، اما داستانی بود که باز خود جکسون در اختیار رسانههای شایعه پرداز قرار داده بود.[۳۱] این داستانها الهام بخش ساخت لقب توهین آمیز «جکوی خل و چل» (Wacko Jacko) توسط رسانهها شد. این لقب در سال بعد به گوش جکسون رسید و در نهایت برای او بسیار بسیار ناخوشایند آمد. او با فهمیدن اشتباهش، از درز دادن داستانهای ساختگی به رسانهها دست برداشت. اما به خاطر سودی که به جیب رسانهها سرازیر میشد، آنها خودشان شروع به انتشار داستانهای ساختگی کردند.
مایکل جکسون یک سیاه پوست بود و رنگ پوست او به رنگ قهوهای روشن در دوران نوجوانیاش بود، اما از اواسط دههٔ ۸۰ میلادی، رنگ پوست او به آهستگی کم رنگتر شده و به سمت سفیدی رفت. در همین هنگام این اتفاق توسط رسانهها و اخبار به صورت وسیعی تحت پوشش قرار گرفت و شایعات بسیاری دربارهٔ جکسون به وجود آمد که او از رنگ پوستش بدش میآید و میخواهد پوستش را سفید کند. اما دلیل سفیدی پوست او بیماری پیسی بود. شایعات تغییر رنگ پوست جکسون از سالهای ۱۹۸۵ آغاز شد اما جکسون تا سال ۱۹۹۳ دربارهٔ آن صحبتی نکرد. به همین دلیل این شایعه بسیار گسترش یافت. به گفتهٔ خود جکسون بیماری او از سال ۱۹۷۹ آغاز شد و او اولین بار در سال ۱۹۸۳ و قبل از اجرای برنامهٔ موتاون ۲۵ متوجهٔ لکهای سفید بر روی دست چپش شد. او برای این که کسی از بیماریاش مطلع نشود، یک عدد دستکش سفید رنگ پولک دوزیشده راطراحی کرد. این دستکش بعدها در بین مردم مد شد و به یکی از نشانههای او بدل گشت. اولین بیماری باعث از بین رفتن رنگ پوست جکسون شد و دومی باعث تغییراتی در چهرهٔ او. این دو بیماری باعث شد تا پوست جکسون در برابر نور مستقیم آفتاب حساس شود. در صورت قرار گرفتن جکسون در نور آفتاب، میتوانست او را به بیماری سرطان پوست نیز مبتلا کند. (به همین دلیل او در سالهای بعد از ماسک و چتر استفاده میکرد.) همچنین او به خاطر پنهان کردن بیماراش از لوازم آرایشی استفاده میکرد که این کار باعث تغییر بسیار صورت او از حالت مردانه به زنانه میشد. با این حال چند جراح نظر دادهاند که او چند عمل جراحی بینی، پیشانی، چانه، نازک کردن لب و یک جراحی گونه را پشت سر گذاشته بود. مایکل دربارهٔ شایعهٔ جراحی پلاستیک در کتاب مونواک به نوشتهٔ خودش در سال ۱۹۸۸ میگوید:
« وقتی برای اولین بار مشهور شدم، هنوز کوچک بودم و مانند تمامی بچهها تپل بودم. صورتم هم خیلی گرد بود و گونه داشتم. گردی صورتم تا سالها بعد با من ماند، تا زمانی که رژیم غذاییام را تغییر دادم و خوردن گوشت قرمز، مرغ، گوشت خوک، ماهی و چیزهای چاق کننده را متوقف کردم. فقط میخواستم بهتر به نظر برسم. بهتر و سلامتتر زندگی کنم. به تدریج وزنم کم شد و صورتم به حالتی که الان هست، درآمد. و روزنامهها مرا متهم میکردند که ظاهرم را با جراحی پلاستیک تغییر دادهام. گذشته از جراحی بینی، که من آزادانه تأیید کردم که انجامش دادهام. همانند بسیاری از خوانندهها و بازیگران. [اما] آنها یکی از عکسهای قدیمیام را که مربوط به دوران بلوغ یا دبیرستانم بود، انتخاب میکردند و آن را با یکی از عکسهای جدیدم مقایسه میکردند. در عکس قدیمی، صورتم گرد و تپل بود و موهای آفریقایی داشتم و نورپردازی عکس هم خیلی بد بود. عکس جدید، صورت یک فرد بسیار بزرگتر و بالغ را نشان میداد. مدل موهایم فرق کرده بود و بینیام را هم عمل کرده بودم. همچنین، نورپردازی عکسها هم با گذشت زمان عالی شده بود. اینطور مقایسه کردنها واقعأ منصفانه نیست. من هرگز گونهها یا چشمانم را تغییر ندادهام. لبهایم را نازک نکردهام و هیچگونه عمل جراحی روی پوستم نداشتهام. تمام این اتهامات مضحک است. اگر حقیقت داشت، میگفتم. اما حقیقت ندارند. من دوبار بینیام را عمل کردم و اخیرأ یک شکاف در چانهام ایجاد کردهام [که امروزه به عنوان جراحی پلاستیک، محسوب نمیشود]. ولی تمامش همین است. من به چیزهایی که دیگران میگویند، اهمیت نمیدهم. این صورت خودم است و خودم میدانم.[۳۴] »
در اوایل دههٔ هشتاد، بدن جکسون بخاطر تغییر در رژیم غذایی و تمایلش برای داشتن «بدن یک رقصنده» قلمی تر شد. شاهدان اظهار کردهاند که جکسون اغلب سرگیجه داشت و به نظرشان او در مورد چگونه به نظر رسیدن بدنش وسواس پیدا کرده بود؛ برخی متخصصان علم پزشکی بطور علنی بیان کردند که طبق عقیدهٔ آنها جکسون «سندروم دیسمورفی بدنی» دارد؛ اختلالی ذهنی که در آن بیمار از جلوه ظاهری خود بیزار است و نمیداند دیگران دربارهٔ او چه نظری دارند.[۳۵][۳۶]
« چرا که نه، فقط به مردم بگو که من یه فضایی از مریخ هستم. به اونا بگو که من مرغ زنده میخورم و نصفه شبا رقصای جادویی میکنم. اونا هر چی که تو بگی باور میکنن، چون تو یه گزارشگری. اما اگه من، مایکل جکسون، بخوام بگم، «من یه فضایی از مریخم. مرغ زنده میخورم و نصفه شبا رقصای جادویی میکنم.»، مردم میگن اوه، پسر، اون مایکل جکسون خله. عقلش پاره سنگ ور میداره. یه حرف درست حسابی که بتونی باور کنی از دهنش بیرون نمییاد. »
فیلم ۴ بعدی کاپیتان EO [ویرایش]
نوشتار اصلی: کاپیتان ای اُ
در ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۶ فیلم تخیلی-فضایی «کاپیتان ای اُ» که به صورت ۴ بعدی بود توسط مایکل منتشر شد. از این فیلم با عنوان «پدر فیلمهای ۴ بعدی» یاد میشود. این فیلم ۱۷ دقیقهای به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا، کارگردان مجموعه فیلمهای معروف پدرخوانده و دراکولای برام استوکر و تهیهکنندگی جورج لوکاس، کارگردان فیلم معروف جنگ ستارگان ساخته شد. مایکل شرح میدهد:
« این فیلم ساخته شد زیرا «دیزنی لند» از من میخواستند که یک سرگرمی جدید برای پارک ابداع کنم. »
مبلغی که برای دقیقه به دقیقهٔ این فیلم هزینه شد، -برای هر دقیقه نیم میلیون دلار- آن را به پرخرجترین فیلم تاریخسینما بدل کرد و تا به امروز نیز این رکورد را دارد. کاپیتان EO جزئی از نمایشها و جاذبههای پارکهای تفریحی دیزنی لند شد. دیزنیلند، فیلم را به مدت ۱۱ سال در قسمت «سرزمین فردا» نمایش داد، در حالی که والت دیزنی ورلد این اثر را در قسمت پارک تفریحی «اپکات» (EPCOT) از ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴ به نمایش در آورد.[۳۷] این فیلم بعد از مرگ مایکل دوباره بر پردهٔ سینماهای دیزنی برگشت و اکران آن تا امروز نیز ادامه دارد.
آلبوم و تور جهانی بــد [ویرایش]
جکسون در حال اجرای آهنگ میخوای چیزی رو شروع کنی در تور بد
«آلبوم بـد» ۵ سال بعد از تریلر، پرفروشترین آلبوم جهان در تمام دورهها، منتشر شد. صنعت موسیقی در انتظار یک موفقیت برجستهٔ دیگر بود بنابراین توقعات بسیار بالایی در مورد این آلبوم وجود داشت. آلبوم بـد فروش کمتری نسبت به آلبوم تریلر داشت اما توانست به دومین آلبوم پرفروش جهان در آن زمان تبدیل شود. این آلبوم هماکنون با فروش بیش از ۳۰ میلیون نسخه، یکی از پرفروشترین آلبومها موسیقی جهان است. از ۹ تکآهنگ منتشر شده از آلبوم بد، ۷ عدد از آنها در بین ۱۰ اثر برتر جدول ۱۰۰ اثر برتر بیلبورد قرار گرفت و ۵ تکآهنگ هم در رتبهٔ ۱ قرار گرفت و نامبر وان شدند. آلبوم بـد تنها آلبوم موسیقی جهان است که ۵ تکآهنگ نامبر وان دارد.
« زمانی که حس میکنید در حال مسابقه دادن با خودتان هستید، ساختن یک آلبوم بسیار مشکل میشود. این که خودتان چه فکری میکنید مهم نیست، مردم همیشه آلبوم «بـد» را با «تریلر» مقایسه خواهند کرد. شما همیشه میتوانید به آنها بگویید «تریلر» را فراموش کنید، اما هیچکس این کار را نخواهد کرد. »
تور جهانی بد در روز ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۷ آغاز شد و در ۱۴ ژانویهٔ ۱۹۸۹ به پایان رسید. این تور به بزرگترین تور آن زمان تبدیل شد و توانست رکوردهای تورهای قبلی را بشکند. تنها در ژاپن، بلیطهای ۱۴ کنسرت به طور کامل به فروش رفت و ۵۷۰٫۰۰۰ تماشاگر را به خود جلب نمود، تقریبا سه برابر رکورد قبلی که تعدادی برابر ۲۰۰٫۰۰۰ نفر در یک تور بود. جکسون با اجرای ۱۲۳ کنسرت برای ۴.۴ میلیون نفر، درآمدی معادل ۱۲۵ میلیون دلار به دست آورد، و دو رکورد جهانی گینس برای خود به ثبت رساند. در طول این سفر، او کودکان بی بضاعت را رایگان برای دیدن کنسرتهایش دعوت میکرد و کمکهایی به بیمارستانها، یتیمخانهها و نیز سازمانهای خیریه اهدا مینمود. مایکل در سالهای بعد خودش رکورد این تور را شکست.
دزد زیرک (Smooth Criminal)
قسمتی از تک آهنگ دزد زیرک از سری آلبوم بد که جکسون آن را در 1988 انتشار داد.
آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ راهنمای رسانه را ببینید.
زندگی نامه به قلم خودش و نورلند (۱۹۸۸-۱۹۹۰) [ویرایش]
در ۱۹۸۸، او اولین زندگینامه به قلم خود، مونواک را نوشت، که تکمیلش چهار سال به طول انجامید. جکسون از دوران کودکیاش، تجربیاتش در جکسون ۵ و سوء استفادهایی که در دوران کودکی از آن رنج برد، سخن گفت.[۳۸] او همچنین دربارهٔ شایعات جراحی پلاستیکش صحبت کرد.[۳۶] مونواک در مکان اول لیست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار گرفت.[۳۶] مایکل فیلمی بنام مونواکر نیز منتشر کرد، که حاوی پشت صحنه و موزیک ویدئوهایی که او و جو پشی در آن ایفای نقش نمودند، بود.[۳۹] مونواکر از همان ابتدا در رتبهٔ اول جدول برترین موزیک ویدئو کاستها قرار گرفت، و برای ۲۲ هفته در صدر ماند و سرانجام جای خود را به «مایکل جکسون: افسانه ادامه دارد» داد. در ۲۴ ژانویه ۱۹۸۹، پس از گذشت ۲ هفته از زمان انتشار فیلم مونواکر، این فیلم رکورد فیلم «ساخت تریلر مایکل جکسون» را شکست و به پرفروشترین فیلم موزیکال تبدیل شد و سالها این رکورد را حفظ کرد. (هماکنون فیلم «این است مایکل جکسون» با فروش بیش از ۲۷۵ میلیون دلار، پرفروشترین فیلم مستند، کنسرتی و موزیکال جهان میباشد.)
در مارس ۱۹۸۸، جکسون زمینی در نزدیکی سانتا ینز، کالیفرنیا، خریداری کرد تا مزرعه نورلند خود را با هزینهای معادل ۱۷ میلیون دلار در آنجا بسازد. وسعت این ملک شخصی ۱۱ کیلومتر مربع است. جکسون، نورلند را با یک شهربازی، یک باغ وحش، یک سالن سینما و ۴۰ نگهبان تکمیل کرد. در سال ۲۰۰۳، ارزش این ملک را ۱۰۰ میلیون دلار برآورد کردند. در ۱۹۸۹، درآمد او ۱۲۵ میلیون دلار، تخمین زده شد و باعث شد به پرفروشترین سرگرمیساز جهان تبدیل شود. کمی بعد، او اولین فرد غربی بود، که در یک آگهی تلویزیونی برای تلویزیون روسیه ظاهر شد.[۴۰] موفقیتهای جکسون سبب شد که وی لقب «سلطان پاپ» را دریافت کند؛ عنوانی که ایدهاش از الیزابت تیلور، بازیگر و دوست صمیمی جکسون آمد.[۴۱] تیلور هنگامی که جایزهٔ «هنرمند دهه» را در سال ۱۹۸۹ به او تقدیم میکرد، جکسون را سلطان حقیقی پاپ، راک و سول خواند.
مایکل در کاخ سفید به همراه رئیس جمهور جرج هربرت واکر بوش
برای قدردانی از تاثیراتی که جکسون بر دههٔ هشتاد گذاشت، رئیس جمهور وقت، جرج اچ دبلیو بوش جایزهٔ مخصوص «هنرمند دهه» را در کاخ سفید را به او تقدیم کرد؛ بوش جکسون را به خاطر «عظمت محبوبیتش» تحسین نمود. از ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰، جکسون ۵۰۰٫۰۰۰ دلار به "بنیاد یونایتد نگرو کالج "بخشید و تمام سود بدست آمده از تک آهنگ مرد در آینه را نیز وقف خیریه کرد.[۴۰] اجرای زندهٔ «تو آنجا بودی» توسط جکسون در شصتمین سالروز تولد "سمی دیویس پسر" (به انگلیسی: Sammy Davis Jr,'s)، نامزد دریافت جایزه در مراسم جایزه امی شد.
آلبوم خطرناک، بنیاد خیریه دنیا را التیام بده و سوپربول (۱۹۹۱-۱۹۹۳) [ویرایش]
همچنین ببینید: بنیاد دنیا را التیام بده
در مارس ۱۹۹۱، جکسون قراردادش را با سونی به ارزش ۶۵ میلیون دلار تمدید نمود؛ ارزش این قرارداد در آن زمان رکوردشکن بود. جکسون هشتمین آلبومش یعنی خطرناک را در سال ۱۹۹۱ منتشر کرد. تا ۲۰۰۸، آلبوم خطرناک هفت میلیون سری در داخل آمریکا و ۳۲ میلیون کپی در سراسر دنیا فروش کردهاست. [۴۲][۴۳] آمار فروش آلبوم خطرناک نسبت به آلبوم بد سریعتر بالا رفت. در آمریکا، تک آهنگ اول آلبوم «سیاه یا سفید»[واژهنامه ۱] پرفروشترین اثر از این آلبوم بود، و به جایگاه شمارهٔ یک جدول ۱۰۰ اثر برتر دست یافت و هفت هفته آنجا ماند، این اثر عملکردی مشابه در جداول فروش نقاط دیگر دنیا داشت. تک آهنگ دیگر آلبوم «زمان رو به یاد بیار»[واژهنامه ۲] در آمریکا به مدت ۸ هفته در میان ۵ جایگاه نخست بود، و در جایگاه سوم جدول ۱۰۰ تک آهنگ برتر قرار گرفت.[۴۴] در ۱۹۹۳، جکسون این آهنگ را در مراسم «جوایز سول ترین» بر روی صندلی چرخدار اجرا نمود، و در توضیح گفت که در تمرینات آسیب دیده.[۴۵] در بریتانیا و بخشهای دیگری از اروپا «دنیا را التیام بده»[واژهنامه ۳]، پرفروشترین اثر از آلبوم بود. این اثر ۴۵۰٫۰۰۰ کپی در بریتانیا فروخت و در ۱۹۹۲ به مدت پنج هفته در جایگاه دوم جدول قرار گرفت.[۴۲][۴۴]
جکسون بنیاد دنیا را التیام بده را در ۱۹۹۲ بنیانگذاری کرد. سازمان خیریهای که کودکان بی بضاعت را به ملک جکسون میآورد، تا از پارک تفریحی که جکسون از خرید ملک در آنجا ساخته بود بطور رایگان استفاده کنند. این بنیاد همچنین میلیونها دلار برای کمک به کودکان بیمار و جنگ زده به نقاط مختلف کرهٔ زمین فرستاد.
تور جهانی خطرناک در ۲۷ ژوئن ۱۹۹۲ آغاز شد، و در ۱۱ نوامبر ۱۹۹۳ خاتمه یافت. جکسون در ۶۷ کنسرت برای ۳٫۶ میلیون نفر برنامه اجرا کرد. تمام درآمد حاصل از این کنسرتها به بنیاد دنیا را التیام بده منتقل، و باعث جمع آوری میلیونها دلار برای کمک به مردم شد.[۴۴] او حق پخش تلویزیونی تور جهانی آلبوم خطرناک خود را در ازای ۲۰ میلیون دلار به HBO فروخت، یک قرارداد رکورد شکن که رکوردش تا به حال پا برجاست.[۴۶]
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://up.vatandownload.com/images/p1d182nfygyxugwa26re.jpg
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://up.vatandownload.com/images/nduy33qo3xe2i1j867e.jpg