12-03-2024، 11:05
• نارسیست یا خودشیفته
همهی ما ممکنه تا حدودی خودشیفته بوده باشیم تو دوران بلوغمون اما اگر این ویژگی بعد از بلوغمون همراهمون باشه تبدیل میشه به اختلال. توجه داشته باشین که خودشیفتگی یک بیماری نیست که حالت عمومی داشته باشه و هرکسی دچارش بشه بلکه یک نوع اختلال روانی هست. ( در بعضی مواقع به عنوان صفت شخصیتی استفاده میشه اما از یه جایی به بعد اختلال محسوب میشه).
البته خودشیفتگی به چند دسته تقسیم میشه ، دسته بندی کلی اون سازگار و ناسازگاره.
خودشیفتگی سازگار شخصیتی کاریزماتیک و جذاب رو ارائه میده که خودشیفتگیش علاوه بر اینکه زیانی براش نداره بلکه براش منفعت هم داره، معمولا این نوع خودشیفتگی بر میگرده به دوران کودکی فرد که در واقع به گونهای باهاشون رفتار میشده که انگار برتر از بقیهان، این نوع خودشیفتهها تمایل به لاف زدن دارن، عاشق سلطهان و خیلی اعتماد به نفس دارن و آدمهای زودرنجی نیستن و تمایل دارن به بقیه گوشزد کنند که اهمیت دارن.
اغلب وقتی از خودشیفتگی صحبت میشه درواقع منظور همون خودشیفتگی ناسازگاره که آسیبزنندهس. که معمولا بر میگرده به آسیبهای دوران کودکی و خودشیفتگی براشون حکم لایهی محافظ داره، این نوع خودشیفتهها به شدت حساس و آسیبپذیرن.
یه چیزی که اکثراً راجع به خودشیفتگی اشتباه میکنن اینه که فکر میکنن این افراد فقط اعتماد به نفس بیش از حدی دارن که میشه گفت تا حدود زیادی اشتباهه، چرا که این فقط یه پوسته ظاهریه و در باطن این افراد عزت نفس خیلی پایینی دارن که دلیلیه برای اینکه این افراد میخوان در مرکز توجه باشن و به شدت نیازمند تعریف و تحسینن جوری که اگر باهاشون رفتار خاصی نداشته باشید یا بهشون احساس برتری ندید عصبی میشن، نداشتن عزت نفس تو این افراد باعث میشه که آدمهای انتقادپذیری نباشن و اگر بهشون بگید بالای چشمت ابروعه به شدت واکنش نشون میدن، این اشخاص خیلی مغرور، خودبرتربین و همیشه طلبکارن، طوری که لطف کردن رو وظیفه اطرافیانشون میدونن، دستاورداشون همیشه تو چشمتونه حتی اگر واقعا دستاوردی نداشته باشن و به شدت حسودن و نمیتونن ببینن کسی ازشون بهتره و اگر حس کنن موقعیت برتر بودنشون به خطر افتاده سریع دست به کار میشن و شروع میکنن به تحقیر کردن، اینا تو ذهنشون خیلی خوشگلن، خیلی باهوشن، از همه بهترن و همه دنبالشونن پس متوهم بودن از صفات بارزشونه ولی در کل این افراد مشکل درون فردی قابل توجهی دارن که ازشون آدمهای حساسی میسازه و با کوچیکترین چیزی احساس میکنن داره بهشون کمتوجهی میشه، معمولا به خاطر خودبرتربینیشون نمیخوان یا نمیتونن عواطف و نیازهای بقیهرو درک کنن.
پنج نوع خودشیفتگی وجود داره که توضیحات بالا یه تعریف کلی از این پنج نوعه( که شاید بعدا یه پست جدا بذارم برای هر نوع) و هر کدوم از این انواع رفتارها و ویژگیهای به خصوص خودشو در بر داره اگر کنجکاوین میتونین راجع به انواع خودشیفتگی سرچ کنین.
درصد خودشیفتگی تو هرکس متفاوته و ممکنه هرکدوم از خصلتهای گفته شده(+ خصلتهای گفته نشده) رو با دزهای مختلف تو افراد خودشیفته ببینین.
و البته که هرکدوم از این ویژگیها تو افراد نشونه خودشیفته بودن اونها نیست پس بهتره قضاوتشون نکنیم تا وقتی که مدارک کافی برای اثبات جرم نداشته باشیم، هاها.
دلایل به وجود اومدن این اختلال دقیقا مشخص نیست ولی دلایل زیر میتونه موجب این اختلال باشه:
- محیط زندگی (روابط فرزند و والدین، مورد سواستفاده قرار گرفتن در دوران کودکی، انتظارات بیجای والدین و..)
- ژنتیک ( اینکه از پدر یا مادر و اجدادش به ارث برده باشه)
- نوروبیولوژی (ارتباط بین مغز و تفکر و رفتار)
اگر میخواین تست خودشیفتگی بدین من چنتا تست معرفی میکنم بهتون اما اینو در نظر بگیرین که این تستا کاملا درست نیستن و نمیتونن جایگزین تشخیص متخصص باشن و معیار قابل اعتمادی برای تشخیص این اختلال نیستن
> تست NPI
> تست شخصیت سهگانه تاریک
> تست خودشیفتگی پاتولوژیک (PNI)
خودشیفتهها فکر نمیکنن که مشکلی دارن که بخوان پیگیرش بشن اما روانشناس و روانپزشک میتونه کمک کنه چون خودشیفتگی ممکنه به افسردگی، اضطراب، مشکلات جسمی و فیزیکی، رفتار یا تفکر خودکشی ختم بشه.
همهی ما ممکنه تا حدودی خودشیفته بوده باشیم تو دوران بلوغمون اما اگر این ویژگی بعد از بلوغمون همراهمون باشه تبدیل میشه به اختلال. توجه داشته باشین که خودشیفتگی یک بیماری نیست که حالت عمومی داشته باشه و هرکسی دچارش بشه بلکه یک نوع اختلال روانی هست. ( در بعضی مواقع به عنوان صفت شخصیتی استفاده میشه اما از یه جایی به بعد اختلال محسوب میشه).
البته خودشیفتگی به چند دسته تقسیم میشه ، دسته بندی کلی اون سازگار و ناسازگاره.
خودشیفتگی سازگار شخصیتی کاریزماتیک و جذاب رو ارائه میده که خودشیفتگیش علاوه بر اینکه زیانی براش نداره بلکه براش منفعت هم داره، معمولا این نوع خودشیفتگی بر میگرده به دوران کودکی فرد که در واقع به گونهای باهاشون رفتار میشده که انگار برتر از بقیهان، این نوع خودشیفتهها تمایل به لاف زدن دارن، عاشق سلطهان و خیلی اعتماد به نفس دارن و آدمهای زودرنجی نیستن و تمایل دارن به بقیه گوشزد کنند که اهمیت دارن.
اغلب وقتی از خودشیفتگی صحبت میشه درواقع منظور همون خودشیفتگی ناسازگاره که آسیبزنندهس. که معمولا بر میگرده به آسیبهای دوران کودکی و خودشیفتگی براشون حکم لایهی محافظ داره، این نوع خودشیفتهها به شدت حساس و آسیبپذیرن.
یه چیزی که اکثراً راجع به خودشیفتگی اشتباه میکنن اینه که فکر میکنن این افراد فقط اعتماد به نفس بیش از حدی دارن که میشه گفت تا حدود زیادی اشتباهه، چرا که این فقط یه پوسته ظاهریه و در باطن این افراد عزت نفس خیلی پایینی دارن که دلیلیه برای اینکه این افراد میخوان در مرکز توجه باشن و به شدت نیازمند تعریف و تحسینن جوری که اگر باهاشون رفتار خاصی نداشته باشید یا بهشون احساس برتری ندید عصبی میشن، نداشتن عزت نفس تو این افراد باعث میشه که آدمهای انتقادپذیری نباشن و اگر بهشون بگید بالای چشمت ابروعه به شدت واکنش نشون میدن، این اشخاص خیلی مغرور، خودبرتربین و همیشه طلبکارن، طوری که لطف کردن رو وظیفه اطرافیانشون میدونن، دستاورداشون همیشه تو چشمتونه حتی اگر واقعا دستاوردی نداشته باشن و به شدت حسودن و نمیتونن ببینن کسی ازشون بهتره و اگر حس کنن موقعیت برتر بودنشون به خطر افتاده سریع دست به کار میشن و شروع میکنن به تحقیر کردن، اینا تو ذهنشون خیلی خوشگلن، خیلی باهوشن، از همه بهترن و همه دنبالشونن پس متوهم بودن از صفات بارزشونه ولی در کل این افراد مشکل درون فردی قابل توجهی دارن که ازشون آدمهای حساسی میسازه و با کوچیکترین چیزی احساس میکنن داره بهشون کمتوجهی میشه، معمولا به خاطر خودبرتربینیشون نمیخوان یا نمیتونن عواطف و نیازهای بقیهرو درک کنن.
پنج نوع خودشیفتگی وجود داره که توضیحات بالا یه تعریف کلی از این پنج نوعه( که شاید بعدا یه پست جدا بذارم برای هر نوع) و هر کدوم از این انواع رفتارها و ویژگیهای به خصوص خودشو در بر داره اگر کنجکاوین میتونین راجع به انواع خودشیفتگی سرچ کنین.
درصد خودشیفتگی تو هرکس متفاوته و ممکنه هرکدوم از خصلتهای گفته شده(+ خصلتهای گفته نشده) رو با دزهای مختلف تو افراد خودشیفته ببینین.
و البته که هرکدوم از این ویژگیها تو افراد نشونه خودشیفته بودن اونها نیست پس بهتره قضاوتشون نکنیم تا وقتی که مدارک کافی برای اثبات جرم نداشته باشیم، هاها.
دلایل به وجود اومدن این اختلال دقیقا مشخص نیست ولی دلایل زیر میتونه موجب این اختلال باشه:
- محیط زندگی (روابط فرزند و والدین، مورد سواستفاده قرار گرفتن در دوران کودکی، انتظارات بیجای والدین و..)
- ژنتیک ( اینکه از پدر یا مادر و اجدادش به ارث برده باشه)
- نوروبیولوژی (ارتباط بین مغز و تفکر و رفتار)
اگر میخواین تست خودشیفتگی بدین من چنتا تست معرفی میکنم بهتون اما اینو در نظر بگیرین که این تستا کاملا درست نیستن و نمیتونن جایگزین تشخیص متخصص باشن و معیار قابل اعتمادی برای تشخیص این اختلال نیستن
> تست NPI
> تست شخصیت سهگانه تاریک
> تست خودشیفتگی پاتولوژیک (PNI)
خودشیفتهها فکر نمیکنن که مشکلی دارن که بخوان پیگیرش بشن اما روانشناس و روانپزشک میتونه کمک کنه چون خودشیفتگی ممکنه به افسردگی، اضطراب، مشکلات جسمی و فیزیکی، رفتار یا تفکر خودکشی ختم بشه.