24-11-2012، 16:30
دل نوشته ارکیده
صدای هق هق گریه ای
تمام وجودم را میلرزاند
چقدر هق هقش مرا میترساند
هم برایم آشنا بود هم ترسناک
دنبالش رفتم
صدا نزدیک و نزدیک تر میشد
در کنج ویرانه
خاطره هایم
دلم
به یاد ایام دیرین
ناله ی فراق سر داده بود
اری
وجودم بود که از دوری میسوخت
و قطره قطره اشک می ریخت
صدای هق هق گریه ای
تمام وجودم را میلرزاند
چقدر هق هقش مرا میترساند
هم برایم آشنا بود هم ترسناک
دنبالش رفتم
صدا نزدیک و نزدیک تر میشد
در کنج ویرانه
خاطره هایم
دلم
به یاد ایام دیرین
ناله ی فراق سر داده بود
اری
وجودم بود که از دوری میسوخت
و قطره قطره اشک می ریخت