11-02-2013، 20:29
سخته حرفم ولي بايد رفت
ديگه تمومه ديگه بريدم
ديگه خستم از اين كه هر چي
هي اومدم و نرسيدم
سخته حرفم ولي بايد بدوني خستم
ولي بايد بدوني كه ميرم با يه يادگاري رو دستم
با يه يادگاري رو دستم
سخته رفتن بس كه سردم
من حرف دل هاي شكستم
من با هر خاطره با غم -- ميرم با اينكه وابستم
سخته رفتن تلخه حرفم -- ببين من در ها رو بستم
.
من از غروب جمعم
حتي از سكوت صبحم خستم
سخته حرفم رسيده وقت رفتن
به ياد اون روزا كه اسمت هر يه سطر دفتر
نقش مي بست چشم با اشك خيرست به
فردايي كه توي زندگيم يه بخش ديگست
من نمي دونم بهت نميومد
كه خودتو بكشي كنار از كنار من تو بري گلم
نخواستي بفهمي اين رو كه من عاشقتم؟؟؟
فهميدم حق ميدم بهت باشه بخند، به من
واقعا كه حق داري بخندي
كه با اون نگاهت منو به رگباري ببندي
كه بدتر از صد تا گلوله سرب داغه
با تو فكر مي كردم طلوع صبحه آخه
تا وقتي بودي توي زندگيم من غم نداشتم -- واست تا جايي كه تونستم من كم نذاشتم
البته خودم مي خواستم اينا منت نيست -.- ولي با تو بودن واسه مَن مِن بعد ريسكه
ديگه با خاطرات با تو خوشم پس
چون كه حتي فكر بي تو بودن كشندست
.
بذار بگم آخرين سطرم رو بخوني
من ميرم تا شايد تو قدرم رو بدوني
سخته رفتن بس كه سردم
من حرف دل هاي شكستم
من با هر خاطره با غم
ميرم با اينكه وابستم
سخته رفتن تلخه حرفم
ببين من در ها رو بستم
من از غروب جمعم
حتي از سكوت صبحم خستم
سخته حرفم رسيده وقت رفتن
گذشت اون روزا تو حرفا بودي حرف أول
حس مي كردم أخيرا حرفات با خراشه
اونجا بود كه فهميدم اين قصه آخراشه
وقت رفتنه وقت دفن قلبمه -- و خودت مي دوني تمومه الكي جو نده
حرف هاي تلخت هم كه نمك زخممه -- و تنها دلخوشيم به قلم دستمه
و باز منم و حسرت اينكه دوباره تنهام
و از خدا حالا مي خوام من دو بال پرواز
مي دوني چند بار گفتم كه تو مال من باش؟؟؟
بگذريم ديگه زدستم در رفته شمار دردام
تو كه مي دونستي من تكيه گاه محكمتم
بگو با من ديگه چرا آخه نوكرتم؟؟؟
من كه هر دقيقم وابسته به دقيقه تو بود
من كه حتي لباس تنم به سليقه تو بود
مني كه دست هيچكسي رو با وجودم نمي گرفتم
تو باعث شدي كه توي قلبم بميره نفرت
رسيده وقت رفتن
هرچند من از دلت خيلي وقته رفتم
باشه تو بردي و اينا برات افتخارن؟؟؟
تو ختم عالمي و منم اند خامم؟؟؟
فکر نكني أهل جبران يا انتقامم
خودم بايد دقت مي كردم تو انتخابم
سخته رفتن بس كه سردم
من حرف دل هاي شكستم
من درد تموم دنيام
كه زخم هام رو خودم بستم
سخته رفتن تلخه حرفم
ببين من در ها رو بستم
من از غروب جمعم
حتي از سكوت صبحم خستم.
ديگه تمومه ديگه بريدم
ديگه خستم از اين كه هر چي
هي اومدم و نرسيدم
سخته حرفم ولي بايد بدوني خستم
ولي بايد بدوني كه ميرم با يه يادگاري رو دستم
با يه يادگاري رو دستم
سخته رفتن بس كه سردم
من حرف دل هاي شكستم
من با هر خاطره با غم -- ميرم با اينكه وابستم
سخته رفتن تلخه حرفم -- ببين من در ها رو بستم
.
من از غروب جمعم
حتي از سكوت صبحم خستم
سخته حرفم رسيده وقت رفتن
به ياد اون روزا كه اسمت هر يه سطر دفتر
نقش مي بست چشم با اشك خيرست به
فردايي كه توي زندگيم يه بخش ديگست
من نمي دونم بهت نميومد
كه خودتو بكشي كنار از كنار من تو بري گلم
نخواستي بفهمي اين رو كه من عاشقتم؟؟؟
فهميدم حق ميدم بهت باشه بخند، به من
واقعا كه حق داري بخندي
كه با اون نگاهت منو به رگباري ببندي
كه بدتر از صد تا گلوله سرب داغه
با تو فكر مي كردم طلوع صبحه آخه
تا وقتي بودي توي زندگيم من غم نداشتم -- واست تا جايي كه تونستم من كم نذاشتم
البته خودم مي خواستم اينا منت نيست -.- ولي با تو بودن واسه مَن مِن بعد ريسكه
ديگه با خاطرات با تو خوشم پس
چون كه حتي فكر بي تو بودن كشندست
.
بذار بگم آخرين سطرم رو بخوني
من ميرم تا شايد تو قدرم رو بدوني
سخته رفتن بس كه سردم
من حرف دل هاي شكستم
من با هر خاطره با غم
ميرم با اينكه وابستم
سخته رفتن تلخه حرفم
ببين من در ها رو بستم
من از غروب جمعم
حتي از سكوت صبحم خستم
سخته حرفم رسيده وقت رفتن
گذشت اون روزا تو حرفا بودي حرف أول
حس مي كردم أخيرا حرفات با خراشه
اونجا بود كه فهميدم اين قصه آخراشه
وقت رفتنه وقت دفن قلبمه -- و خودت مي دوني تمومه الكي جو نده
حرف هاي تلخت هم كه نمك زخممه -- و تنها دلخوشيم به قلم دستمه
و باز منم و حسرت اينكه دوباره تنهام
و از خدا حالا مي خوام من دو بال پرواز
مي دوني چند بار گفتم كه تو مال من باش؟؟؟
بگذريم ديگه زدستم در رفته شمار دردام
تو كه مي دونستي من تكيه گاه محكمتم
بگو با من ديگه چرا آخه نوكرتم؟؟؟
من كه هر دقيقم وابسته به دقيقه تو بود
من كه حتي لباس تنم به سليقه تو بود
مني كه دست هيچكسي رو با وجودم نمي گرفتم
تو باعث شدي كه توي قلبم بميره نفرت
رسيده وقت رفتن
هرچند من از دلت خيلي وقته رفتم
باشه تو بردي و اينا برات افتخارن؟؟؟
تو ختم عالمي و منم اند خامم؟؟؟
فکر نكني أهل جبران يا انتقامم
خودم بايد دقت مي كردم تو انتخابم
سخته رفتن بس كه سردم
من حرف دل هاي شكستم
من درد تموم دنيام
كه زخم هام رو خودم بستم
سخته رفتن تلخه حرفم
ببين من در ها رو بستم
من از غروب جمعم
حتي از سكوت صبحم خستم.