05-11-2012، 23:02
مطلبی به نقل از وبلاگم در این خصوص:
یکی از مسائلی که مدتهاست ذهن من رو به خودش مشغول و فکر من رو از درکش عاجز کرده، اینه که دوستان کوروشیست وقتی میخوان به هر قیمتی از کیان و فر شاهی پیشوای عزیزشون دفاع کنن، معمولا بحث رو به تعریفات بزرگان و جملات اونها در مورد کوروش منحرف میکنن که مثلا هرودوت و گزنوفون و سایکس و دورانت و... اون رو تحسین کرده ن و چیزهایی از این دست. ولی آیا این کار واقعا درسته...؟
عارضم به حضورتون که در زمانهای قدیم، شخصی بود به اسم اسکندر ابن فیلیپ ابن سلطان ابن سلطان ابن سلطان... این شخص که بعد از مرگ پدرش، یونان و مقدونیه رو یکجا با مقداری ثروة و کلی سرباز و هوپلیت و فالانکس و سپر و نیزه و... به ارث برده بود، تمایل شدیدی داشت برای اینکه از بربرها (اقوام غیر یونانی. ارسطو بشدة اسکندر رو از این نظر تحت تأثیر عقاید پلید و نژادپرستانه ی خودش قرار داده بود.) انتقام بگیره و قوم هلنی رو سرور دنیا کنه. پس حمله ی بزرگی رو ترتیب داد و بسرعة شروع کرد به جهانخواری و سرکوب فرهنگ های بومی در مناطق متصرفه و جایگزین کردن اونها با فرهنگ بیگانه ی هلنی و عاقبة هم راه به جایی نبرد مگر به سوی مرگ؛ مرگی در جوانی و ناکامی در غالب ساختن فرهنگ مادریش؛ در حالی که امپراتوری بزرگی که تصرف کرده بود، عمر بسیار اندکی داشت و بسرعة شروع کرد به خرد شدن... حالا این رو داشته باشید تا چند خط پایین تر.
اون طور که دوستان افراطی عزیز میگن، بزرگان تاریخ همواره از کوروش به بزرگی یاد کرده ن و اون رو مورد تحسین قرار داده ن ولی آیا این امر در مورد باقی فاتحان و جهانخوارها هم صدق میکنه؟ جواب قطعا مثبته. برای نمونه همین اسکندر. به قدری توسط بزرگان و مورخین و حتی فاتحان اعصار بعدی تحسین شده که اسم کوروش بین روایاتش گم میشه! حتی ادیبان ایرانی هم برای اسکندر احترام فوق العاده ای قائل بودن و اون رو ذوالقرنین میدونستن به طوری که باتو خان مغول هم اسکندر رو (که از طریق حکیمان ایرانی با روایاتش آشنا شده بود) الگوی خودش قرار داده بود و طبق روایات، از شنیدن داستان ها و شرح فتوحات اسکندر حظ فراوانی میبرد و تازه این جدای از مورخین غربیه که صد البته اونها هم یونانی نبودن که بخوایم طرفداری شون رو به ناسیونالیسم ربط بدیم... پس چطوره که امروز ما ایرانی ها از اسکندر بیزاریم؟ چون مدارک و بسیاری از وقایع نگاری های تاریخی نشون میدن که اسکندر مرتکب جنایات فراوانی شده و اصولا جهانخواری مفت خور (که از دستاورد های پدرش برای عملی کردن اهداف پلید نژادپرستانه و قوم گرایانه ی خودش بهره مند شده) بیش نبوده... پس این همه تمجید هایی که بزرگان از اسکندر به عمل آورده ن چی میشه؟ خوب معلومه دیگه... هیچی! وقتی اسناد و مدارک چیز دیگه ای رو نشون میدن، این حرفهای بی اساس کاملا باطل شناخته میشن. حالا میتونید تمام این حرفها رو به کوروش هم تعمیم بدید. هرچه قدر که از بزرگی اون توسط مردمان اعصار بعدی سخن به میان رفته باشه، در برابر مدارک مستند پشیزی ارزش نداره و نمیتونه کفه ی هیچ ترازوی بی طرفی رو به نفع جهانخواران ایمپریالیست سنگین کنه. تمة.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://pachacutihirohitoism.blogfa.com/post/84
یکی از مسائلی که مدتهاست ذهن من رو به خودش مشغول و فکر من رو از درکش عاجز کرده، اینه که دوستان کوروشیست وقتی میخوان به هر قیمتی از کیان و فر شاهی پیشوای عزیزشون دفاع کنن، معمولا بحث رو به تعریفات بزرگان و جملات اونها در مورد کوروش منحرف میکنن که مثلا هرودوت و گزنوفون و سایکس و دورانت و... اون رو تحسین کرده ن و چیزهایی از این دست. ولی آیا این کار واقعا درسته...؟
عارضم به حضورتون که در زمانهای قدیم، شخصی بود به اسم اسکندر ابن فیلیپ ابن سلطان ابن سلطان ابن سلطان... این شخص که بعد از مرگ پدرش، یونان و مقدونیه رو یکجا با مقداری ثروة و کلی سرباز و هوپلیت و فالانکس و سپر و نیزه و... به ارث برده بود، تمایل شدیدی داشت برای اینکه از بربرها (اقوام غیر یونانی. ارسطو بشدة اسکندر رو از این نظر تحت تأثیر عقاید پلید و نژادپرستانه ی خودش قرار داده بود.) انتقام بگیره و قوم هلنی رو سرور دنیا کنه. پس حمله ی بزرگی رو ترتیب داد و بسرعة شروع کرد به جهانخواری و سرکوب فرهنگ های بومی در مناطق متصرفه و جایگزین کردن اونها با فرهنگ بیگانه ی هلنی و عاقبة هم راه به جایی نبرد مگر به سوی مرگ؛ مرگی در جوانی و ناکامی در غالب ساختن فرهنگ مادریش؛ در حالی که امپراتوری بزرگی که تصرف کرده بود، عمر بسیار اندکی داشت و بسرعة شروع کرد به خرد شدن... حالا این رو داشته باشید تا چند خط پایین تر.
اون طور که دوستان افراطی عزیز میگن، بزرگان تاریخ همواره از کوروش به بزرگی یاد کرده ن و اون رو مورد تحسین قرار داده ن ولی آیا این امر در مورد باقی فاتحان و جهانخوارها هم صدق میکنه؟ جواب قطعا مثبته. برای نمونه همین اسکندر. به قدری توسط بزرگان و مورخین و حتی فاتحان اعصار بعدی تحسین شده که اسم کوروش بین روایاتش گم میشه! حتی ادیبان ایرانی هم برای اسکندر احترام فوق العاده ای قائل بودن و اون رو ذوالقرنین میدونستن به طوری که باتو خان مغول هم اسکندر رو (که از طریق حکیمان ایرانی با روایاتش آشنا شده بود) الگوی خودش قرار داده بود و طبق روایات، از شنیدن داستان ها و شرح فتوحات اسکندر حظ فراوانی میبرد و تازه این جدای از مورخین غربیه که صد البته اونها هم یونانی نبودن که بخوایم طرفداری شون رو به ناسیونالیسم ربط بدیم... پس چطوره که امروز ما ایرانی ها از اسکندر بیزاریم؟ چون مدارک و بسیاری از وقایع نگاری های تاریخی نشون میدن که اسکندر مرتکب جنایات فراوانی شده و اصولا جهانخواری مفت خور (که از دستاورد های پدرش برای عملی کردن اهداف پلید نژادپرستانه و قوم گرایانه ی خودش بهره مند شده) بیش نبوده... پس این همه تمجید هایی که بزرگان از اسکندر به عمل آورده ن چی میشه؟ خوب معلومه دیگه... هیچی! وقتی اسناد و مدارک چیز دیگه ای رو نشون میدن، این حرفهای بی اساس کاملا باطل شناخته میشن. حالا میتونید تمام این حرفها رو به کوروش هم تعمیم بدید. هرچه قدر که از بزرگی اون توسط مردمان اعصار بعدی سخن به میان رفته باشه، در برابر مدارک مستند پشیزی ارزش نداره و نمیتونه کفه ی هیچ ترازوی بی طرفی رو به نفع جهانخواران ایمپریالیست سنگین کنه. تمة.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://pachacutihirohitoism.blogfa.com/post/84