گفتگو آزاد | نُسخه ۴۳۷

[SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ]

من رفتار دیگه ای دارم و این رفتار اصلی من نیست
اما برای دوستی و خویشاوندی باید یک عروسک خیمه شب بازی رو بچرخونم
من از این میترسیدم  که با این عقیده ها دوستای خودم رو از دست بدم
و این باعث یک اشتباه بزرگ میشه و یک دسوت صمیمی،این اشتباه رو ذکر نمیکنه ولی یادش میمونه...

من فقط یک ذهنیت دیگه داشتم که خراب شد
تو هر چی هستی برای من محترمه همیشه . و مثل همیشه که باهام حرف میزدی ، هر جوری باشی من قبولت دارم
اما کاش اینجوری دلم نمیشکست (:
امیدوارم متوجه شده باشی که بحث ما اصلا شخصیت تو نیست و من خوب میدونم تو چقدر متفاوتی . میدونم چقدر تلاش کردی

من دیگه ادامه نمیدم . هر کاری که فکر میکنی درسته و خودت قبولش داریو انجام بده ❤️

اما این عقیده های من هستن که رابطه دوستی من با بقیه رو خراب میکنن
ولی باید بدونی،توی این مدت دوستی با تو،واقعا از ته دل احساس خوبی نسبت به دسوتیمون داشتم
و ممنونم،چون تو دوست منی.دوست،یک کلمه کوتاه اما اعماقی بلند و عظیمی از معنیه