با یک ضربه تو مغزش فراموشی میگیره یادش میره راهبس، بعد میاد پیشنهاد میده منم :
یک موز میدم دستش، میگم برو اینو بکار، اگر بادمجون درومد پیشنهادتو قبول می کنم
روانی هم خودتونین
یک موز میدم دستش، میگم برو اینو بکار، اگر بادمجون درومد پیشنهادتو قبول می کنم
روانی هم خودتونین