14-02-2013، 2:51
روزگاری پرندهء کوچک آرزوی سفرداشت
سفر به راههای دور دست را در سر داشت
بال و پر گشود و پرواز کرد
رفت و رفت
پرنده ء کوچک تنهای تنها میان تنهایی اسیر گشت
حال که اسیر غربت گشت و آرزوی بزرگ خود را نفرین میکند
حال فقط این جمله برایش مانده
اسیر غم و اندوه بودن بهتر است
از اسیر غربت بودن
خداوندا کسی را در غربت تلخ اسیر نکن؟
سفر به راههای دور دست را در سر داشت
بال و پر گشود و پرواز کرد
رفت و رفت
پرنده ء کوچک تنهای تنها میان تنهایی اسیر گشت
حال که اسیر غربت گشت و آرزوی بزرگ خود را نفرین میکند
حال فقط این جمله برایش مانده
اسیر غم و اندوه بودن بهتر است
از اسیر غربت بودن
خداوندا کسی را در غربت تلخ اسیر نکن؟