امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امتیازات: 4.56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چه بر ســــ ـر عـشـ ــــــق آمــ ـده

دلم دریای آتیشه ، دارم می سوزم از این تب

تو آغوش یكی دیگه ، چرا تو فكرتم هر شب

تو هم شاید شبیه من ، گرفتاری و بی تابی

تو آغوش یكی دیگه ، به یاد من نمی خوابی

نگاهش می كنم انگار ، همه دنیامو گم كردم

نمی دونه كه تو چشماش ، به دنبال تو می گردم

میاد دستامو می گیره ، بهم میگه چقدر سردی

منم می خندمو میگم ، عزیزم اشتباه كردی

این همه حسود بودم و نمی دانستم؟!؟

به نسیمی که از کنارت موذیانه می گذرد

به چشم های آشنا و پر آزار که بی حیا نگاهت میکنند

به آفتابی که فقط تلاش گرم کردن تو را دارد

به همه شان حسادت میکنم

من آنقدر عاشقم که به طبیعت بدبینم

طبیعت پر از نفس های آدمهاست

که مرا وادار می‌کند حسادت کنم

به تو و رویای نداشته ام.......
چه بر ســــ  ـر عـشـ   ــــــق آمــ   ـده
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: چه بر ســــ ـر عـشـ ــــــق آمــ ـده - ღdorsaღ - 09-01-2013، 19:15


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان