《 تـصور ما از کاربران فلشخـور 》

[ραтяιcια]

پـــرسـتـو یِ مـــن

در دنیا با وجود بعضی ادما احساس تنهایی نمیکنی،حالا بگو چرا؟

چون وجود نحسشون جلوی تنهایی رو میگیره.

نمیدونم چطوری توصیفت کنم...

چون هرچقدر ازت بگم بی ارزشه و تو بالاتراز اونایی،

برم برات اسفند دود کنم

اگه آرامش یک انسان بود،قطعا تو همون شخصیت میشدی

از همون اول در اوج ناراحتیم

بدون منت و دعوا

ناخودآگاه

با کلمه به کلمه حرفات،دل این دخترنوجوانو میبردی

هرکسی نمیتونه دل این دخترو ببره خانوم محترم،هرچند ادم مشهور و مهمی نیستم|:

حتی یادمه کنکور داشتی حالت بحرانی بود،محروم بودم

اما باز دلبری میکردی دیگه،چقدر برای حرفات اشک ریختم(:

تابحال شنیدی چقدر دوست دارم؟

نمیتونم عدد بگم چون این عدد در هر ثانیه حرف زدنت میره بالا

یادنه اوابل آشنایی گفتی دوستام بهم میگن پتو؟

ممکنه اونا مخفف اسمتو بگن،اما تو مثل پتوی رو تختمی پتویی ک دل کندنم ازش سخته،حتی تو گرمای تابستون هم میکشم روم،D:

سفارش نکنم بهت

مثل بعضیا با رفتنت گند نزن به همه چی -____-

حس میکنم بزرگتراز دهنم حرف زدمD:

ماچ بایز

مچکرم از اینکه وجودم رو نحس میدونی
میدونی من همیشه دوست داشتم توی لحظات بحرانی آدما کنارشون باشم و بتونم آرومشون کنم البته این توی فضای واقعی و رودررو برام سخت تره با نوشتن بهتر میتونم منظورمو بیان کنم
منم دوست دارم آرمی... تو اولین رفیق صمیمی من اینجا بودی، یه جورایی اون اوایل فقط به خاطر تو میومدم اینجا و موندگار شدم دوباره
من هیچ وقت نمیتونم کسیو از خودم دور کنم مگر اینکه خودش بخواد، دیگه جلوشو نمیگیرم

ممنونم ازت با وجود تو زندگی مجازیم هم هیجان دارهD:

پرستو خواهر ارسطو ایح ایح  ایح
به دختره ک چشمش به شوهر منه ولی هیچوقت قبول نمیکنه
حالا جدا از شوخی دختر خیلی خوبیه
کتاب میخونه
خیلیم مهربونه
مثل دخترای امروزی هم سن خودش اهل فیس و افاده نیست
مشاور خوبیه به نظرم
کلا انقد گُله نمیشه وصفش کرد
عیب های آدم و به روش نمیاره و کسی و تو جمع ضایع نمیکنه
یه نکته عجیبش اینه تاحالا ازش غلط املایی ندیدم ک فک کنم اثر کتاب خوندنش باشه
پرستو یه فرشتس
پرستو دوست دارم♥

فاطمه جان قشنگم
اینکه شوهر شما جذابه درست ولی ما که بخیل نیستیم مال خودت/=والا
خیلی سعی میکنم غلط املایی نداشته باشم و اگه جایی ببینم حرصم میگیره... نمیدونم چرا ولی کلا دلم نمیخواد از کلمات انگلیسی توی حرف زدن استفاده کنم یا حتی فینگلیش نوشتن خیلی رومخمه/=
نظراتت خیلی برام ارزشمنده خیلی خیلی زیاد
همیشه بهت گفتم خیلی بهتر و بیشتر از سنت میفهمی و درک میکنی و این یه موهبته برات مچکرم
منم خیلی دوست دارم عزیزم

خوب خوب خوب پرستویه من ...
نمیدونم چی بگم و از کجا شروع کنم و از چی بگم نویسنده  خوبی هم نیستم بیشتر ترجیح میدم رو در رو حرف بزنم ..خوب خیلی حرف زدم  ...پرستو دختر عزیزم از اولین باری ک چشم باز کردم و تونستم دورو اطرافمو تشخیص بدم توام بودی و با هم بزرگ شدیم در لحظه لحظه زندگیه هم حضور داشتیم تو شادی ها و تو غم ها خنده ها و گریه هامون با هم بوده هرجا ک بودیم، با هم مدرسه رفتیم با هم بزرگ شدیم به قول همه منو تو دو قلوییم همیشه به چرتو پرتام  گوش کردی همیشه پایه مسخره بازیام بودی ..همیشه تو همه وقایع زندگیم حضور داشتی شمع هایه تولد همو دونه ب دونه با هم فوت کردیم ..میگن یه دوستی اگه از هفت سال بیشتر بشه اون همیشگیه میخام بگم نوزده ساله کنارتم از این ب بعدم هستم فکر نکن میتونی از دستم راحت شی..خخخ ..خیلی سخته بخام درباره خصوصیات کسی باهاش بزرگ شدم حرف بزنم ولی اینو بدون تو بهترین اتفاق زندگیمی مهربونی درسته گاهی اوقات میخای مث کسایی ک میخان بکشنم نگام میکنی ولی بت حق میدم اخه خیلی میرم رو عصابت ...هههه از پاستیلو لواشکم ب شدت خوشت میاد و درسته تو یه شکمویه ب تمام معنایی ..
خلاصه میکنم حرفامو ..دوست دارم و از بودنت تو زندگیم خوشحالم... ♡♡♡

سارایِ آبیِ فرفریِ من
میدونم که میدونی سر این متنت مثل چی گریه کردم خودت هم تا مرزش رفتی نگو نه!شاید به خاطر این بوده که ما توی این مدت تا به حال اینقدر احساسی باهم حرف نزده بودیم /:
دختر خاله داشتن واسه آدمی مثل من و اینکه همسن خودت باشه یه موهبت بود که اگه نبود واقعا نمیدونم از تنهایی باید چیکار میکردم
اگه بخوام یکی از بهترین خاطراتمو باهات بگم نمیتونم چون هرچی بگم یه روز بهتر و قشنگ تر یادم میاد... فقط میدونم که تو حتی تو بدترین شرایط، تو جدی ترین شرایط، غمگین ترین شرایط، کنارم بودی و کاری میکردی که من بخندم
اغراق نیست اگه بگم خنده های از ته دلمو کنار تو زدم
دنیا با وجود تو خیلی قشنگه...
واسه اولین بار بود (:ممنونم❤️