امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نسیم بود یا یک خیال

#44
دیرگاهی است دراین تنهایی
رنگ خاموشی درطرح لب است
بانگی از دور مرا میخواند
لیک پاهایم در قیر شب است


رخنه ای نیست در این تاریکی
در و دیوار به هم پیوسته
سایه ای لغزد اگر روی زمین
نقش وهمی است ز بندی رسته


نفس آدم ها
سر به سر افسرده است
روزگاری است در این گوشه ی پژمرده هوا
هر نشاطی مرده است


دست جادویی شب
در به روی من و غم میبندد
میکنم هر چه تلاش
او به من میخندد


نقش هایی که کشیدم در روز
شب زراه آمد و با دود اندود
طرح هایی که فکندم در شب
روز پیدا شد و با پنبه زدود


دیر گاهی است که چون من همه را
رنگ خاموشی در طرح لب است
جنبشی نیست در این خاموشی
دست ها پاها در قیر شب است
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: نسیم بود یا یک خیال - Shawty Girl - 10-02-2013، 20:22


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 9 مهمان