28-12-2012، 19:45
مـرا ببین ..
با تـو حرفـــ میـــ زنم ..
با عطرِ حضـورِ کسی که نیستــــ ...
با صدای منعکسی که لابـلای گام های پـر شتابـــِـ روزمـرّگی ام گـم نمیـــ شود ..
خیالِ تـو مدام لبخنـد میـــ زند !
تو مـدام در " دوستتـــ دارم " تکرار میـــ شوی
ولی مـن هنـوز در اوّلیـن سرمشقِ آن مانـده ام !
تنهـا نیستـم
وقتی لحظه های مـن از تو مدام بارانی استـــ
و در طراوتــِـ حوالی ِ تـو قدم میــــ زند
دلـم ..
با تـو حرفـــ میـــ زنم ..
با عطرِ حضـورِ کسی که نیستــــ ...
با صدای منعکسی که لابـلای گام های پـر شتابـــِـ روزمـرّگی ام گـم نمیـــ شود ..
خیالِ تـو مدام لبخنـد میـــ زند !
تو مـدام در " دوستتـــ دارم " تکرار میـــ شوی
ولی مـن هنـوز در اوّلیـن سرمشقِ آن مانـده ام !
تنهـا نیستـم
وقتی لحظه های مـن از تو مدام بارانی استـــ
و در طراوتــِـ حوالی ِ تـو قدم میــــ زند
دلـم ..