[ گفتگو آزاد | نُسخه 453 ]

[ρυяρℓє_ѕку]

جون ریحون عزیزدل ریحون * *

چطوری خانم؟(:

چطورم D: , تو چطوری عزیزم ؟ 

ولی هیچی به اندازه فرفره گفتن من رو مخش نمیرفت ، هرچند که الان اگه بود میگفت « من اصن سبزی هارو جدی نمیگیرم چه برسه به حرفشون »

وای یادمههه
یادش بخیر چه دوران خوبی بود (((:
ریحون فریو پیداش کن بیاد دوباره ):

هیچ راه ارتباطی باهاش ندارم فندق 

عشق بهار چطوره؟! تو دلت برامون تنگ نمیشه یعنی ؟ )))):

فداتبشم که همیشه خوش برخورد و مهربونی .
خوووبممم ، تو خوبی ؟ .. چرا ببخشید