روزی ماشین بزرگیاز وسط خیابان می گذشت چشم رانندهبه یک ماشین ژیان می افتد که جلوی ان نوشته بود (( میازار موری که دانه کش است.)) راننده ی ماشین بزرگ دلش به حال ان میسوزد و اجازه می دهد تا او رد بشود . و قتی که ژِیان رد میشود، پشت شیشه ی عقبش نوشته بود (( فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه. ))
|
امتیاز موضوع:
لطیفه جدید،جوک،جک،باحال،خنده دار،طنز |
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان