13-12-2021، 17:26
کلماتَم سَر هَذیان دارَد ..
#احسان_افشاری
فَدای چشمِ قَشنگت ،
هَنوز بیداری ؟!
#احسان_افشاری
آن روزها پیـراهَنم بودی
یک روزِ کامل بَر تَـنم بودی ..
#احسان_افشاری
سَـنگم که در پــای تــو افتـادَم
هَـر جـا که میخواهی بِـغَلتـانَم ..
#احسان_افشاری
چَشم کنعان نگران است خُـدایا مَگذار
بوی پیـراهَـنِ یوسُـف به زُلیـخا برسَـد
#احسان_افشاری
آنگاه
نِگاه
گاه
آه
از دوری ..
#احسان_افشاری
مثل سَگ
عقلِ من
از عشق ،
پَشیمان شُده است ..
#احسان_افشاری
ما شعله های سرکش اندوه بودیم
آدم به آدم میرسد ، ما کوه بودیم ..
#احسان_افشاری
همچون دریا برای ابر ،
همچون ابر برای باران
و همچون باران برای چتر ،
هر چیزی درباره چیز دیگری است
و من درباره ی توام ..
#احسان_افشاری
دیگر درونــم یــخ نمی بنــدی
بــهمن تــریــن مــاهِ زمســتانم ..
مــن روزنی در جِــلد دیــوارم
دیــــوارِ حتــــما رو بــه آوارم
آواره یــعــنی دوســتَـت دارم ..
یک لحظه بنشین برفِ لاکردار
دارم برایــت شــعر میخــوانم ..
#احسان_افشاری
ای کاش نگاهِ خسته را خوابی بود
یا در شبِ بی ستاره مهتابی بود
ما مثلِ دو کاج دور از هم هستیم
ای کاش که بینِ من و تو تابی بود
#احسان_افشاری
داشتم از یاد میبردم تو را،
نگذاشتی ..
#احسان_افشاری
گیسو رها نکن که به اندازه ی نیاز
افسانه های در هم و برهم شنیده ایم
#احسان_افشاری
با هر کس و ناکسی نشستی جز من
زیبایی منحصر به جمعی داری!
#احسان_افشاری